آیا در مهمانی‌ها از صحبت با غریبه‌ها خجالت می‌کشید؟ این مقاله به شما کمک می‌کند تا بر خجالت خود غلبه کنید و با اعتماد به نفس با افراد جدید صحبت کنید. در این مقاله به بررسی روانشناسی خجالت، راهکارهای غلبه بر آن و نکاتی برای شروع مکالمه با غریبه‌ها می‌پردازیم.

از گالری‌های هنری تا سوپرمارکت‌ها، سفری در پی یافتن هویت ایده‌آل برای هر دو قلمرو خواهیم داشت.در نهایت، به این سوال می‌پردازیم که آیا هنرمند و تاجر می‌توانند دو روی یک سکه باشند یا خیر؟

ذهن سالم در بدنی سالم! در این مقاله، به بررسی نقش محیط و عادت در سلامت روان و راهکارهایی برای ارتقای آن با الهام از آموزه‌های مذهبی می‌پردازیم.

اینکه صرف نظر از تصویری که گروهی عصبانی و پر سر و صدا در جامعه ایجاد می‌کنند، مشکل بسیار رایج‌تر، هرچند (به طور طبیعی) نامرئی، تمایل متضاد، ناتوانی گسترده در عصبانی شدن، عدم توانایی طرح درست و مؤثر شکایت، فرو خوردن خفه‌کننده‌ی سرخوردگی است – و تلخی، «بیرون‌ریزی» پنهانی و افسردگی خفیفی که از عدم اجازه دادن به هر یک از غم‌هایمان برای یافتن بیان درست ناشی می‌شود. به ازای هر کسی که بیش از حد بلند فریاد می‌زند، حداقل بیست نفر وجود دارند که به ناحق صدای خود را از دست داده‌اند.

وقتی شرایط روحی نامساعدی داریم، دنیای مدرن سه پناهگاه اصلی به ما ارائه می‌دهد: داروهای روان‌‌پزشکی، درمان شناختی رفتاری و روان‌درمانی.

این مقاله به بررسی پدیده روانی "توهم صحت" می‌پردازد. این پدیده به معنای آن است که افراد اغلب به پیش‌بینی‌های خود بیش از حد اطمینان دارند، حتی زمانی که شواهد نشان می‌دهد که این پیش‌بینی‌ها چندان دقیق نیستند. مقاله با بررسی تحقیقات انجام شده در این زمینه، به ویژه مطالعات کانمن و تفسری، این پدیده را عمیق‌تر بررسی می‌کند.

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که بیشتر از آنچه هستید خودنمایی می‌کنید؟ در این مقاله به بررسی دلایل روانشناختی این پدیده و راهکارهایی برای مقابله با آن می‌پردازیم.

اجازه دهید ریسک یک کلی‌گویی را بپذیریم: علائم [روانی] همیشه از نوعی بی‌رحمی، بی‌فکری، سردی، تنهایی، خشونت یا حقارت روحی ناشی می‌شوند. تروما نتیجه‌ی فقدان عشق است.

از منظر روانشناسی، روابط عاطفی که در آن‌ها عشق به طور متقابل ابراز و دریافت نمی‌شود، امری شایع و ناخوشایند به شمار می‌رود. افراد در چنین موقعیت‌هایی تمایل دارند به سرعت خود را از این رابطه خارج کنند. چرا باید در رابطه‌ای ماندگار شد که در آن احساسات عمیق به درستی درک و ارج داده نمی‌شوند؟ چه دلیلی برای صرف وقت و انرژی با کسی وجود دارد که عواطف ما را به طور کامل پاسخگو نیست؟ تمایل به رهایی از ابهام، سردی و دوری عاطفی، رفتاری منطقی و قابل درک است.

ما تنها به دلیل دشوار بودن حوادث تسلیم نمی‌شویم، بلکه انتظار چیزی را نداشتن هم موثر است. مبارزه اثبات شرم‌آور برایمان اثبات این نکته است که استعداد لازم را برای انجام خواسته‌هایمان را نداریم. ما به تدریج آرام و شرم‌زده می‌شویم و در نهایت تسلیم می‌شویم، زیرا چنین مبارزه بزرگی به نظر غیرممکن است.