نظریه دلبستگی به پدیده روانشناختی پیرامون چگونگی شکل‌گیری پیوندهای عاطفی بین انسان‌ها اشاره دارد. در دوران نوزادی و اوایل کودکی، دلبستگی اولیه ما به مراقب(های)مان است و این دلبستگی‌های اولیه نحوه ارتباط ما با دیگران را شکل می‌دهند و بر روابط ما در طول زندگی تأثیر می‌گذارند. در حالی که سبک دلبستگی شما می‌تواند در پاسخ به درمان، تروما یا سایر رویدادهای زندگی تغییر کند، درک سبک دلبستگی‌تان می‌تواند به شما در برقراری ارتباط و اتصال به شیوه‌های سالم کمک کند.

رسانه‌های داستانی، اگرچه از واقعیت جدا هستند، می‌توانند نمونه‌هایی از چگونگی ظاهر شدن سبک‌های دلبستگی مختلف و نحوه بروز آن‌ها را در اختیار ما قرار دهند. ما می‌توانیم به روابط بین شخصیت‌ها نگاه کنیم و بررسی کنیم که چگونه این روابط سبک‌های دلبستگی را منعکس می‌کنند.

مروری بر دلبستگی مضطرب

دلبستگی مضطرب زمانی رخ می‌دهد که فرد در روابط خود به شدت احساس ناامنی می‌کند، که می‌تواند باعث شود "نیازمند" به نظر برسد، از رها شدن بترسد و در حالی که برای اعتماد به شریک عاطفی خود تلاش می‌کند، به او بچسبد. اعتقاد بر این است که این سبک دلبستگی ناشی از پاسخ‌های ناسازگار مراقب در دوران کودکی است، مانند زمانی که والدین گاهی اوقات حمایت‌گر هستند اما در مواقع دیگر از نظر عاطفی در دسترس نیستند.

دکتر کیتلین کمپبل، دکترای روانشناسی، می‌گوید: «سبک دلبستگی مضطرب با ترس مداوم از رها شدن مشخص می‌شود که منجر به رفتارهای مضطربانه می‌شود، به طوری که فرد احساس می‌کند نیاز دارد دائماً ایمنی رابطه را "بررسی" کند. این می‌تواند به شکل درخواست اطمینان خاطر مکرر از طرف شریک عاطفی، تجزیه و تحلیل مجدد تعاملات، هوشیاری بیش از حد نسبت به تغییرات در احساسات یا رفتارهای شریک عاطفی و دست و پنجه نرم کردن با عزت نفس پایین ظاهر شود.»

بریانا آنجله، درمانگر سلامت روان، بیان می‌کند: «سبک دلبستگی مضطرب زمانی است که شما نسبت به رابطه احساس ناامنی می‌کنید و به طور منظم برای اطمینان خاطر به دنبال فرد مقابل می‌روید، یا مدام در مورد رابطه نشخوار فکری (زیاد فکر کردن) می‌کنید و نگران این هستید که آیا همه چیز خوب است یا خیر.»

این ۵ شخصیت تلویزیونی و سینمایی نشان می‌دهند که سبک دلبستگی مضطرب چگونه می‌تواند به نظر برسد.

خر در شرک (Donkey in Shrek)

شرک یک فیلم انیمیشنی درباره یک غول است که برای نجات یک شاهزاده خانم به یک سفر می‌رود. او ناخواسته از خر، یک خر سخنگو که به شرک می‌چسبد و تصمیم می‌گیرد که بهترین دوستان باشند، کمک می‌گیرد.

طبیعت چسبنده خر محور اصلی رابطه آن‌هاست و او علیرغم تلاش‌های شرک برای دور کردن او (به دلیل سبک دلبستگی اجتنابی شرک)، به او وابسته می‌ماند. با این حال، فیلم‌های بعدی این مجموعه نشان می‌دهند که خر دلبستگی‌ها و روابط سالم‌تری ایجاد می‌کند.

مارلین در در جستجوی نمو (Marlin in Finding Nemo)

در در جستجوی نمو، مارلین پدر بیش از حد محافظه‌کار نمو، یک ماهی دلقک، است. مارلین به این دلیل بیش از حد محافظه‌کار است که همسر و صدها فرزندش توسط یک باراکودا کشته شدند و مارلین و نمو تنها بازماندگان بودند. محافظه‌کاری بیش از حد مارلین باعث می‌شود که نمو نافرمانی کند و سرکشی کند، که منجر به اسارت او و ماجراهای بعدی مارلین در تلاش برای یافتن او می‌شود.

این فیلم نمونه خوبی از چگونگی تغییر سبک دلبستگی در پاسخ به تروما است. اضطراب مارلین پس از کشته شدن همسر و فرزندانش ظاهر شد و باعث شد او از این بترسد که تنها پسر بازمانده‌اش را نیز از دست بدهد.

بلا در گرگ و میش: ماه نو (Bella in Twilight: New Moon)

در دومین فیلم/کتاب از مجموعه گرگ و میش، ادوارد خون‌آشام تصمیم می‌گیرد برای حفظ امنیت بلا از او فاصله بگیرد. او و خانواده‌اش بلا را ترک می‌کنند و به او می‌گوید که دیگر هرگز او را نخواهد دید.

این اتفاق باعث بروز دوره‌ای می‌شود که به نظر می‌رسد کاتاتونیا است، جایی که بلا به دلیل ناتوانی در تحمل دوری از ادوارد، غذا نمی‌خورد، نمی‌خوابد و با دوستانش تعامل نمی‌کند. حتی زمانی که افراد نگران می‌شوند و سعی می‌کنند او را مجبور به تعامل کنند، او شروع به رفتارهای خطرناک می‌کند زیرا باعث می‌شود توهم ببیند که ادوارد بازگشته است. او بارها زندگی خود را در تلاش برای "دیدن" او به خطر می‌اندازد.

ربکا در معشوقه سابق دیوانه (Rebecca in Crazy Ex-Girlfriend)

در سریال معشوقه سابق دیوانه، ربکا بانچ از آن سوی کشور نقل مکان می‌کند تا نزدیک دوست پسر دوران اردوگاه دبیرستانش، جاش، باشد، حتی اگر یک دهه با هم تماسی نداشته‌اند. تمرکز وسواس‌گونه او بر جاش منجر به خرابکاری در روابط او و همچنین روابط خودش می‌شود. ترس او از رها شدن آنقدر شدید است که در نهایت دچار بحران سلامت روان می‌شود و بعداً به اختلال شخصیت مرزی مبتلا می‌شود.

با این حال، ربکا یک نمونه فوق‌العاده از چگونگی تغییر سبک دلبستگی است—در پایان سریال، با کمک درمانگرش، او راه‌های بسیار سالم‌تری برای ارتباط با دیگران و با خودش آموخته است.

راس در فرندز (Ross in Friends)

در فصل‌های دوم و سوم سریال کمدی فرندز، شاهد کشمکش‌هایی در رابطه طولانی مدت راس و ریچل هستیم. زمانی که ریچل در بلومینگدیلز شغلی پیدا می‌کند، تمرکز بیشتری بر کارش می‌گذارد، که حسادت و نیاز راس را برمی‌انگیزد. او متقاعد می‌شود که ریچل او را به خاطر همکارش، مارک، ترک خواهد کرد. بحث‌های آن‌ها به درخواست معروف ریچل برای "فاصله گرفتن" ختم می‌شود، که در طی آن راس با شخص دیگری می‌خوابد.

دکتر کمپبل راس را "شخصیت بارز دلبسته مضطرب" توصیف می‌کند زیرا "احساسات او اغلب تحت تأثیر رفتارهای دیگران قرار می‌گرفت و او خود را مشغول تهدیدات احتمالی برای امنیت روابط عاشقانه خود می‌یافت. این سبک در واکنش عاطفی شدید او حتی به تهدیدات اجتماعی کوچک نیز مشهود بود (هیچ‌کس نمی‌تواند فریاد او را زمانی که همکارش ساندویچ بوقلمون روز شکرگزاری‌اش را خورد، فراموش کند)."

این نمونه دیگری از تغییر سبک دلبستگی در بزرگسالی است، زیرا راس بعداً متوجه می‌شود که قبل از ازدواجش با کارول دلبستگی مضطرب نداشته است. تروما ناشی از ترک او توسط کارول به خاطر سوزان باعث شد او متقاعد شود که شرکای عاطفی آینده نیز او را به همین ترتیب ترک خواهند کرد.

شناخت سبک‌های دلبستگی در خود و دیگران

از آنجایی که بسیاری از افراد سبک دلبستگی خود را در اوایل زندگی شکل می‌دهند، ما همیشه به طور آگاهانه به این فکر نمی‌کنیم که چگونه به دیگران دلبسته می‌شویم و با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنیم، یا اینکه چگونه آن سبک دلبستگی بر کیفیت روابط ما تأثیر می‌گذارد. اگر قبلاً به آن فکر نکرده‌اید، ممکن است از بررسی اینکه چه سبک دلبستگی دارید، سود ببرید.

این دانش می‌تواند به شما کمک کند تا پاسخ‌های عاطفی خود در روابط، نحوه برقراری ارتباط و نیازهایتان را بهتر درک کنید. همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا روش‌هایی را که سبک ارتباطی شما ممکن است ناسالم باشد و باعث ایجاد مشکل در روابطتان شود، تشخیص دهید.

به عنوان مثال، اگر سبک دلبستگی شما مضطرب باشد، ترس شما از دست دادن عزیزان یا رها شدن ممکن است باعث شود آن‌ها را از خود دور کنید و منجر به یک پیشگویی خودکامبخش شود.

دکتر کمپبل می‌گوید: «شناخت سبک دلبستگی‌تان می‌تواند به شما در ایجاد روابط قوی‌تر و ایمن‌تر با دیگران و همچنین با خودتان کمک کند. می‌توانید آگاهی از اینکه چه چالش‌های ارتباطی ممکن است میل به دنبال کردن یا دوری گزیدن از روابطتان را فعال کند، پیدا کنید. همچنین می‌توانید رفتارهایی را که باید برای ایجاد اعتماد به خود و ایمن‌تر کردن سبک دلبستگی‌تان تمرین کنید، شناسایی کنید.»

به گفته آنجله، «وقتی سبک دلبستگی خود را می‌شناسیم، می‌توانیم الگوهای خود، اشتباهات رایجی که در روابط تجربه می‌کنیم را تشخیص دهیم. می‌توانیم بیشتر از عواملی که ترس‌ها و ناامنی‌های ما و واکنش‌های پیش‌فرضمان را تحریک می‌کنند، آگاه باشیم. پس از به دست آوردن این اطلاعات، می‌توانیم شروع به واکنش متفاوت کنیم و روش‌های سالم‌تر و ایمن‌تری برای ارتباط و بیان خواسته‌ها/نیازهایمان بیاموزیم.»

خوشبختانه، شما می‌توانید رفتارهای مضر و الگوهای ناسالم در روابط خود را به چالش بکشید و تغییر دهید. شناخت آنچه می‌خواهید تغییر دهید، یک گام اساسی اولیه است.

آنچه سبک‌های دلبستگی می‌توانند درباره روابط به ما بیاموزند

چه سبک دلبستگی شما در اوایل کودکی شکل گرفته باشد و چه در پاسخ به رویدادهای بعدی زندگی‌تان، درک سبک دلبستگی‌تان می‌تواند به شما در فهم رفتارهای خود و واکنش‌های عاطفی‌تان در روابط کمک کند.

هنگامی که متوجه می‌شوید چرا شرایط خاصی واکنش‌های خاصی را به وجود می‌آورند، می‌توانید زمانی که آن‌طور که می‌خواهید پاسخ نمی‌دهید، با خودتان مهربان باشید. همچنین می‌توانید از این دانش برای التیام یافتن از آسیب‌هایی که باعث ایجاد سبک دلبستگی مضطرب در شما شده‌اند، استفاده کنید.

به گفته دکتر کمپبل: «افراد می‌توانند با بررسی کاری که هنگام بروز تعارض در روابطشان انجام می‌دهند، چیزهای زیادی در مورد سبک دلبستگی خود بیاموزند: آیا احساس می‌کنید مجبورید فوراً مسئله را بدون توجه به هر چیزی حل کنید؟ آیا ایده فاصله گرفتن برای آرام شدن غیرقابل تحمل به نظر می‌رسد؟ آیا متوجه می‌شوید که با جذاب بودن، سخاوتمند بودن یا بیش از حد عذرخواهی کردن سعی در بازگرداندن کسی دارید؟ یا تمایل دارید منزوی شوید، خاموش شوید یا از پرداختن به تعارض اجتناب کنید؟ آیا با گفتن "من واقعاً به آن‌ها نیازی ندارم" به خودتان اطمینان می‌دهید؟ آیا به یک حالت انتقادی از خود می‌روید که در آن خود را به خاطر کمبودهای درک شده سرزنش می‌کنید و از همه منزوی می‌شوید؟ درک این الگوها احتمالاً نشان می‌دهد که بیشتر با کدام سبک دلبستگی همذات‌پنداری می‌کنید.»

آنجله می‌گوید: «افراد در هر رابطه‌ای سبک یکسانی ندارند، اما معمولاً یک سبک غالب دارند. آگاهی از الگوهایمان می‌تواند ما را قادر سازد تا کنترل روابط خود را در دست بگیریم و اجازه ندهیم ترس روابط صمیمانه ما را دیکته کند. ما می‌توانیم بیاموزیم که خواسته‌ها و نیازهای خود را امیدوارانه و اصیلانه بیان کنیم و باور داشته باشیم که روابط ما قوی‌تر از غرایز طبیعی (یا بهتر است بگوییم آموخته شده) ما هستند.»

دریافت حمایت برای سبک‌ها و الگوهای دلبستگی ناسالم می‌تواند منجر به ارتباطات و روابط رضایت‌بخش‌تر و همچنین کاهش کلی اضطراب شود.