بایگانی نوشتهها
خوشرفتاری: روی دیگر سکهی عزت نفس پایین
در نگاه اول، تمایل به خوشایند دیگران ممکن است صرفاً نشانهای از شخصیتی دلنشین به نظر برسد. چه ایرادی میتواند در کسی باشد که همیشه لبخند بر لب دارد، خوشبرخورد است، موافقت میکند و مانع ایجاد نمیکند؟ در دنیایی پر از سختی، مگر خواهان افزایش تعداد چنین افرادی در جامعه نیستیم؟
پارانوئید: رمزگشایی از هزارتوی سوءظن
پارانوئید، وضعیتی که اغلب به عنوان اضطرابآور و عذابآور توصیف میشود، از طریق مجموعهای متمایز از علائم آشکار میشود.
تمایز میان افراد با عملکرد بالا و افراد فوق العاده موفق
در حوزه عملکرد بالا، غالباً خط تمایز میان افراد با استعداد خارق العاده، افراد با انگیزه ی خستگی ناپذیر و افراد فوق العاده موفق که به دنبال دستاوردهای بی وقفه هستند، مبهم می شود. در حالی که هر سه گروه ممکن است نتایج چشمگیری را به نمایش بگذارند، انگیزه های بنیادی که محرک تلاش های آنهاست، به طور قابل توجهی با یکدیگر متفاوت است.
مازوخیسم: مفهومی چالش برانگیز
مازوخیسم از آن دسته مفاهیم روانشناختی است که درک آن برای بسیاری از ما دشوار است. چطور میتوان از لذت و درد در کنار هم سخن گفت؟ چطور ممکن است فرد آگاهانه به دنبال ناخوشایندی و تحقیر برود و آن را بر شیرینی و مهربانی مقدم بداند؟ چرا به سادگی به سمت خوبی و اطمینان خاطر حرکت نکنیم و عذاب را برای همیشه پشت سر نگذاریم؟
بیخوابی: ذهنمان به دنبال چه چیزی است؟
بیخوابی گاهی ناشی از تشنگی یا گرمای بیش از حد است، اما در اغلب موارد، ریشه در روان ما دارد. بیخوابی، انتقام ناخودآگاه ذهن از تلاشهای ما برای سرکوب برخی افکار در طول روز است. بیدار ماندن در نیمههای شب، نشانهی نیاز به تفکر دربارهی موضوعی است که به دلیل مشغلهی کاری، تعهدات اجتماعی و خانوادگی، سرسختانه نادیدهاش گرفتهایم. ذهن عمیق ما، پس از تلاشهای ناموفق برای جلب توجه در هیاهوی روز، در سکوت شبانه برای ملاقات با ما و رساندن برخی بینشها، دست به کار میشود.
مراقبت بیش از حد: زندگی در سایه ترس
بسیاری از ما در دستهی نکبتباری به نام «مراقبت بیش از حد» قرار میگیریم. یعنی ما نه تنها مراقب و متعارف نیستیم، بلکه تقریباً تمام اوقات در وحشت و نگرانی به سر میبریم. ما، در اردوگاه ناخوشایند مراقبت بیش از حد، با وحشت از خواب بیدار میشویم، روز را با ترس و هراس کمرنگ سپری میکنیم و با اطمینان نزدیک به یقین زندگی میکنیم که اتفاقی هولناک ما را از پا در خواهد آورد. گاهی اوقات، از فرط خستگی، آرزوی پایان همه چیز را داریم - هرچند آن هم چشماندازی وحشتناک است.
جاذبه و خطر شهرت: جستجویی برای نیازهای برآورده نشده
تمایل به شهرت اغلب از اشتیاق عمیق به ارتباط و تأیید نشأت میگیرد که غالباً در تجربیات اولیه غفلت یا آسیب عاطفی ریشه دارد. از دور، شهرت وعدهای درخشان به نظر میرسد: احترام، ستایش و مهربانی. با این حال، این بتپرستی پیچیدگیهای روانی را که در زیر شکار بیوقفه برای شهرت نهفته است، نادیده میگیرد.
گسستگی روانی: انعکاس ماندگار تروما
گسستگی روانی، پدیدهای در سلامت روان که با بیحسی یا جدایی عاطفی مشخص میشود، چالشی منحصر به فرد در تشخیص و درمان ایجاد میکند. برخلاف علائم آشکارتر مانند اضطراب یا افسردگی، گسستگی در غیاب آرام و پنهان تعامل عاطفی خود را نشان میدهد. این حالت، انقطاع از احساسات، افکار و خاطرات فردی است.
بدبینی: سپر دفاعی در برابر زخمهای التیام نیافته
بدبینی در برخی محافل، نوعی جذابیت خاص دارد. بیامید بودن و ادعای عبور از رؤیاهای دیگران، ظاهری خشن و بیرحم به فرد میدهد.