بسیار صادقانهتر و رهایی بخشتر خواهد بود اگر بپذیریم که بخش زیادی از زندگی خود را به گفتن این یا آن دروغ میگذرانیم و در مورد دلایل انجام چنین کاری کنجکاو شویم. ما تمایل داریم روی جنبههای بزهکارانه یا نیمهجنایی دروغ تمرکز کنیم، گویی فریبکاری و دروغگویی همیشه در رابطه با معلم مدرسه، پدر عصبانی یا پلیس اتفاق میافتد، و بنابراین از انواع کارکردهای ظریفتر روزمره و روانشناختی آن غافل میشویم. کارکردهایی که ما، اکثریت قانونمند، محتاط و ظاهراً اخلاقمدار نیز درگیرش هستیم.