در دنیایی بهتر، رسانهها از اساس و بن اصلاح خواهند شد. آنها از نظر نهادی به شکلی بنا نهاده خواهند شد که به دنبال راهحل باشند، هرگز شرایط را ملتهب نکنند، رویکردی مهربانانه داشته باشند، فضیلت را برجسته کنند، و الگویی از صبر، امید و انعطافپذیری در دسترس را به ما آموزش دهند که واقعاً در تلاش برای بهبود جامعه موثر خواهد بود. در چنین دنیایی انتقادات رسانهها واقعاً مثمر ثمر خواهد بود. رسانهها در چنین شرایطی بهجای قضاوت کردن و محکوک کردن کسانی که مرتکب اشتباه شدهاند، به توانبخشی این افراد از طریق آموزش خواهند پرداخت و مراقبانه تلاش خواهند کردکه دنیا را بیش از پیش قابل زیستن کنند.
در طول این مسیر برای رسیدن به دنیای بهتر، ممکن است نیاز به یک مرکز برای نگهداری و بازپروری قربانیان ترولینگ وجود داشته باشد، کلینیکی که در آن کسانی که توسط دنیای رسانهایشده به بدترین شکل مورد تمسخر و هجمه قرار گرفتهاند، بتوانند قدرت خود را بازیابند، آسیبهای وارد شده به خود را ارزیابی کنند و نیروهایی که آزارشان دادهاند و نابودشان کردهاند را درک کنند و درنتیجه راهی برای بازگشت به زندگی قابل تحمل پیدا کنند.
اما باید گفت همه ما اغلب قربانی رسانهها هستیم حتی اگر در ظاهر این گونه به نظر نرسد. ما حتی در صورتی که فقط مصرفکننده منفعل رسانهها باشیم، با اجازه دادن به اینکه این رسانهها هر روز صبح ما را از خواب بیدار کنند و افکارمان را تغذیه و آبیاری کنند نیز میتوانیم جزو کسانی به شمار بیاییم که از رسانهها آسیب میبینیم. این نقش رسانهها در زندگیمان و آسیبی که به دنبالب آن میآید میتواند ما را علیه یکدیگر قرار بدهد و کاری کند که حس خوب خود را فراموش کنیم. این مسئله میتواند احساسات ما را تحریک کرده و روزهای زندگیمان را با طعمهگذاری و در تله انداختنمان نابود کند. ما باید تلش کنیم تا دیواری بین خودمان و نفرت و دستهگرایی بیثمر و غیرمولد ایجاد کنیم. یادگیری مراقب بودن در استفاده از رسانهها راز این است که چگونه به آیندهای متعادلتر و قابل تحملتر که شایسته آن هستیم دست پیدا کنیم.
دیدگاه خود را بنویسید