بایگانی نوشتهها
بلوغ عاطفی چیست: بخش اول
بلوغ عاطفی وضعیتی است که تعداد کمی از ما تا به حال به آن رسیده ایم - یا حداقل برای مدت طولانی. اما ممکن است به ما کمک کند که برخی از مواد تشکیل دهنده را مشخص کنیم تا ایده ای داشته باشیم که ممکن است چه هدفی داشته باشیم:
بالاخره میتوانید ترک تحصیل کنید
معمولاً اکثر ما در 18 سالگی مدرسه را ترک میکنیم، رویدادی که به وضوح در حافظه حک میشود زیرا با جشن پر از احساساتی به اتمام میرسد. با این حال، به طرز عجیبی علیرغم چیزی که به نظر میرسد، بسیاری از ما در واقع به هیچ وجه موفق به ترک تحصیل در پایان این دوره نمیشویم.
بازچینی صندلیهای عرشه تایتانیک
عبارات کمی وجود دارد که بتواند به خوبی «بازچینی صندلیهای عرشه تایتانیک» بیهودگی یک کار را به تصویر بکشند. بدنه شکسته شده و کشتی در حال غرق شدن است. در چنین لحظهای نگران موقعیت صندلیها بودن، اوج حماقت است، عمیقترین شکست ممکن در تشخیص ناامیدکننده بودن واقعی وضعیت.
چرا به هیجان نیاز داریم؟
برخی از مواردی که ممکن است بهطور نامحسوس و در عین حال مهم در زندگی ما اختلال ایجاد کنند را میتوان به فقدان کیفیتی که ممکن است کمی ابلهانه یا حتی غیرجدی به نظر برسد اما برای شکوفایی ما بسیار مهم است، نسبت داد: هیجان.
یادگیری رفتار دوستانه با غریبهها
بسیاری از ما، حتی انسانهای بسیار مهربان ، عادت داریم با ظاهری نامناسب و مبهم در دنیا قدم بزنیم. اگر کسی در راه رفتن به ایستگاه اتوبوس یا برگشتن از مغازهها مخفیانه از ما عکس میگرفت، ممکن بود از دیدن ظاهر خود غافلگیر شویم، چقدر چهره ما خشن است، چقدر محافظهکار به نظر میرسیم، چقدر انسانگریز به نظر میرسیم. این میتواند تا حدودی ما را آزار دهد زیرا میدانیم که تمام ماجرا نیست.
یادگیری زندگی در لحظه
آیا تا به حال احساس کردهاید که درگیر نگرانیهای آینده هستید؟ زندگی در لحظه به شما کمک میکند تا از استرس و اضطراب رها شوید و به آرامش درونی دست پیدا کنید. در این مقاله به بررسی اهمیت زندگی در لحظه و راهکارهایی برای عملی کردن آن میپردازیم.
یادگیری دوست داشتن همه
عیسی مسیح به ما آموخت که عشق فراتر از قضاوت و تفاوتهاست. در این مقاله به بررسی آموزههای عیسی در مورد دوست داشتن همه و تأثیر آن بر زندگی ما میپردازیم.
یادگیری توجه به بیحوصلگی خود
یکی از بارزترین خصوصیات کودکان بیزاری ستیزهجویانهشان با کسالت است. آنها با عزمی بیرحمانه کارهایی را یکی پس از دیگری آغاز می کنند و هر زمان که چشم انداز جذاب تری به چشم می خورد، موضوع تمرکز خود را تغییر میدهند. یک صبح معمولی برای آنها ممکن است شامل بیرون آوردن هشت بازی رومیزی از کمد باشد.
یادگیری کمتر دورغ گفتن
بسیار صادقانهتر و رهایی بخشتر خواهد بود اگر بپذیریم که بخش زیادی از زندگی خود را به گفتن این یا آن دروغ میگذرانیم و در مورد دلایل انجام چنین کاری کنجکاو شویم. ما تمایل داریم روی جنبههای بزهکارانه یا نیمهجنایی دروغ تمرکز کنیم، گویی فریبکاری و دروغگویی همیشه در رابطه با معلم مدرسه، پدر عصبانی یا پلیس اتفاق میافتد، و بنابراین از انواع کارکردهای ظریفتر روزمره و روانشناختی آن غافل میشویم. کارکردهایی که ما، اکثریت قانونمند، محتاط و ظاهراً اخلاقمدار نیز درگیرش هستیم.