ما با انبوهی از ایدههای پسزمینه در مورد اینکه مجازیم چه کاری انجام دهیم، وضعیت آرزوهایمان چیست و مهربانی و خوبی کجا ممکن است وجود داشته باشد، بزرگ میشویم. یاد میگیریم که برای اطمینان از موافقت والدینمان برای رفتن با دوچرخه به مغازهها، باید دائماً کسب اجازه کنیم. قبل از تغییر موضوع در مدرسه باید سؤال کنیم.
یکی از مهمترین سوالاتی که از خودمان دربارهی دوستان و آشنایان جدید میپرسیم این است که آیا آنها ما را دوست دارند یا نه. این سوال احساس مهمی ایجاد میکند، زیرا بسته به پاسخی که در ذهن خود به آن میدهیم
جهان مدرن حول رؤیاهای امیدوارانهای از چگونگی وحدت چیزهایی که در گذشته جدا به نظر میرسیدند (پول و تحقق خلاقانه؛ عشق و ازدواج) ساخته شده است. اینها ایدههای سخاوتمندانهای هستند، از نظر روحیه دموکراتیک، سرشار از خوشبینی نسبت به آنچه میتوانیم به دست آوریم و بهحق متعصب نسبت به اشکال باستانی رنج.
همه ما انسانهایی به شدت پیچیدهایم. لازم نیست هیچ فرد خاصی را بشناسیم تا این را در مورد همه بدانیم. به طریقی همه ما تربیت و پرورش نامناسبی داشتهایم؛ انبوهی از ویژگیهای روانشناختی ناخوشایند داریم؛ در چنگال عادتهای بد گرفتاریم؛ مضطرب، حسود، بداخلاق و مغروریم. با موافقت با ازدواج با کسی، حجم عظیمی از مشکلات را وارد زندگی او میکنیم.
در واقع باید بر اساس حقیقتی پایهای و غیرقابل نقض فکر کنییم، اینکه دیگران به خاطر دردِ خودشان ناخوشایند رفتار میکنند. تنها دلیلی که آنها به ما آزار رساندهاند این است که - در اعماق وجودشان - خودشان آسیب دیدهاند.
خود کودک، با طبیعت و نیازهای منحصر به فردش، با آرزوهای خاص خود برای تحقق بخشیدن، معمولاً آخرین چیزی بود که کسی به آن فکر میکرد. وقتی کودک از راه میرسید، اغلب با کمی بهتر از یک حیوان با او رفتار میشد؛ احتمال زیادی وجود داشت که جوان بمیرد و تا زمانی که ثابت نمیکرد زنده میماند، نادیده گرفته میشد – و مجبور بود به جای کاوش و پرسشوگو، اطاعت کند و گوش دهد.
بهراحتی میتوان تصور کرد که ما – چه در ذات و چه در نگرشمان – محکم هستیم، مانند سنگ، چوب یا (بهصورت استعاری) کلمات یا معادلات جبری. و سپس، با گذشت زمان، تمایل داریم با واقعیت آزاردهندهتر و عجیبتری روبرو شویم: حقیقت آن است که ما بهطور قابلتوجهی از آب ساخته شدهایم.
سنت تفکری را ترویج کرده است که شب عروسی باید پر از روابط جنسی پرهیجان باشد. این اتفاق ممکن است رخ دهد، اما دلایل زیادی وجود دارد که احتمالاً پس از درام عروسی و یک مهمانی طولانی، این اتفاق رخ ندهد، و یکی از دلایل اصلی آن این است که انتظارات سختگیرانه، به شدت با احساسات جنسی بیگانه است.
در تاریخ رسانهها گاهاً اتفاق افتاده است که یک هیولای واقعی پیدا شده است: شاید در دفتر رئیس جمهور، یا در یک لشکر ارتش یا یک زیرزمین حومه شهر. از چنین اکتشافات خارقالعاده و لرزهای، که ممکن است تعدادشان در هر قرن بیش از انگشتان یک دست نباشد، یک باور عمومی در هر سازمان رسانهای و در ذهن آخرین روزنامهنگار مشتاق جا افتاده است: هیولاها در همه جا وجود دارند، در ادارات، خانهها، سالنهای ورزشی، برجهای کنترل فرودگاه، سالنهای عمل و اتاقهای کابینت.
نقش شگفتانگیز ویروسها، آیا ضربههای مغزی میتوانند به مغز آسیبهای جبرانناپذیری وارد کنند؟ ارتباط بین آسیبهای مغزی و بیماری آلزایمر و راههای کاهش خطر.
علم بدون تجربه انسانی کامل نیست. این مقاله نگاهی نو به رابطه علم و انسان دارد. تجربه انسانی باید در علم لحاظ شود. نویسندگان یک بیانیه جدید استدلال میکنند که چرا.
چگونه دوستی با متفکران دیرین میتواند به ما در زندگی بهتر یاری رساند. کاوشی در اندیشههای منسیوس، فیلسوف دوران باستان، و ارتباط آنها با چالشهای زندگی مدرن. درسهایی از خوبی انسان، آرمانگرایی و رسیدن به کمال در دنیایی پرآشوب.