درک اینکه حرف‌های ما برای دیگران جالب است یا نه همیشه آسان نیست. به جز شریک عصبانی یا فرزند نوجوان، کمتر کسی به طور مستقیم به ما می‌گوید که حرف‌هایمان کسل‌کننده است. در نتیجه، بسیار آسان است که فکر کنیم جذاب هستیم. اگر بخواهیم بفهمیم که خسته‌کننده هستیم یا نه، باید صبر کنیم تا مردم در حین تعریف کردن یک خاطره به خواب بروند یا در لحظهٔ کلیدی جوک به تلفن‌شان نگاه کنند. آن‌وقت است که متوجه می‌شویم چقدر جذاب هستیم! اما تا آن زمان، شهرت ما به عنوان یک حرف‌زن بی‌مورد از قبل تثبیت شده است.

خوشبختانه، نشانهٔ علاقهٔ دیگران نه در اظهارات آشکار آن‌ها، بلکه در میزان پاسخ‌گویی آن‌ها به حرف‌های ما نهفته است. می‌توانیم با بررسی اینکه سوالات طرف مقابل چقدر دقیق و منطقی با گفته‌های ما مرتبط است، سرعت پاسخ آن‌ها، میزان علاقه‌مندی آن‌ها به تاکیدات ما، تماس چشمی آن‌ها هنگام تاکید بر یک نکته و میزان خوش‌رویی آن‌ها، علاقه‌مندی آن‌ها را بسنجیم. برای یک ناظر حرفه‌ای، فریاد "باید بروم بخوابم" می‌تواند با نگاهی طولانی‌تر از حد معمول به دودکش بالای سر یا یک "عالی بود" بدون ذره‌ای تعجب منتقل شود.

معمولاً تشخیص این نشانه‌ها کافی است؛ وقتی آن‌ها را نادیده می‌گیریم، به این معنی نیست که آن‌ها را دریافت نمی‌کنیم، بلکه به نوعی تصمیم می‌گیریم آن‌ها را ثبت نکنیم - و این کار را به دلیل یک دلیل دردناک انجام نمی‌دهیم: زیرا نمی‌توانیم تصور کنیم که ممکن است خسته‌کننده باشیم، زیرا تصور اینکه به اندازه کافی در زندگی دیگری جای نداریم، غیرقابل تحمل است؛ زیرا با تنهایی بنیادین وجود و تناقض غم‌انگیز بین آنچه از دیگران می‌خواهیم و آنچه آن‌ها ممکن است آماده ارائه آن باشند، آشتی نکرده‌ایم. ما به دلیل سرسختی نیازمان کر می‌شویم، نه به دلیل هرگونه شکست اساسی در حساسیت.

وقتی اعتماد به نفس نداریم که تصور کنیم ممکن است خسته‌کننده باشیم، به افراد خسته‌کننده تبدیل می‌شویم. ما نشانه‌ها را نادیده می‌گیریم زیرا آنچه آن‌ها به ذهن ناخودآگاه ما نشان می‌دهند غیرقابل تحمل است؛ آن‌ها معمولاً ترس‌های طولانی‌مدت در مورد ناخواسته بودن را تحریک می‌کنند: آن‌ها تهدید می‌کنند که نشان دهند ما اساساً دوست‌داشتنی نیستیم.

بنابراین، بهترین تضمین برای خسته‌کننده نبودن برای دیگران این است که با ترس‌های خود از دوست‌داشتنی نبودن کنار بیاییم و در همین حال، با لطف و بلوغ بپذیریم که به طور طبیعی مانند همه افراد، جنبه‌های خسته‌کننده‌ای هم داریم. فرد جالب می‌تواند اذعان کند که از دست دادن توجه کسی یک شکست است، اما نشانه‌ای از این نیست که لیاقت وجود ندارد. وقتی ترس از خسته‌کننده بودن کمی کاهش پیدا می‌کند، می‌توانیم برای جالب‌تر شدن تلاش کنیم.

برای دور ماندن از خطر خسته‌کننده بودن، باید شجاعت داشته باشیم تا تصور کنیم که ممکن است گاهی اوقات، بدون اینکه معنای وحشتناکی داشته باشد، دقیقاً چنین چیزی باشیم.