چرا روان‌درمانی کار می‌کند؟
وقتی شرایط روحی نامساعدی داریم، دنیای مدرن سه پناهگاه اصلی به ما ارائه می‌دهد: داروهای روان‌‌پزشکی، درمان شناختی رفتاری و روان‌درمانی.
چگونه به بلوغ عاطفی دست پیدا کنیم
گاهی اوقات سن جسمی ما می‌تواند جلوتر از رشد عاطفی و روانی ما باشد. رشد عاطفی به مراحل تکامل و بالغ شدن عواطف، ارتباطات اجتماعی، توانایی مدیریت احساسات و تشخیص و تفسیر آنها اشاره دارد.
راهنمای رشد عاطفی به شما کمک می‌کند تا اصول و مبانی سلامت عاطفی را درک کنید و در جهت تحقق رفتار بالغانه‌تر و سالم‌تر قدم بردارید. این راهنما شامل مفاهیم و روش‌هایی است که به شما در فهم بهتر احساسات خود، مدیریت استرس، بهبود روابط میان فردی، ارتقای خودشناسی و توانایی‌های ارتباطی کمک می‌کند.
دیدگاه روانشناختی نیز می‌تواند در درک و توجیه رفتارهای عاطفی و روانی ما مؤثر باشد. این دیدگاه بر اساس تئوری‌ها و روش‌های روانشناسی استوار است و به شما کمک می‌کند الگوهای رفتاری و عملکردهای عاطفی خود را درک کنید، رابطه علت و معلولی بین احساسات و رفتارها را بیابید و بهبود یابید.
درباره‌ی تسکین دادن
سرچشمه‌های رنج و خوشحالی‌مان بسیار فراتر از درک ما قرار دارند. نیازهای بی‌‌اندازه قدرتمندی به صورت دوره‌ای از ما عبور می‌کنند و هیچ راهی برای درک خودمان از خلال آنها نداریم، چه رسد به اینکه آنها را به‌طور قابل اعتمادی به دیگران منتقل کنیم.
درباره‌ی بزرگ شدن
بزرگ شدن عاطفی به معنای یادگیری و به دست آوردن مجموعه‌ی گسترده‌تری از رفتارها نسبت به دیگران است. کسی که در موقعیت اقتدار قرار دارد، ممکن است اشتباه کند؛ می‌توانیم کسی را آزار دهیم و زنده بمانیم؛ رابطه جنسی لازم نیست منزجرکننده باشد؛ می‌توانیم با آرامش آنچه را که به ما صدمه زده ب...
نشانه‌های سلامت عاطفی
یک راه برای شروع ارزیابی اینکه چقدر در سال‌های اولیه زندگیخود آسیب دیده‌ایم - و بنابراین شاید لازم باشد بیشترین تلاش و توجه خود را برای ترمیم آنها انجام دهیم - شناسایی طیف وسیعی از شاخص‌های سلامت عاطفی و تصور این است که چگونه در ارتباط با آنها عمل می‌کنیم است. دست کم چهار مورد اص...
یادگیری تعیین مرزها
یکی از دلایلی که زندگی ما ممکن است بدتر از انتظار باشد، این است که ما یک هنر مهم اما نادیده گرفته شده را از دست داده‌ایم: هنر تعیین مرزها.
گریه کردن اشکالی ندارد
ما تحت این برداشت اشتباه هستیم که تنها چیزی که می‌تواند اشک را توجیه کند، یک فاجعه واضح و غیرقابل انکار است. اما فراموش می‌کنیم که هر ساعت چند مسئله کوچک اشتباه پیش می‌رود، چقدر چیزهای ظاهراً «کوچک» می‌توانند بر ما تأثیر بگذارند و چقدر این مسائل ممکن است در مدت زمان ط...
ممکن است که غمگین باشم
ما از همان ابتدای زندگی، خود را ما تحت فشار زیادی قرار می‌دهیم تا آن موجود ترسناک و واپس‌گرا، گریه‌کن نباشیم. نوزادان گریه می‌کنند، نه والدین یا مدیران ارشد. کودکان جیغ می‌زنند، نه چهل‌وهشت ساله‌ها با ماشین و گذرنامه.
ممکن است که دیوانه باشم
ما از عجیب‌بودن، حماقت و افراط و تفریط چشم‌پوشی می‌کنیم تا ردای آن گونه بسیار محترم، قابل‌ستایش و در واقع کاملاً ناشناختۀ بشریت را بپوشیم: یک فرد عادی.
ممکن است در زندان باشم
ما می‌توانیم از ذهن خود بیشتر از آنچه که باید از آن ترسید وحشت‌زده باشیم، زیرا چیزهای خاصی در آن وجود دارد که به طرز عجیب و غریبی یادآور اعمالی اند که مردم انجام داده‌اند و به زندان افتادند. ممکن است چیزی در مورد پول یا خشونت، جنسیت یا فریب باشد. آیا ما واقعاً دزد، قاتل، انحراف،...
من ممکن است بد باشم
ما ممکن است چند مورد از پیچیده‌ترین و نگران‌کننده‌ترین ایده‌هایی را که ممکن است گاهی اوقات به ذهن ما خطور کند، تهیه کنیم و جرات کنیم خود را در برخی از آنها تعریف کنیم؛ نه برای فروپاشی در ناامیدی‌ای بدبینانه، بلکه برای اینکه صادقانه بدانیم که باید چگونه با آنها برخورد کنیم.