اختلال انطباقی به عنوان دشواری در سازگاری با عوامل استرسزای زندگی تعریف میشود. نقل مکان به یک شهر جدید، تغییرات در روابط، یا تغییر مسیرشغلی، تنها چند نمونه از عوامل استرسزا هستند که ممکن است باعث شوند فرد اختلالات خلقی یا رفتاری را تجربه کند.
بیش از ۵۰ سال است که متخصصان بالینی از این اصطلاح برای توصیف افرادی استفاده میکنند که در تلاش برای مقابله با یک موقعیت استرسزای خاص یا شرایط مداوم که باعث ناراحتی میشود، هستند.
اختلالات انطباقی از جمله شایعترین مشکلات سلامت روان تشخیص داده شده هستند و ممکن است در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان تشخیص داده شوند. بیشتر مطالعات گزارش میدهند که حدود ۱٪ از جمعیت ممکن است در هر زمان معین به اختلال انطباقی مبتلا باشند.
علائم اختلال انطباقی
بر اساس DSM-5، جدیدترین راهنمای تشخیصی مورد استفاده متخصصان بالینی برای تشخیص بیماریهای روانی، معیارهای اختلال انطباقی شامل موارد زیر است:
- بروز علائم هیجانی یا رفتاری در پاسخ به یک عامل استرسزای قابل شناسایی که در عرض سه ماه پس از شروع عامل استرسزا رخ میدهد.
- علائم و رفتارها باید از نظر بالینی قابل توجه باشند، که با یکی یا هر دوی موارد زیر مشهود است: ناراحتی بارز که با شدت یا شدت عامل استرسزا تناسب ندارد و/یا اختلال قابل توجه در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینههای مهم عملکرد.
- علائم نباید بیش از شش ماه پس از پایان عامل استرسزا ادامه یابند. همچنین باید با فرهنگ فرد تناسب نداشته باشند و نباید نشاندهنده سوگواری طبیعی باشند. این اختلال همچنین نباید معیارهای اختلال روانی دیگری (مانند افسردگی یا اضطراب) را داشته باشد.
متخصصان بالینی نحوه تأثیر علائم بر عملکرد فرد را با تعیین اینکه آیا اختلال انطباقی به صورت زیر است، مشخص میکنند:
- با خلق افسرده: غالب بودن خلق پایین، اشکآلود بودن یا احساس ناامیدی.
- با خلق مختلط اضطرابی و افسرده: غالب بودن ترکیبی از افسردگی و اضطراب.
- با اختلال در رفتار: غالب بودن تغییرات رفتاری.
- با اختلال مختلط در هیجانات و رفتار: غالب بودن هر دو علائم هیجانی (افسردگی، اضطراب) و اختلال در رفتار.
نامشخص: برای واکنشهای ناسازگارانهای که به عنوان یکی از زیرگروههای خاص اختلال انطباقی طبقهبندی نمیشوند
اختلال انطباقی با اضطراب چیست؟
اختلال انطباقی با اضطراب با علائمی نظیر عصبی بودن، نگرانی، بیقراری یا اضطراب جدایی مشخص میشود.
در زیر چند نمونه از مواقعی که تشخیص اختلال انطباقی ممکن است موجه باشد آورده شده است:
- یک کودک 6 ساله به شهر جدیدی نقل مکان میکند و در مدرسه جدیدی شروع به تحصیل میکند. او شروع به بروز رفتار پرخاشگرانه میکند، با لحن کودکانه صحبت میکند و نافرمان میشود.
- نمرات یک دختر 10 ساله پس از طلاق والدینش کاهش مییابد. او بیشتر اوقات احساس ناراحتی میکند و نمیتواند روی تکالیف مدرسهاش تمرکز کند.
- یک دختر 18 ساله به خوابگاه دانشگاه نقل مکان میکند. او در مورد دور بودن از خانه مضطرب است و در دوستیابی مشکل دارد.
- مردی از کارش اخراج میشود. برای چندین ماه، او انگیزه کافی برای جستجوی شغل جدید ندارد و در انجام هر کاری مشکل دارد.
- خانه زنی در اثر آتشسوزی ویران میشود. او با از دست دادن داراییهایش دست و پنجه نرم میکند و در وضعیت جدیدش احساس آوارگی میکند. او غم و اندوه و اضطراب زیادی را تجربه میکند که عملکرد خوب در شغلش را برای او دشوار میسازد.
علل
اختلالات انطباقی میتوانند ناشی از طیف وسیعی از موقعیتها و تجربیات استرسزا باشند. برخی از این موقعیتها ممکن است رویدادهای فردی و خاص باشند، مانند یک فاجعه طبیعی، تغییر شغل، نقل مکان به شهر جدید یا ازدواج. در مواقع دیگر، اختلالات انطباقی ناشی از مشکلات مداوم هستند، مانند استرس مرتبط با راهاندازی یک کسب و کار یا رفتن به دانشگاه در شهری دیگر.
همیشه مشخص نیست که چرا برخی افراد راحتتر از دیگران با شرایط استرسزا سازگار میشوند. حتی زمانی که کل یک خانواده یا گروهی از کودکان در معرض یک موقعیت استرسزای مشابه قرار میگیرند، ممکن است برخی دچار اختلالات انطباقی شوند در حالی که دیگران اینطور نمیشوند.
در حالی که هر شرایط استرسزای زندگی میتواند شما را در معرض خطر ابتلا به اختلال انطباقی قرار دهد، نحوه مقابله شما با استرس در اینکه آیا به این اختلال مبتلا میشوید یا خیر، نقش دارد. علاوه بر این، عوامل زیر نیز ممکن است بر سازگاری شما تأثیر بگذارند:
- تجربیات زندگی گذشته: استرس قابل توجه در دوران کودکی ممکن است شما را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به مشکلات سلامت روان، از جمله اختلال انطباقی، قرار دهد.
- شرایط دشوار زندگی: داشتن استرس بیشتر به صورت روزمره در زندگی ممکن است تحمل یک
- تغییر استرسزای دیگر را برای شما دشوارتر کند.
تشخیص
- هیچ آزمون اختصاصی برای تشخیص اختلال انطباقی وجود ندارد. در عوض، پزشک یا متخصص بهداشت روان با انجام یک مصاحبه بالینی به ارزیابی علائم شما خواهد پرداخت.
- پزشک ممکن است آزمایشهای روتین را برای اطمینان از اینکه علائم شما ناشی از یک مشکل پزشکی زمینهای نیست، درخواست کند. پس از رد علل طبی توسط پزشک، ممکن است برای ارزیابی دقیقتر به یک متخصص بهداشت روان ارجاع شوید.
- متخصص بهداشت روان ممکن است جهت جمعآوری کارآمد اطلاعات، از شما بخواهد تا تعدادی فرم یا پرسشنامه را تکمیل نمایید. همچنین، در مورد علائم و تجربه استرسزای زندگی که با آن مواجه بودهاید (احتمالاً خودتان متوجه نقش یک تجربه استرسزا در بروز اختلال انطباقی نباشید) با شما مصاحبه خواهد شد.
- متخصص بالینی با استفاده از ملاکهای تشخیصی مندرج در DSM-5، بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط شما، تعیین خواهد کرد که آیا معیارهای اختلال انطباقی در مورد شما صدق میکند یا خیر.
درمان اختلال انطباقی
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال انطباقی دریافتهاند که درمان به تخفیف پریشانی آنها کمک کرده و آنها را در گذر از یک رویداد استرسزا به شیوهای سازندهتر و اثربخشتر یاری میرساند.
درمان اغلب شامل رواندرمانی (گفتاردرمانی)، دارودرمانی، یا ترکیبی از این دو روش است.
گفتاردرمانی
گفتاردرمانی معمولاً رویکرد درمانی ارجح برای اختلال انطباقی محسوب میشود. نوع درمان مورد استفاده ممکن است به تخصص درمانگر و نیازهای فرد بستگی داشته باشد. به طور کلی، گفتاردرمانی میتواند حمایت هیجانی فراهم کند، به شناسایی مهارتهای مقابلهای سالم کمک کند، راهبردهای مدیریت استرس را آموزش دهد و به شما در ایجاد عادات سالم یاری رساند.
اگر شما والد یا همسر فردی مبتلا به اختلال انطباقی هستید، ممکن است از شما نیز برای شرکت در جلسات درمان دعوت شود. خانوادهدرمانی میتواند بهترین روش حمایت از فردی که در حال تجربه اختلال انطباقی است را به شما آموزش دهد.
دارودرمانی
داروها ممکن است برای درمان افسردگی یا اضطرابی که همراه با اختلال انطباقی بروز میکند، مورد استفاده قرار گیرند. داروهای ضدافسردگی یا ضد اضطراب ممکن است فقط برای مدت کوتاهی مورد نیاز باشند، اما حتماً قبل از تنظیم دوز یا قطع هرگونه دارو با پزشک خود مشورت کنید.
مقابله
اگر متوجه شدید که به اندازه دلخواه از یک رویداد استرسزا بهبود نمییابید، میتوانید برای افزایش تابآوری و بهبود حال خود اقداماتی انجام دهید. این راهبردها ممکن است به شما در مقابله با مشکلات انطباقی که تجربه میکنید کمک کنند:
- در فعالیتهای تفریحی شرکت کنید. انجام کارهای لذتبخش میتواند سطح استرس شما را کاهش دهد. فعالیتهایی را که برای سلامت روان شما مفید هستند شناسایی کنید و برای انجام آنها وقت بگذارید.
- مراقب خودتان باشید. به اندازه کافی بخوابید، رژیم غذایی سالمی داشته باشید و فعالیت بدنی کافی انجام دهید.
- به مهارتهای مقابلهای سالم روی بیاورید. چه با گوش دادن به موسیقی استرس خود را کاهش میدهید و چه از مدیتیشن صبحگاهی لذت میبرید، راهبردهایی را پیدا کنید که به شما در آرامش، رهایی و بهبود خلق و خو کمک کنند.
- مهارتهای مقابلهای ناسالم را کنار بگذارید. اگر به مهارتهای مقابلهای روی آوردهاید که بیشتر ضرر دارند تا فایده—مانند پرخوری یا مصرف الکل آگاهانه برای کاهش آنها تلاش کنید. مهارتهای مقابلهای ناسالم فقط در بلندمدت مشکلات جدیدی ایجاد میکنند.
- به دنبال حمایت اجتماعی باشید. با دوستان و خانوادهای که برای شما خوب هستند وقت بگذرانید. چه آنها نصیحت صادقانهای به شما بدهند و چه صرفاً به نگرانیهای شما گوش دهند، با افراد سالم ارتباط برقرار کنید. شرکت در یک گروه حمایتی (چه آنلاین و چه حضوری) ممکن است به شما کمک کند از افرادی که تجربیات مشابهی مانند طلاق یا از دست دادن عزیزان را داشتهاند، بیاموزید.
- درگیر حل مسئله شوید. چه انبوهی از صورتحسابها شما را تحت فشار قرار داده باشد و چه یک تماس تلفنی دشوار که تمایلی به انجام آن ندارید، از چیزهایی که باعث استرس شما میشوند اجتناب نکنید. مستقیماً با مشکلات خود روبرو شوید و در بلندمدت از استرس بسیار بیشتری جلوگیری خواهید کرد.
اگر به تنهایی برای بهبود حال خود تلاش میکنید، با یک متخصص بهداشت روان تماس بگیرید که میتواند در یافتن راهبردهایی که به شما کمک میکنند احساس بهتری داشته باشید، یاری برساند.
احتمالاً بیشتر افراد در مقطعی از زندگی خود اختلال انطباقی را تجربه خواهند کرد. این نشانه ضعف نیست. اگر در حال مبارزه هستید، با فکر اینکه باید بهتر عمل کنید، خودتان را سرزنش نکنید. در عوض، برای مراقبت از خود فعالانه اقدام کنید و برای حمایت از تلاشهای خود به دنبال کمک حرفهای باشید.
- نوشته ایمی مورین، LCSW
- ایمی مورین، LCSW یک رواندرمانگر و نویسنده بینالمللی پرفروش است. کتابهای او، از جمله "۱۳ کاری که افراد دارای ذهن قوی انجام نمیدهند"، به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شدهاند. سخنرانی تدایکس او با عنوان "راز قوی شدن از نظر ذهنی" یکی از پربینندهترین سخنرانیهای تاریخ است.
- ترجمه پروین بایرامی، کارشناس روانشناسی
دیدگاه خود را بنویسید