۱. ترسهایتان درست است: هرگز فرد «کامل» را پیدا نخواهید کرد
گفتن این حرف در حال حاضر شاید کمی تلخ باشد، اما باید بدانید که همسر یا شریک عاطفی "کامل" به معنای واقعی کلمه وجود ندارد، نه برای شما و نه برای هیچ کس دیگری: در هر فردی انواع مختلفی از "دیوانگی" و درجات متفاوتی از مشکلات وجود دارد. این تقصیر شما نیست. هر کسی، به هر اندازه که در ابتدا دوستداشتنی به نظر برسد، در نهایت به روشهای مهمی آزاردهنده، دشوار و عمیقاً ناامیدکننده خواهد شد. ممکن است در حال حاضر احساس تنهایی آزاردهندهای داشته باشید؛ اما بدانید که به هیچ وجه تنها نیستید. به وضعیت غمانگیز انسان خوش آمدید.
۲. عشق رمانتیک زندگی عاطفی ما را نابود کرده است
شما بار توقعهای رمانتیک را بر دوش میکشید که باعث ایجاد حس آزار و اذیت به خاطر نداشتن خوشبختی ایدهآل میشود. شما تحت تاثیر فانتزی فریبنده اما به شدت سرکوبکنندهای قرار گرفتهاید که فرد خاصی وجود دارد که قرار است با او باشید، کسی که حس دلتنگی را از بین میبرد و تمام نیازهای شما را برآورده میکند: همدم روحی و همدم جنسی، راننده، خانهدار، والد، شریک تجاری و بهترین دوست شما. شما آنها را به طور واضح اینگونه در ذهن خود تصور میکنید.
اما باید بدانید که این فرد ساختۀ ذهن شماست و در واقعیت وجود ندارد.
۳. مراقب فیلمها باشید
تبلیغات، فیلمها و موسیقی نیز تمام تلاش خود را کردهاند تا به ما القا کنند که مردم در نهایت، پس از کمی دلشکستگی، فرد ایدهآل خود و همزاد گمشدهشان را پیدا میکنند. این یک ایدۀ بسیار قدرتمند است که میتوان بر آن تکیه کرد، خصوصاً زمانی که میخواهید بلیط کنسرت یا فیلم را به یک غریبه بفروشید. اما متاسفانه حقیقت ندارد. تعداد افرادی در سراسر جهان که از نظر عاطفی، جنسی، عملی و فکری عمیقا با شریک خود برای مدت طولانیتر از یک دورۀ کوتاه خوشحال هستند، بسیار کم است. این افراد خوششانس میتوانند به راحتی در یک جزیرۀ بسیار کوچک در مالدیو جای بگیرند. بعید است شما جزو آنها باشید، همچنان که برندۀ بلیط بختآزمایی نخواهید شد.
۴. تنها بودن طبیعی است
ایدۀ بالغتر از عشق بر این نکته تأکید میکند که همۀ روابط خوب، به طور اجتنابناپذیری با سازشهایی همراه هستند. سازگاری دستاورد عشق است؛ نه پیششرط آن. زمانی که اصرار نکنیم که شرکای ما دائماً باید تمام سلیقهها، علایق و نظرات ما را به اشتراک بگذارند، میتوانیم با خرد و راحتی در کنار هم زندگی کنیم. احساس تنهایی واقعی در بخشهای زیادی از زندگی عاطفی ما، بیش از حد عادی است.
یک عامل مهم در پشت تقریباً هر رابطۀ مناسبی، توانایی هر یک از شرکا برای مدیریت شادمانۀ زندگی به تنهایی است. از روابط عاطفی انتظار نداشته باشید که مشکل تنهایی را به طور کامل - یا برای مدت طولانی - حل کنند.
۵. در مورد جنبههای دشوار خودتان هم تأمل کنید
به راحتی میتوان در مورد اینکه شرکای بالقوۀ دیگر چقدر وحشتناک هستند، ابراز تاسف کرد. اما در مورد جنبههایی که باعث میشود با شما زندگی کردن نیز دشوار باشد، تأمل کنید. شما هم به میزان قابل توجهی مشکلاتی دارید - نه به این دلیل که فردی عجیب و غریب هستید، بلکه به این دلیل که همه انسانها مجموعهای از نقصها و اشتباهاتی را با خود حمل میکنند که در صورت بررسی دقیق، به طور وحشتناکی آشکار میشوند. شما تا حد زیادی زندگی هر کسی را که به طور طولانی مدت با او وارد رابطه میشو شوید، خراب خواهید کرد.
۶. دست از جستجوی شریک عاطفی کامل بردارید
به جای جستجوی یک شریک عاطفی "کامل"، به دنبال چشماندازی بسیار بهتر و جذابتر باشید: فردی به اندازۀ کافی خوب. این واقعیت که هیچ کس ایدهآل نخواهد بود، به این معنی نیست که فرد دیگری هیچ چیز برای ارائه به ما ندارد.
دیدگاه خود را بنویسید