سوگیری دست گرم چیست؟
ما اغلب تصور میکنیم که کسی که در یک کار یا فعالیت موفق بوده است، احتمال بیشتری دارد که در تلاشهای بعدی خود نیز موفق باشد. این سوگیری به عنوان "سوگیری دست گرم" شناخته میشود. این اصطلاح از این باور ناشی میشود که ورزشکاران زمانی که به طور پی در پی گل میزنند، "دست گرم" دارند و بنابراین مردم باور میکنند که آنها در یک روند موفقیتآمیز هستند و به موفقیتهای بیشتر ادامه خواهند داد.
این سوگیری کجا رخ میدهد
این سوگیری را تصور کنید که شما در حال تماشای یک بازی هاکی هستید و دروازهبان در چند دقیقه اول پنج سیو انجام میدهد. ما پیشبینی میکنیم که دروازهبان به دلیل اینکه در "مسیر موفقیت" است، به انجام سیو ادامه خواهد داد. ما پیشبینی خود را بر اساس یک سری کوچک از رویدادهای تصادفی انجام میدهیم بدون اینکه در نظر بگیریم که پنج سیو اول دروازهبان ممکن است شانسی بوده باشد. ما فرض میکنیم که آنها در یک روند موفقیتآمیز هستند زیرا به اشتباه باور داریم که یک الگوی کوتاه نشاندهنده یک نمونه بزرگتر است. سوگیری دست گرم ما را به این سمت میبرد که از یک مجموعه کوچک داده - چند دقیقه ابتدایی یک بازی - به عنوان یک شاخص بهتر از عملکرد آینده نسبت به میانگین درصد سیو محاسبه شده از دادههای یک فصل استفاده کنیم.
سوگیری دست گرم تمایل به باور این است که کسی که در یک کار یا فعالیت موفق بوده است، احتمال بیشتری دارد که در تلاشهای بعدی خود نیز موفق باشد. این باور اغلب بر اساس یک سری کوچک از موفقیتهای اخیر شکل میگیرد و بدون در نظر گرفتن احتمال تصادفی بودن این موفقیتها، انتظار ادامه روند موفقیت را داریم.
مثال: یک بسکتبالیستی که چند پرتاب موفق داشته است، ممکن است به نظر برسد که "دست گرم" دارد و احتمال موفقیت در پرتاب بعدی او بیشتر از حد معمول است. اما این ممکن است صرفاً یک سری تصادفی باشد و لزوماً به معنای افزایش احتمال موفقیت در آینده نباشد.
تاثیرات فردی سوگیری دست گرم
سوگیری دست گرم بیشتر در زمینه ورزش یا قمار مورد بحث قرار میگیرد. در حالی که پیشبینیهای نادرست ممکن است به تنهایی عواقب منفی نداشته باشند، مردم اغلب بر اساس این نتایج شرطبندی میکنند. و هنگامی که پول وارد میشود، این پیشبینیهای نادرست میتوانند عواقب جدیتری داشته باشند.اگر ما بر اساس یک عملکرد موفق در ده دقیقه اول، روی یک بازی ورزشی شرطبندی کنیم، بدون در نظر گرفتن تمام دادهها، پول خود را سرمایهگذاری میکنیم. فقط به این دلیل که یک تیم یا بازیکن برای مدت کوتاهی عملکرد غیرعادی خوبی دارد، آمار متوسط آنها را خنثی نمیکند، اما سوگیری دست گرم باعث میشود ما باور کنیم که اینطور است. ما احتمالاً وقتی شرطبندیهای خود را بر اساس خطاهای منطقی انجام میدهیم، شرطهای خود را از دست میدهیم.طرفداران تنها افرادی نیستند که مستعد سوگیری دست گرم هستند. مدیران و مربیان اغلب تصمیمات خود را بر اساس نمونه کوچکی از مشاهدات، مانند اینکه کدام بازیکنان باید در ترکیب اصلی باشند، اتخاذ میکنند. حتی بازیکنان با توجه به بازیهای اخیر تصمیم میگیرند که به کدام همتیمی پاس بدهند. به این ترتیب، سوگیری دست گرم نه تنها شرطبندیهای انجام شده روی یک بازی، بلکه نتیجه خود بازی را نیز تعیین میکند.به طور مشابه، هنگامی که ما در قمار یک سری برد داریم، فرض میکنیم که موفقیت ما ادامه خواهد داشت. در واقعیت، اکثر بازیهای قمار شامل شانس هستند و عملکرد بعدی کاملاً مستقل از عملکرد قبلی است. ما ممکن است در شرطبندیهای خود بیدقتی کنیم، زیرا به ادامه شانس خوب خود اعتماد میکنیم و در این فرآیند تمام سرمایه خود را از دست میدهیم.
تاثیرات سیستمیک سوگیری دست گرم
مشکل سوگیری دست گرم این است که استدلال غلط ما بر دیگران تأثیر میگذارد. ما اغلب بر اساس پیشبینیهای دیگران رفتار میکنیم، مانند تصمیمگیری در مورد پوشیدن لباس بر اساس پیشبینی هواشناس یا سرمایهگذاری در سهام بر اساس روندهای پیشبینیشده توسط اقتصاددانان. این بدان معناست که اگر این پیشبینیهای عمومی بر اساس استدلال نادرست باشد، عواقب منفی آن مانند آتشسوزی گسترش مییابد.اما این تأثیرات گسترده در سطح فردی پایان نمییابد. سوگیری دست گرم حتی نحوه شکلدهی سیستمهای ما را تعیین میکند.در نظر بگیرید که چگونه سیاستمداران نماینده میشوند: با برنده شدن در انتخابات مقدماتی. فرض کنید سیاستمدار مورد علاقه شما در چندین انتخابات مقدماتی پیاپی در صدر قرار میگیرد. ممکن است نتیجه بگیریم که او انتخابات اصلی را نیز برنده خواهد شد، حتی اگر این نمونه نشاندهنده درصد کلی انتخابات مقدماتیای نباشد که او احتمالاً برنده خواهد شد. فرض غلط ما ممکن است باعث شود رأی خود را تغییر دهیم، زیرا تصور میکنیم که سیاستمدار دیگر نیازی به حمایت ما ندارد. سایر نامزدها ممکن است حتی از رقابت کنارهگیری کنند، زیرا باور دارند که شانسی ندارند. در این مورد، محاسبات اشتباه ما تصمیم میگیرد که چه کسی در آینده نزدیک دولت ما را اداره خواهد کرد.
چگونه بر محصول تأثیر میگذارد
ما عاشق استفاده از برنامهها برای ردیابی پیشرفت خود هستیم، چه شمارش قدمهایمان باشد یا اندازهگیری تعداد کلماتی که به یک زبان جدید یاد گرفتهایم. با نظارت دقیق بر عادات ما و رسم خودکار آمار، فکر میکنید که ما بهتر از همیشه در ارزیابی موفقیت آینده خود خواهیم بود.با این حال، برنامههای ردیاب عادت ممکن است ما را بیشتر مستعد افتادن در دام سوگیری دست گرم کنند. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که در سه روز گذشته بیش از 20000 قدم برداشتهاید، ممکن است فرض کنید که روند تناسب اندام شما ادامه خواهد داشت، حتی اگر میانگین روزانه معمول شما نصف این مقدار باشد. یا ممکن است پیشبینی کنید که سال آینده به زبان آلمانی مسلط خواهید شد، زیرا در هفته گذشته روزانه 25 کلمه جدید یاد گرفتهاید (با وجود اینکه این یک رکورد شخصی جدید است). در هر دو سناریو، آگاهی بیشتر ما از موفقیتهای پی در پی ممکن است باعث شود که مطمئن باشیم موفقیتهای بیشتری در راه است، که متأسفانه هرگز تضمین نمیشود.این بدان معنا نیست که انسانها نمیتوانند عادات جدیدی را یاد بگیرند. با تلاش بیشتر، منطقی است که میانگین روزانه قدمهای برداشته شده یا کلمات یاد گرفته شده ما با گذشت زمان افزایش یابد. با این حال، یادگیری مهارتها هرگز خطی نیست. همیشه فراز و نشیبهایی در مسیر موفقیت ما وجود خواهد داشت. اما سوگیری دست گرم ممکن است باعث شود که ما فقط روندهای صعودی را هنگام استفاده از این برنامهها پیشبینی کنیم، نه اینکه خود را برای افتهای آینده آماده کنیم.
سوگیری دست گرم و هوش مصنوعی
یادگیری ماشینی مانند سازندگان انسانی خود مستعد خطا است. با این حال، زمانی که الگوریتمها خروجیهای با کیفیت بالا را به طور پی در پی تولید میکنند، ممکن است انتظار داشته باشیم که همان سطح کیفیت برای همه خروجیهای آینده نیز وجود داشته باشد. از نظر آماری، کمال غیرممکن است: این فناوری خیلی جدید است و مجموعه دادههایی که از آن استفاده میکند پر از نقص است. اما به لطف سوگیری دست گرم، ممکن است از بررسی واقعیت خودداری کنیم و محاسبات اشتباه را به عنوان یک روند موفقیتآمیز مداوم بپذیریم.بیایید به یک مثال نگاه کنیم: استخدام در نیروی کار. اکثر شرکتها برای بررسی اولیه نامزدها، مانند اسکن رزومههای آنها برای مهارتهای مطلوب، به یادگیری ماشینی متکی هستند. اگر یک ابزار استخدام هوش مصنوعی چندین نامزد خوب را به طور پی در پی انتخاب کند، مدیران استخدام ممکن است انتظار داشته باشند که همان نرخ موفقیت آینده را هنگام انتخاب رقبا برای انتقال به فرآیند مصاحبه داشته باشند.با این حال، مدیران استخدام ممکن است زمانی که الگوریتم در نهایت با انتخاب برخی از نامزدهای نه چندان چشمگیر شکست میخورد، ناامید شوند. یا حتی بدتر از آن، ممکن است مدیران استخدام فرصتهای بهتری را از دست بدهند که رزومههای آنها برای شناسایی توسط ابزار استخدام هوش مصنوعی بیش از حد پیچیده است. با این وجود، تکیه بیش از حد بر یادگیری ماشینی به دلیل سوگیری دست گرم ممکن است باعث شود ما لمس انسانی را که بسیاری از فرآیندها هنوز به آن نیاز دارند، نادیده بگیریم.
چرا این اتفاق میافتد؟
به عنوان انسان، ما تمایل داریم تا روندها را شناسایی کنیم تا بتوانیم جهان را درک کنیم. با این حال، این تمایل درک شانس را برای ما دشوار میکند، زیرا ما دادهها را به الگوهایی ترکیب میکنیم که وجود ندارند. با نادیده گرفتن احتمال، ما نتیجه میگیریم که رویدادهای مستقل به یکدیگر وابسته هستند.
ما میتوانیم سوگیری دست گرم را با استفاده از قانون اعداد کوچک بیشتر توضیح دهیم. ما اغلب باور داریم که نمونههای کوچک نشاندهنده نمونههای بزرگتری هستند که از آنها گرفته شدهاند. پس از همه، به همین دلیل است که علوم رفتاری بر نمونهگیری تصادفی متکی است، زیرا مطالعه کل جمعیت مرتبط بسیار دشوار است. با این حال، این نمونهها اغلب الگوهایی را نشان میدهند که در توالیهای بزرگتر وجود ندارند.
به طور شگفتانگیز، اعداد کوچک اغلب مانند اعداد بزرگ رفتار نمیکنند. به عنوان مثال، این چندان غیرممکن نیست که در پرتاب سکه در پنج بار پرتاب، پنج بار پشت سر هم شیر بیاوریم. با این حال، ما فکر میکنیم این یک روند موفقیتآمیز است، زیرا شانس 50/50 برای گرفتن شیر یا خط وجود دارد، اما ما فقط شیر گرفتیم. با این حال، اگر سکه را 100 بار پرتاب کنیم، احتمالاً تعداد کلی شیر نزدیک به 50 درصد خواهد بود، حتی اگر هر قسمت کوچکتر از توالی بزرگتر لزوماً این را نشان ندهد.
چرا این مهم است
سوگیری دست گرم ما را به سمت تصمیمگیریهای نادرست بر اساس استدلال نادرست به جای منطق و عقلانیت سوق میدهد. ما الگوها را اشتباه شناسایی میکنیم و انتخابهای بعدی را بر اساس این روندهای ساختگی انجام میدهیم.اگرچه سوگیری دست گرم بیشتر در زمینههای ورزش و قمار مورد تحقیق قرار گرفته است، اما میتواند بر رفتار روزمره نیز تأثیر بگذارد. اگر احساس میکنیم که اخیراً خوششانس بودهایم، ممکن است به طور خودجوش تصمیماتی بر اساس آن احساس بگیریم. ممکن است بلیت بختآزمایی بخریم و شمارههایی را انتخاب کنیم که بر اساس بلیت برنده هفته گذشته است، حتی اگر شانس گذشته ما یا شمارههای برنده گذشته در واقع احتمال بردن ما در قرعهکشی امروز را تعیین نکند.سوگیری دست گرم همچنین خطرناک است زیرا بر رفتار مصرفکننده تأثیر میگذارد. یک مطالعه توسط جوزف جانسون نشان داد که مصرفکنندگان بیشتر احتمال دارد زمانی که یک سهام روند درآمد مثبتی داشته است، آن را خریداری کنند. با این حال، یک روند قبلی فقط بر اساس یک دوره سه تا هفت روزه است و الگوی کلی بالا و پایین را نشان نمیدهد. این بدان معناست که یک سهام ممکن است درست بعد از سرمایهگذاری شما سقوط کند، صرف نظر از اینکه قبلاً چقدر خوب عمل میکرده است.
چگونه از آن اجتناب کنیم
آگاهی از سوگیری دست گرم میتواند به ما کمک کند تا قبل از تصمیمگیری بر اساس مقدار کمی داده مانند یک سری برد، دو بار فکر کنیم.غلب بر روشهای شناختی دشوار است زیرا ما باید برای تصمیمگیری به دنبال منطقی باشیم. برای اطمینان از اینکه سوگیری دست گرم بر استدلال منطقی غلبه نکند، برای پیشبینی عملکرد آینده به مجموعه دادههای بزرگتر روی میآوریم.به عنوان مثال، ممکن است وسوسه شویم که بر اساس سه سبد موفق بازیکن مورد علاقه خود در ده دقیقه اول بازی، روی یک بازی بسکتبال شرطبندی کنیم. با این حال، میتوانیم به خود یادآوری کنیم که به آمار نشاندهنده یک مجموعه داده بسیار بزرگتر مانند میانگین فصل او نگاه کنیم. به این ترتیب، میتوانیم پیشبینیهای هوشمندانهتری انجام دهیم.
چگونه همه چیز شروع شد
سوگیری دست گرم برای اولین بار در سال 1985 توسط دانشمندان رفتاری آموس تورسکی، توماس گیلوویچ و رابرت والون توصیف شد. این گروه اشتباهاتی را که ما اغلب در باور به اینکه میتوانیم بر اساس نمونه کوچکی از نتایج موفق قبلی، پیشبینیهایی در مورد نتایج آینده انجام دهیم، توصیف کردند. آنها این روش اکتشافی را در مورد اصطلاح «دستهای گرم» در بسکتبال بررسی کردند، جایی که ما باور داریم بازیکنی که سبد میزند به این کار ادامه خواهد داد.همانطور که محققان توصیف کردند، به نظر میرسد طرفداران، مربیان و حتی بازیکنان باور دارند که عملکرد یک بازیکن در ابتدا پیشبینیکننده عملکرد او در بقیه بازی است و آمار او را تحت الشعاع قرار میدهد. به عنوان مثال، فرض کنید یک بازیکن سه شوت اول خود را در یک بازی بسکتبال میزند، اما میانگین موفقیت او 75 درصد است. به جای اینکه متوجه شویم که سه سبد اول موفقیتهای تصادفی بودند، احتمالاً فکر میکنیم که بازیکن «دستهای گرم» دارد و موفقیت او در شوتهای بعدی ادامه خواهد داشت.
جنجالهای سوگیری دست گرم
هیچ بحثی در مورد وجود سوگیری دست گرم وجود ندارد. همه شواهد نشان میدهند که ما تمایل داریم موفقیتهای آینده را پس از یک سری برد بیش از حد ارزیابی کنیم. آنچه مورد مناقشه است، اثر دست گرم است، یعنی اینکه آیا گاهی اوقات ما واقعاً پس از یک سری برد موفقیتهای بیشتری داریم.تحقیق اصلی توسط تورسکی، گیلوویچ و والون در سال 1985 پیشنهاد کرد که داشتن دستهای گرم در بسکتبال صرفاً یک خطای شناختی است. بازیکنان واقعاً در اوج موفقیت خود نبودند، بلکه طرفداران تصور میکردند که هستند. شانس هنوز هم از نظر آماری یکسان بود.با این حال، یک مقاله در سال 2018 توسط جاشوا میلر و آدام سانجورو نشان داد که این ممکن است درست نباشد. به طرز طعنهآمیزی، آنها یک سوگیری در روششناسی مطالعه اصلی سال 1985 شناسایی کردند که باعث شد سریهای برنده واقعی مانند یک توالی تصادفی از موفقیتها و شکستها به نظر برسند. این یافته باعث ایجاد بحثهای زیادی در بین دانشمندان رفتاری شد و آنها را مجبور کرد آنچه را که زمانی مسلم میدانستند، دوباره بررسی کنند. شاید اثر دست گرم در نهایت یک چیز بود.از آن زمان، تحقیقات آماری بیشتر در طول دهه گذشته پاسخ میدهد: ممکن است درست باشد. این مطالعات سریهای برنده را در طیف وسیعی از ورزشهای حرفهای، از مثال کلاسیک بسکتبال تا مثالهای دیگر مانند بیسبال بررسی کردند. زمانی که محققان سوگیری دست گرم را کنترل کردند، هنوز هم توانستند اثر دست گرم را شناسایی کنند. به عبارت دیگر، بازیکنانی که دارای سریهای برنده بودند، واقعاً شانس بیشتری برای انجام بازی بعدی داشتند. بنابراین شاید طرفداران ورزش برای تشویق بازیکنان مورد علاقه خود پس از همه دیوانه نبودند!شایان ذکر است که دو نکته در مورد این تحقیق وجود دارد. اولاً، این تحقیق کاملاً جدید است و نتایج آن از روششناسی و تفسیرهای آماری مختلف حاصل میشود. این بدان معناست که ممکن است مدتی طول بکشد تا مطمئن شویم که اثر دست گرم واقعاً وجود دارد یا خیر. ثانیا، این تحقیق فقط بر عملکرد انسان در ورزشها تمرکز دارد. این بدان معناست که اثر دست گرم ممکن است در زمینههای دیگر که بیشتر به احتمال وابسته هستند، مانند پرتاب سکه یا تاس انداختن، وجود نداشته باشد.
مثال 1 – سوگیری دست گرم با افزایش سن افزایش مییابد
برای درک اینکه چه چیزی باعث سوگیری دست گرم میشود، دکتر آلن کاستل، استاد روانشناسی در UCLA، بررسی کرد که آیا سن یک تعدیلکننده است یا خیر.یک باور رایج در علوم رفتاری وجود دارد که با افزایش سن، ما بیشتر به روشهای اکتشافی برای تصمیمگیری متکی هستیم. با در نظر داشتن این موضوع، کاستل فرض کرد که بزرگسالان مسنتر احتمال بیشتری دارد که پیشبینی کنند یک بازیکن پس از دو شوت موفق، شوت سوم موفقی خواهد داشت.این مطالعه با گفتن به شرکتکنندگان در سنین 22 تا 90 سال شروع شد که بازیکنان NBA حدود 50 درصد شوتهای خود را میزنند. سپس از آنها دو سوال زیر پرسیده شد:آیا یک بازیکن بسکتبال پس از اینکه دو شوت آخر را زده است، شانس بیشتری برای زدن شوت دارد تا اینکه دو شوت آخر را از دست داده باشد؟ آیا پاس دادن توپ به کسی که چند شوت پشت سر هم زده مهم است؟ کاستل دریافت که شرکتکنندگان مسنتر بیشتر احتمال دارد به هر دو سوال بله پاسخ دهند، که نشان میدهد آنها بیشتر تحت تأثیر سوگیری دست گرم نسبت به شرکتکنندگان جوانتر بودند.این مطالعه شواهدی ارائه میکند که افراد مسنتر احتمال بیشتری دارد که به پردازش مبتنی بر روشهای اکتشافی متکی باشند، حتی اگر احتمالاً تجربه بیشتری در مورد رویدادهای توالی تصادفی دارند. این نتایج هشدار میدهند که آگاهی از سوگیری دست گرم ممکن است برای مقابله با آن کافی نباشد، زیرا با افزایش سن، ممکن است اقدامات شدیدتری برای جلوگیری از پیشبینیهای نادرست لازم باشد.
مثال 2 – سوگیری دست گرم و عامل انسانی
سوگیری دست گرم به نظر مخالف سوگیری قمارباز است که نشان میدهد نتایج آینده متفاوت از نتایج قبلی خواهد بود. برای درک بهتر این اختلاف، پیتر ایتون و ایلان فیشر سعی کردند تعیین کنند که کدام سوگیری در چه شرایطی بیشتر رخ میدهد.محققان یک چرخ رولت کامپیوتری را نشان دادند که پس از شرطبندی روی رنگی که چرخاننده روی آن فرود میآید، آن را چرخاندند. هنگام انجام پیشبینیهای خود، شرکتکنندگان همچنین باید سطح اطمینان خود را به عنوان «بدون اعتماد به نفس» یا «اعتماد به نفس قوی» رتبهبندی میکردند.محققان دریافتند که زمانی که یک رنگ خاص دارای یک سری پیروزی بود، شرکتکنندگان احتمالاً تحت تأثیر سوگیری قمارباز قرار میگرفتند و باور داشتند که چرخش بعدی منجر به رنگ مخالف خواهد شد. با این حال، گزارشهای سطح اعتماد نشان داد که یک سری موفقیت در گذشته منجر به افزایش سطح اعتماد در پیشبینیهای آینده شده است.از این نتایج، ایتون و فیشر نتیجه گرفتند که سوگیری دست گرم بیشتر احتمال دارد بر تصمیمگیری تأثیر بگذارد زمانی که مردم عملکرد انسانی را در نظر میگیرند. در همین حال، سوگیری قمارباز بیشتر احتمال دارد بر تصمیمات قمار مبتنی بر مکانیسمهای بیجان مانند چرخ رولت تأثیر بگذارد.با این حال، این آزمایش توضیح نمیدهد که چرا ما سوگیری دست گرم را در موقعیتهایی تجربه میکنیم که شامل مکانیسمهای بیجانی است که روی آنها شرطبندی نمیکنیم. شرکتکنندگان در موقعیتهای قمار ممکن است رفتار متفاوتی نسبت به افرادی داشته باشند که فقط سعی در حدس زدن شیر یا خط در پرتاب سکه دارند.
دیدگاه خود را بنویسید