تخفیف هیپربولیک چیست؟

تخفیف هیپربولیک تمایل ما به انتخاب پاداش‌های فوری نسبت به پاداش‌هایی است که در آینده‌ای دورتر به دست می‌آیند، حتی اگر این پاداش‌های فوری کوچکتر باشند.

جایی که این سوگیری رخ می‌دهد

مثال زیر را در نظر بگیرید: جان هر هفته یک بلیت بخت‌آزمایی می‌خرد. او امیدوار است روزی برنده بزرگ شود. یک روز خوش‌شانس، برخلاف همه احتمالات، او برنده می‌شود. جان اکنون کمی بیش از ۵ میلیون دلار ارزش دارد.

پس از یک جشن و آغوش‌های پرشور، جان برای دریافت جایزه‌اش به دفتر بخت‌آزمایی رفت. وقتی رسید، مدیر بخت‌آزمایی به او این انتخاب را داد: او می‌توانست ۵ میلیون دلار را اکنون دریافت کند یا به جای آن ۲۵۰ هزار دلار در سال تا آخر عمر دریافت کند. جان تنها ۳۵ ساله بود. محاسبات ذهنی سریع نشان می‌داد که اگر جان تا سن ۵۵ سالگی زنده می‌ماند، گزینه دوم درآمد بیشتری برای او ایجاد می‌کرد - که او قصد داشت این کار را انجام دهد. اما جان تصور می‌کرد که هفت رقم در حساب بانکی‌اش داشته باشد و از تمام چیزهایی که می‌توانست امروز بخرد لذت می‌برد.

جان تصمیم گرفت گزینه اول را انتخاب کند، حتی اگر در طولانی مدت پول کمتری از آن دریافت کند. ترجیح او نسبت به منافع فوری نسبت به سود آینده را می‌توان به تخفیف هیپربولیک نسبت داد.

اثرات فردی

تخفیف هیپربولیک می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری ضعیف شود، زیرا انگیزه برای رفتارهای ناگهانی و لذت فوری را افزایش می‌دهد. تصمیماتی که اولویت را به لذت کوتاه‌مدت می‌دهند اغلب رفاه بلندمدت ما را نادیده می‌گیرند و از آن کم می‌کنند. به سیگار کشیدن فکر کنید: یک هجوم سریع دوپامین وجود دارد که بر سلامت آینده فرد اولویت دارد. در حالی که اعتیاد اغلب در تصمیم افراد برای سیگار کشیدن نقش دارد، خود اعتیاد به نیکوتین با دست کم گرفتن نتایج تاخیری یا بلندمدت (یعنی رفتارهای ناگهانی) مرتبط بوده است.

سیگار کشیدن، مانند سایر اشکال وابستگی به مواد مخدر، با کاهش سریع ارزش ذهنی برای نتایج تاخیری، به ویژه برای داروی وابستگی، مشخص می‌شود.

  • وارن کی بیکل، داروشناس رفتاری، و همکاران

راه دیگر برای نگاه کردن به این موضوع این است که تخفیف هیپربولیک می‌تواند ما را نسبت به مزایای تصمیم‌گیری بلندمدت کور کند، که گاهی اوقات می‌تواند شامل سودهای بسیار بیشتر از تصمیم‌های فوری‌تر باشد. به عنوان مثال، اگر کسی پول اضافی داشت، ممکن است عاقلانه باشد که بخشی از آن را برای بازنشستگی سرمایه گذاری کند. اما بیش از حد ارزش قائل شدن برای لذت کوتاه مدتی که از خرید غذا یا لباس به دست می‌آید ممکن است منجر به عدم سرمایه‌گذاری شود. این ممکن است یک تصمیم ضعیف بوده باشد، زیرا آنها احتمالاً سود بسیار بیشتری از بهره‌وری مرکب این پول برای بازنشستگی آینده خود خواهند داشت.

اثرات سیستمیک

تفکر کوتاه‌مدت می‌تواند پیامدهای منفی برای انواع نهادها و حرفه‌ها داشته باشد. دولت‌هایی که در طول دوره قدرت خود به دنبال کسب سود سیاسی هستند، می‌توانند رفاه عمومی را برای سال‌های آینده به خطر بیندازند. به همین ترتیب، شرکتی که فقط روی سودهای فصلی تمرکز می‌کند ممکن است تمایلی به انجام تنظیمات پرهزینه در ساختار تولید یا مدیریت خود نداشته باشد که برای سودآوری آینده آنها ضروری است. هر حرفه‌ای که نیاز به تجزیه و تحلیل هزینه-فایده در طول زمان دارد نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد. امور مالی یک مثال خوب است، زیرا سرمایه‌گذاران باید مزایای بازده بالای کوتاه‌مدت که اغلب ریسک بالایی دارند را با سرمایه‌گذاری‌های بلندمدتی که معمولاً ریسک و بازده متوسطی دارند، ارزیابی کنند.

دامنه تأثیر تخفیف شدید بر رفتارهای پرخطر سلامتی به قدری بزرگ است که مداخلاتی که می‌توانند ارزیابی پاداش‌های بلندمدت را به طور مثبت تحت تأثیر قرار دهند، حتی با اندازه‌های اثر حداقل، می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر رویکردهای بالینی و سلامت جمعیت داشته باشند.

  • کریستین شفر، روانشناس بالینی، و همکاران

چرا این اتفاق می‌افتد؟

تخفیف هیپربولیک نمونه‌ای از یک پدیده بزرگ‌تر به نام «تخفیف تأخیر» است. طبق نظریه تخفیف تأخیر، با افزایش تأخیر در دریافت پاداش، ارزش آن پاداش‌ها نیز افزایش می‌یابد. آنها مطابق با تأخیر خود تخفیف داده می‌شوند. تخفیف هیپربولیک کمی متفاوت است، زیرا در طول زمان ثابت نیست. این بدان معنی است که مردم ممکن است برای پاداش‌هایی که انتظار دارند در آینده‌ای دور دریافت کنند، مایل به انتظار طولانی‌تر باشند، در حالی که تخفیف قابل توجهی را برای تأخیرهای کوچک در پاداش‌هایی که انتظار داشتند در آینده نزدیک دریافت کنند، در نظر می‌گیرند.

اما چرا این اتفاق می‌افتد؟ چرا ارزشی که برای پاداش‌ها قائل می‌شویم با گذشت زمان کاهش می‌یابد؟

ما چیز قطعی را دوست داریم

هنگام تصمیم‌گیری، تمایل داریم گزینه‌هایی را انتخاب کنیم که قطعی هستند. تصمیم‌گیرندگان معمولاً ریسک‌گریز هستند. این بدان معناست که ما اغلب حاضر هستیم یک پاداش کوچک اما قطعی را نسبت به یک سود بزرگ‌تر که کمتر قطعی است بپذیریم، زیرا احتمال دارد آن را به دست نیاوریم. اگرچه پاداش‌های بلندمدت همیشه پرخطرتر نیستند (گاهی اوقات در واقع کمتر خطرناک هستند)، اما به دلیل وجود فرصت بزرگ برای بروز مشکلات، زمانی که پاداش‌ها در دست ماست احساس امنیت بیشتری می‌کنیم.

بخشی از دلیل این امر این است که ما در درک پیامدهای بلندمدت مشکل داریم. ما برنامه‌ریزان بلندمدت بدی هستیم و بنابراین تحت تأثیر چیزی به نام «کوته‌بینی زمانی» قرار می‌گیریم. از آنجایی که نمی‌توانیم آینده را به طور موثر ببینیم و ارزیابی کنیم، همیشه مقداری عدم قطعیت وجود دارد. منطقی است که ما تکامل یافته‌ایم تا به این شکل باشیم: برای اجداد ما، چالش بقا فوری اولویت داشت و نگرانی‌ها یا گمانه‌زنی‌های آینده دور را در نظر نمی‌گرفت.

انتظار دشوار است

اینکه انتظار کشیدن برای چیزی که می‌خواهید دشوار است، پنهان نیست. گاهی اوقات به اندازه‌ای خودکنترلی نیاز دارد که بسیاری از ما نداریم. بخشی از دلیل این امر این است که درک غیرخطی از زمان داریم. این بدان معناست که زمان بسته به موقعیت ما و انتظارات ما برای آینده، کندتر یا سریع‌تر می‌گذرد. بنابراین، یک تکه کوچک از زمان ممکن است برای پاداشی که واقعاً می‌خواهیم یا پاداشی که انتظار داشتیم به زودی دریافت کنیم، کند بگذرد.

چرا مهم است؟

همانطور که قبلاً ذکر شد، رفتار ناگهانی و جستجوی لذت فوری که تخفیف هیپربولیک تشویق می‌کند، می‌تواند در بسیاری از جنبه‌های زندگی ما آسیب‌رسان باشد. همچنین می‌تواند باعث شود فرصت‌های بهتر را که در طولانی مدت به نتیجه می‌رسند، از دست بدهیم، زیرا اغلب چنین اتفاقی می‌افتد.

دلیل واضح دیگر اینکه باید از تخفیف هیپربولیک آگاه باشیم این است که مطالعات آن را به تعلل مرتبط می‌دانند. وقتی کار را به تعویق می‌اندازیم یا از آن اجتناب می‌کنیم، در واقع لذت فوری ناشی از تجربه ناخوشایند را بر پاداش آینده ناشی از تکمیل کار اولویت می‌دهیم. بیشتر ما تا حدی از تعلل رنج می‌بریم و از کاهش آن سود خواهیم برد.

چگونه از آن اجتناب کنیم

تحقیقات نشان می‌دهد که روش‌های مختلفی برای کاهش تخفیف هیپربولیک وجود دارد. یک مطالعه در سال ۲۰۱۶ نتیجه گرفت که «آغاز تمرکز بر آینده» یک روش موثر برای کاهش این سوگیری شناختی است. «آغازگری» زمانی است که فرد در معرض یک محرک (مثلاً یک کلمه) قرار می‌گیرد که پاسخ او را به یک محرک دوم تحت تأثیر قرار می‌دهد. کریستین شفر و همکارانش دریافتند که قرار گرفتن در معرض کلماتی مانند «آینده»، «بلندمدت» و «خودکنترلی» در واقع باعث می‌شود شرکت‌کنندگان بیشتر به خود و آینده خود به این شکل فکر کنند.

این برای ما چه معنایی دارد؟ فکر کردن و صحبت کردن در مورد آینده بلندمدت خود به طور منظم ممکن است شما را برای تصمیم‌گیری‌هایی که آن را در اولویت قرار می‌دهند، «آماده» کند. یک روش دوم که توسط تحقیقات پشتیبانی می‌شود، تلاش برای تصور و تعامل با خود آینده است. تصور کردن «خود» که ممکن است نتیجه تصمیمات کوتاه‌مدت یا بلندمدت شما باشد، ممکن است شما را تحت تأثیر قرار دهد تا تصمیماتی بگیرید که به نفع مورد دوم باشد.

چگونه همه چیز شروع شد

در حالی که اقتصاددانان اولین کسانی بودند که متوجه شدند مردم تمایل دارند آینده را تخفیف دهند و برای توصیف آن چیزی را که به عنوان «مدل سودمندی تخفیف‌شده» شناخته می‌شود، توسعه دادند. این سوگیری شناختی توسط روانشناس ریچارد هرنشتاین در سال ۱۹۶۱ به عنوان «تخفیف هیپربولیک» نامگذاری شد. او متوجه شد که افراد در مطالعات او تمایل دارند به پاداش‌ها نه تنها متناسب با نرخ و مقدار آنها، بلکه مطابق با فوریت آنها نگاه کنند.

مثال ۱ - اقدام متوقف شده در مورد تغییرات آب و هوایی

تخریب محیط زیست نمونه روشنی از تفکر کوتاه‌مدت است. اکنون مشخص شده است که اثرات بلندمدت فعالیت‌ها و فناوری‌های مبتنی بر کربن بسیار پرهزینه خواهد بود. اجماع قاطع در جامعه علمی به یک رابطه علت و معلولی اشاره می‌کند و از فاجعه زیست‌محیطی ناشی از آن هشدار می‌دهد.

با این حال، این محصولات و منابع انرژی نیاز فوری را با هزینه اولیه کم برآورده می‌کنند. بسیاری از ما حاضر هستیم به استفاده از آنها و جذب اثرات خارجی آنها ادامه دهیم زیرا هزینه‌های آینده آنها را تخفیف می‌دهیم. این ممکن است به دلیل تخفیف هیپربولیک باشد.

مثال ۲ - نرخ ترک تحصیل در دبیرستان

اقتصاددانان آمریکایی جورج لوینستین و ریچارد اچ تالر در مقاله ۱۹۸۹ خود در مورد رابطه بین انتخاب‌ها و زمان، از مثال نرخ ترک تحصیل در دبیرستان برای نشان دادن تخفیف استفاده می‌کنند.

آنها به تغییری در قانون ویرجینیای غربی اشاره می‌کنند که مقرر می‌دارد دانش‌آموزان زیر ۱۸ سال که تصمیم به ترک زودهنگام مدرسه می‌گیرند، گواهینامه رانندگی خود را نیز از دست می‌دهند. یک سال پس از اجرای این قانون، نرخ ترک تحصیل در دبیرستان یک سوم کاهش یافت. لوینستین و تالر معتقدند این امر به تخفیف اشاره دارد، زیرا بعید است که این تعداد دانش‌آموز در آستانه ترک تحصیل باشند و محاسبات منطقی آنها به نفع ماندن در تحصیل به دلیل ناراحتی از دست دادن مجوز رانندگی خود تغییر کرده باشد. محتمل‌تر است که دانش‌آموزان قبلاً پیامدهای بلندمدت ترک تحصیل را تخفیف داده بودند. اما وقتی پیامد کوتاه‌مدت از دست دادن گواهینامه‌های خود به ثبت‌نام گره خورده بود، ناگهان یک پاداش فوری با ماندن در مدرسه مرتبط شد - که آنها آن را در اولویت قرار دادند تا پاداش‌های بلندمدتی که قبلاً نادیده گرفته شده بودند. ۱۱

منابع:

  1. Samson, A. (2017). The Behavioral Economics Guide 2017. Behavioral Science Solutions.
  2. Bickel, W. K., Odum, A. L., & Madden, G. J. (1999). Impulsivity and cigarette smoking: Delay discounting in current, never, and ex-smokers. Psychopharmacology, 146(4), 447-454. doi:10.1007/pl00005490
  3. Samson, A. (2017). The Behavioral Economics Guide 2017. Behavioral Science Solutions.
  4. Prospect Theory and Loss Aversion: How Users Make Decisions. (n.d.). Retrieved July 11, 2020, from https://www.nngroup.com/articles/prospect-theory/
  5. Temporal Myopia: Making Bad Long-term Decisions. (2012, September 23). Retrieved July 11, 2020, from https://www.psychologytoday.com/ca/blog/brain-bugs/201209/temporal-myopia-making-bad-long-term-decisions
  6. Holyoak, K. J., & Morrison, R. G. (2013). Decisions Regarding the Future: Temporal Discounting. In The Oxford handbook of thinking and reasoning (pp. 312-313). Oxford: Oxford University Press.
  7. YEŞİLKAYALI, D. (n.d.). PROCRASTINATION AND FUTURE DISCOUNTING. The Journal of International Social Research, 7(30).
  8. Sheffer, C. E., Mackillop, J., Fernandez, A., Christensen, D., Bickel, W. K., Johnson, M. W.,Mathew, M. (2016). Initial examination of priming tasks to decrease delay discounting. Behavioural Processes, 128, 144-152. doi:10.1016/j.beproc.2016.05.002
  9. Hershfield, H. E., Goldstein, D. G., Sharpe, W. F., Fox, J., Yeykelis, L., Carstensen, L. L., & Bailenson, J. N. (2011). Increasing Saving Behavior Through Age-Progressed Renderings of the Future Self. Journal of Marketing Research, 48(SPL). doi:10.1509/jmkr.48.spl.s23
  10. Ainslie, G. (2012). Pure HyHyperbolic Discount Curves Predict “Eyes Open” Self-Control. Theory and Decision. doi:10.1007/s11238­011­9272­5
  11. Loewenstein, G., & Thaler, R. (1989). Anomalies: Intertemporal Choice. The Journal of Economic Perspectives, 3(4), 181-193. Retrieved July 11, 2020, from www.jstor.org/stable/1942918