تأثیرپذیری چیست؟
قابلیت تأثیرپذیری به معنای آمادگی ما برای تغییر عقاید، باورها یا رفتارهایمان بر اساس تأثیرات خارجی مانند پیشنهادات، نظرات دیگران، یا حتی محیط اطرافمان است. این ویژگی، هم جنبههای مثبت و هم منفی دارد و در زندگی روزمره ما نقش مهمی ایفا میکند.
به طور خلاصه، قابلیت تأثیرپذیری یک ویژگی ذاتی انسان است که میتواند هم مفید و هم مضر باشد. با افزایش آگاهی و توسعه مهارتهای خود، میتوانیم از این ویژگی به بهترین نحو استفاده کنیم و از تأثیرات منفی آن جلوگیری کنیم.
جایی که این سوگیری اتفاق می افتد
افرادی که بر اساس ورودی دیگران عمل میکنند یا پیشنهادات را میپذیرند، قابل تأثیرپذیری تلقی میشوند. میزان تأثیرپذیری افراد متفاوت است و عوامل مختلفی مانند عزت نفس، سن، تربیت و قاطعیت بر آن تأثیر میگذارند.
تأثیرپذیری را میتوان در بسیاری از موارد، به ویژه در کودکان مشاهده کرد، زیرا آنها بیشتر از بزرگسالان احتمال دارد اطلاعات جدید را بدون انتقاد بپذیرند. مثالی از تأثیرپذیری را میتوان در بازگویی یک دعوا یا مشاجره در مدرسه کودکان مشاهده کرد. شاهدان دعوا ممکن است در ابتدا فکر کنند که دعوا جدی نبوده است. پس از شنیدن توصیف درگیری توسط کسی که آن را به عنوان یک حادثه خشونتآمیز توصیف میکند، ممکن است خاطره خود را تغییر دهند و ناخودآگاه آن را تحریف کنند.
مثال دیگری از رفتار قابل تأثیرپذیری که در زندگی روزمره ما دیده میشود، خمیازه کشیدن واگیردار است. خمیازه کشیدن واگیردار عمل خمیازه کشیدن چندین نفر پس از مشاهده خمیازه کشیدن یک نفر است. خمیازه کشیدن مثالی از تأثیرپذیری است زیرا ما بدون آگاهی آگاهانه تحت تأثیر رفتار دیگران قرار میگیریم.
اثرات فردی
تأثیرپذیری بر نحوه یادآوری خاطرات و حتی نحوه عمل ما تأثیر میگذارد. تأثیرپذیری میتواند باعث شود تصمیمات بدی بگیریم، زیرا پیشنهادات ممکن است خاطرات ما را بر اساس اطلاعات نادرست تغییر دهند. این اطلاعات نادرست سپس بر نحوه یادآوری خاطرات و تصمیمگیری ما در مواجهه با موارد مشابه تأثیر میگذارد.
به عنوان مثال، ممکن است یک ویزیت دندانپزشکی را ناخوشایند اما قابل تحمل یادآوری کنیم. فرض کنید فرد دیگری نحوه وحشتناک بودن قرار ملاقات دندانپزشکی شما را توصیف کند. بر اساس این بحث، ممکن است نحوه یادآوری تجربه خود در دندانپزشکی را تغییر دهیم و سپس به دلیل این خاطره تحریف شده، قرار ملاقات ضروری بعدی را به تعویق بیندازیم.
اثرات سیستمی
تأثیرپذیری میتواند پیامدهای بزرگتری نسبت به صرفاً یادآوری نادرست داستانها داشته باشد. یک مثال معمول از تأثیر مخرب تأثیرپذیری را میتوان در شهادت شاهدان مشاهده کرد. هنگامی که افراد اظهارات اولیه خود را ارائه میدهند، حافظه آنها از یک رویداد میتواند به دلیل فرآیند مصاحبه اولیه تغییر کند. در طول فرآیند مصاحبه، وکلا یا پلیس ممکن است پیشنهاداتی ارائه دهند که حافظه شاهد را گیج و تحریف میکند. این پدیده به طور گسترده مستند شده و مشاهده شده است و یک مشکل واقعی و تهدیدآمیز برای تصمیمگیری قانونی ایجاد میکند.
در مواردی که بازخوانی حافظه برای تصمیمگیری حیاتی است، فرآیندهای مصاحبه مشکلساز میتواند منجر به تأثیرپذیری و انحراف کامل تصمیمگیری نهایی شود. این مشکل در صنایع مختلف، چه سیستم حقوقی، سیاست یا مدیریت، وجود دارد.
چرا اتفاق مییفتد
اگرچه محققان هنوز در تلاش برای درک کامل عوامل موثر بر میزان تأثیرپذیری افراد هستند، تحقیقات دانشگاهی نشان داده است که چندین ویژگی بر قابلیت تأثیرپذیری ما تأثیر میگذارند.
افرادی که احساسات شدید یا قوی را تجربه میکنند، بیشتر مستعد تأثیرپذیری هستند. علاوه بر این، سن به عنوان یک عامل تعیینکننده میزان تأثیرپذیری ما شناخته شده است. تحقیقات نشان میدهد که معمولاً با افزایش سن، تأثیرپذیری کاهش مییابد.
علاوه بر این، روانشناسان معتقدند افرادی که سطح عزت نفس و قاطعیت کمتری دارند، معمولاً بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرند. همچنین، محققان توافق دارند که شخصیت و نحوه تربیت ما بر سطح تأثیرپذیری ما تأثیر میگذارد. کودکانی که برای شکاک بودن تربیت میشوند، معمولاً در مقایسه با همسالان کمتر شکاک خود، کمتر تحت تأثیر قرار میگیرند.
محققان همچنین تفاوت در عملکرد توجهی را به عنوان عامل دیگری در تفاوتهای قابلیت تأثیرپذیری ذکر کردهاند. محققان عملکرد توجهی را به عنوان توانایی ما در فیلتر کردن اطلاعات نامرتبط و مهار پاسخهای غالب تعریف میکنند. به طور کلی، چندین ویژگی رفتاری و اجتماعی بر تمایل هر فرد به گرفتن نشانه از دیگران و تغییر باورهای خود بر اساس آن پیشنهادات تأثیر میگذارند.
چرا اهمیت دارد
قابلیت القاءپذیری میتواند به طور قابل توجهی بر نحوه یادآوری خاطرات و تصمیمگیریهای آینده ما تأثیر بگذارد و آنها را تغییر دهد. قابلیت القاءپذیری بر همه تأثیر میگذارد و آگاهی میتواند به ما کمک کند تا نمونههای القاءپذیری را در زندگی خود تشخیص دهیم. پس از آگاهی، میتوانیم اقدامات لازم را برای جلوگیری از القاءپذیری در فرآیندهای شناختی خود انجام دهیم.
چگونه همه چیز شروع شد
قابلیت القاءپذیری مدتهاست که توسط بسیاری از دانشمندان اجتماعی، متخصصان صنعت و وکلا فرضیهسازی شده است. الیزابت لافتوس، روانشناس شناختی آمریکایی، به دلیل کار خود در مورد انعطافپذیری حافظه انسان شناخته شده است. لافتوس اولین محققی بود که در دهه 1970 مجموعه بسیار تاثیرگذار مطالعات در مورد قابلیت القاءپذیری در شاهدان عینی را منتشر کرد. پس از اولین مجموعه او، تحقیقات زیادی در مورد قابلیت القاءپذیری برای بررسی تأثیرات آن بر حافظه و تصمیمگیری انجام شد.
تحقیقات لافتوس ثابت کرد که مصاحبههای القایی افراد را به انجام اشتباهات عمیق در شهادت شاهدان عینی سوق میدهد. علاوه بر این، تحقیقات لافتوس سوالات اساسی در مورد قابلیت اطمینان حافظه در رابطه با شهادت شاهدان عینی را برجسته کرد و درهای تحقیق و بررسی بیشتر در این زمینه را باز کرد.تحقیقات انجام شده توسط لافتوس به سیستمهای قضایی و دادگاههای قضایی در مورد بهترین شیوهها برای جلوگیری از القاءپذیری و ارائه شهادتهای عادلانه و منصفانه اطلاعات میدهد. کار لافتوس مناظرات و تحقیقاتی را در مورد ماهیت حافظه، عملکرد حافظه و مکانیسمهای نحوه یادآوری و فراموشی ما الهام بخشید.
مثال 1 - شهادتهای قانونی
قابلیت القاءپذیری در شاهدان کودک و شهادت یکی از نقاط کانونی رایج در تحقیقات قابلیت القاءپذیری بوده است. شاهدان کودک به شدت مستعد القاءپذیری هستند، به ویژه در مورد فرآیندهای مصاحبه. تلاش برای جلوگیری از القاءپذیری در فرآیند مصاحبه، محققان را به شناسایی روشهای صحیح برای انجام مصاحبههای پزشکی قانونی سوق داده است. محققان امیدوارند روشهایی پیدا کنند که از سوگیری و اطلاعات گمراهکننده جلوگیری کند و منجر به گزارش یا شهادت نادرست نشود.8 در مطالعهای که توسط Hritz، Royer و همکاران انجام شد، تیم تحقیقاتی تکنیکهای مصاحبه احتمالی را برای کاهش قابلیت القاءپذیری شهادت کودکان بررسی کرد. پیش از این، محققان نشان داده بودند که کودکان میتوانند به طور احساسی و ظاهراً صادقانه در مورد اتفاقاتی که قبلاً هرگز رخ نداده است، صحبت کنند، به روشی مشابه با کودکانی که در مورد وقایع واقعی گزارش میدهند.9،10 علاوه بر این، مطالعهای توسط Kassin، Tubb، Hosch و Memon که در سال 2001 انجام شد، 64 متخصص مختلف شاهدان عینی را برای ارزیابی سوال در مورد دقت در شهادت کودکان مورد بررسی قرار داد و دریافت که دو سوم از پاسخ دهندگان اظهار داشتند که کودکان معمولاً در شهادت خود کمتر از بزرگسالان دقیق هستند.
این باور در بین متخصصان مبنی بر اینکه شاهدان کودک نسبت به شاهدان بزرگسال قابل اعتمادتر هستند، بازیابی اطلاعات دقیق برای شواهد را به خطر میاندازد. این سوگیریها منجر به تاکتیکهای مصاحبه متفاوت میشود که در نتیجه آن کودکان مستعد القاءپذیری میشوند.
محققان توصیه کردند که قبل از مصاحبه با کودکان، مصاحبهکننده باید زبان، نظریه ذهن و وابستگی عاطفی کودکان را بررسی کند. فقط پس از انجام این کار، مصاحبهکننده باید از یافتهها برای آمادهسازی یک خط سوال استفاده کند که فرضیههای جایگزین را آزمایش میکند، که ممکن است موارد القاءپذیری در شهادت کودکان را کاهش دهد.
مثال 2 - واژگان توصیفی
مطالعه دیگری که توسط لیندسی و جانسون انجام شد، تأثیر قابلیت القاءپذیری را ارزیابی کرد؛ به طور خاص، چگونه پیشنهاد کلمات خاص بر خاطرات شرکتکنندگان تأثیر میگذارد. مطالعه تحقیقاتی برای ارزیابی شکستهای فرآیندی که منجر به القاءپذیری در شرکتکنندگان شد، آغاز شد.
این مطالعه با نشان دادن یک ویدیوی تصادف ماشین به دانشآموزان آغاز شد. پس از مشاهده ویدیوی اصلی، دانشآموزان به گروههای کنترل مختلف تقسیم شدند و در مورد سرعت ماشین سوال پرسیده شد. سپس از گروههای مختلف دانشآموزان با استفاده از واژگان مختلف در مورد ویدیو سوال پرسیده شد. از دانشآموزان در گروههای مختلف پرسیده شد که آیا ماشینها به هم «خوردهاند»، «کوبیدهاند»، «برخورد کردهاند»، «برخورد کردهاند» یا «تماس گرفتهاند».
مطالعه تحقیقاتی نشان داد که بر اساس شدت کلمه داده شده به گروههای دانشآموزی، شرکتکنندگان برآورد خود از سرعت ماشین را بر اساس ویدیویی که دیده بودند تنظیم کردند.
بنابراین اصطلاحات ارائه شده به دانشآموزان و استفاده شده برای توصیف فیلم بر درک آنها از حافظه تأثیر گذاشت و آن را تغییر داد، که نشاندهنده یک نمونه واضح از القاءپذیری کلامی است.
دیدگاه خود را بنویسید