خطای هزینه های غرق شده چیست؟
خطای هزینههای غرقشده تمایل فرد به ادامه یک فعالیت یا سرمایهگذاری است، حتی در شرایطی که توقف آن منطقیتر باشد. این رفتار ناشی از تلاش برای جبران هزینهها یا منابعی است که قبلاً صرف شدهاند، بدون در نظر گرفتن سودآوری یا توجیه اقتصادی ادامه کار.
جایی که خطای هزینههای غرقشده رخ میدهد
تصور کنید چند هفته پیش بلیت کنسرتی به قیمت ۵۰ دلار خریدهاید. جدا از هزینه، بسیار هیجانزده هستید. همه دوستان شما حضور خواهند داشت و گروه موسیقی مورد علاقه شما است. با این حال، در روز کنسرت احساس بیماری میکنید و بیرون باران میبارد. میدانید که ترافیک به دلیل باران بدتر خواهد شد و رفتن به کنسرت خطر بیمارتر شدن شما را افزایش میدهد. اگرچه به نظر میرسد معایب فعلی از مزایا بیشتر است، اما چرا احتمالاً همچنان تصمیم میگیرید به کنسرت بروید؟
این همان چیزی است که به عنوان خطای هزینههای غرقشده شناخته میشود. ما احتمالاً به ادامه یک تلاش ادامه میدهیم اگر قبلاً در آن سرمایهگذاری کردهایم، چه سرمایهگذاری مالی باشد یا تلاشی که برای تصمیمگیری انجام دادهایم. این اغلب به این معنی است که ما برخلاف شواهدی عمل میکنیم که نشان میدهد این تصمیم دیگر بهترین تصمیم نیست، مانند بیماری یا آب و هوا که بر رویداد تأثیر میگذارد.
اثرات فردی
از نظر اقتصادی، هزینههای غرقشده هزینههایی هستند که قبلاً متحمل شدهاند و قابل بازیابی نیستند. در مثال قبلی، ۵۰ دلاری که برای بلیت کنسرت خرج شده است، صرف نظر از اینکه در کنسرت شرکت کنید یا نه، بازگردانده نمیشود. بنابراین، نباید در تصمیمگیری فعلی دخیل باشد. استفاده از هزینههای غیرقابل بازیابی برای توجیه یک تصمیم فعلی غیرمنطقی است. اگر منطقی عمل کنیم، فقط هزینهها و منافع آینده را در نظر خواهیم گرفت. صرف نظر از اینکه قبلاً چه سرمایهگذاری کردهایم، صرف نظر از اینکه تصمیم را دنبال کنیم یا نه، آن را پس نخواهیم گرفت.
خطای هزینههای غرقشده همیشه مربوط به پول نیست. تصور کنید که برای یک کلاس جدید در دانشگاه خود ثبتنام کردهاید. پس از هفته اول متوجه میشوید که واقعاً با علایق شما مطابقت ندارد و ترجیح میدهید آن را با چیز دیگری عوض کنید. خوشبختانه، هنوز هم میتوانید کلاس را حذف کنید. با این حال، وقتی به آن فکر میکنید و این واقعیت را در نظر میگیرید که قبلاً یک تکلیف تحویل دادهاید، ممکن است همچنان تصمیم بگیرید به آن پایبند باشید. اینجاست که خطای هزینههای غرقشده همراه با تعصب وضعیت موجود - ترجیح ما برای حفظ شرایط موجود برای جلوگیری از ضررهای احتمالی - وارد عمل میشود.
خطای هزینههای غرقشده به این معنی است که ما تصمیمهای غیرمنطقی میگیریم زیرا عوامل دیگری غیر از گزینههای فعلی را در نظر میگیریم. این خطا بر بسیاری از حوزههای زندگی ما تأثیر میگذارد و منجر به نتایج نامطلوب میشود.
این نتایج از تصمیمگیری برای ماندن با یک شریک زندگی حتی اگر ناراضی هستیم زیرا سالها از زندگی خود را با او سپری کردهایم، تا ادامه دادن هزینه برای بازسازی یک خانه قدیمی، حتی اگر خرید خانه جدید ارزانتر باشد، متفاوت است. بالاخره ما قبلاً برای آن پول خرج کردهایم.
اثرات سیستمیک
خطای هزینههای غرقشده نه تنها بر تصمیمهای کوچک روزمره مانند شرکت در کنسرت تأثیر میگذارد، بلکه ثابت شده است که بر تصمیمگیری دولتها و شرکتها نیز تأثیر میگذارد.
خطای کنکورد یک مثال معروف از تأثیر هزینههای غرقشده بر تصمیمگیریهای بزرگمقیاس است. در سال ۱۹۵۶، کمیته هواپیمای حمل و نقل مافوق صوت برای بحث در مورد ساخت هواپیمای مافوق صوت کنکورد تشکیل شد. تولیدکنندگان موتور فرانسه و بریتانیا و دولتهای آنها در این پروژه شرکت داشتند که تخمین زده میشد تقریباً ۱۰۰ میلیون دلار هزینه داشته باشد. مدتها قبل از پایان پروژه مشخص شد که هزینهها در حال افزایش است و سود مالی هواپیما پس از استفاده، جبران آنها را نخواهد کرد. با این حال، پروژه ادامه یافت. تولیدکنندگان و دولتها به دلیل سرمایهگذاری مالی قابل توجه و صرف زمان زیاد برای پروژه، آن را دنبال کردند. در نهایت این امر منجر به هدر رفتن میلیونها دلار و فعالیت کنکورد به مدت کمتر از ۳۰ سال شد.
اگر دولتها و شرکتهای بزرگ مانند شرکتهای درگیر در پروژه کنکورد مستعد خطاهای شناختی مانند هزینههای غرقشده باشند، به راحتی میتوان دید که مقادیر قابل توجهی پول، زمان و تلاش هدر میرود. این به این دلیل است که هزینههای غرقشده صرف نظر از ادامه یا رها شدن پروژه هرگز بازیابی نخواهند شد. از آنجایی که دولتها گاهی از پول مالیاتدهندگان برای پروژهها استفاده میکنند، پایبندی آنها به خطای هزینههای غرقشده میتواند بر همه ما تأثیر منفی بگذارد.
تاثیر خطای هزینههای غرقشده بر محصول
تصمیمگیری در مورد ادامه یا کنار گذاشتن یک پروژه در تولید و فروش محصول، به ویژه زمانی که زمان، تلاش و پول زیادی در یک سرمایهگذاری خاص صرف شده است، چالشبرانگیز است. بر اساس قوانین خطای هزینههای غرقشده، ممکن است فرد ترجیح دهد به یک پروژه ادامه دهد، حتی اگر بداند که ممکن است سودآورترین یا موفقترین نباشد، به شرط اینکه جایگزین آن کنار گذاشتن پروژه باشد.
برای ایجاد محصولات ارزشمند و موفق، آگاهی از خطای هزینههای غرقشده و چگونگی مانع شدن آن در بهرهوری بسیار مهم است. مدیران و طراحان محصول باید بتوانند تشخیص دهند که یک پروژه طبق برنامه پیش نمیرود و در صورت لزوم، بدون در نظر گرفتن سرمایهگذاری قبلی، تصمیم به کنار گذاشتن ایدهها بگیرند.
خطای هزینههای غرقشده و هوش مصنوعی
استفاده از ابزارهای یادگیری ماشین هوش مصنوعی میتواند در کاهش تأثیر خطای هزینههای غرقشده کمک کند. ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند به ما در تعیین زمان کنار گذاشتن یا ادامه یک پروژه کمک کنند. هوش مصنوعی که تحت تأثیر احساسات نیست، میتواند به طور دقیق پیشبینی کند که کدام استراتژیها احتمالاً جواب میدهند و کدامها باید کنار گذاشته شوند. در مقالهای توسط مرلین استون و همکارانش، از مثال تصمیمگیری در کسبوکار و چگونگی پشتیبانی هوش مصنوعی از آن استفاده میشود. هوش مصنوعی برای شناسایی ریسکهای بازاریابی عملیاتی که ممکن است از فیلتر قضاوت انسانی عبور کنند، استفاده میشود.
چرا این اتفاق میافتد؟
خطای هزینههای غرقشده به این دلیل رخ میدهد که ما تصمیمگیرندگان کاملاً منطقی نیستیم و اغلب تحت تأثیر احساسات خود قرار میگیریم. زمانی که قبلاً در یک انتخاب سرمایهگذاری کردهایم، اگر آن را دنبال نکنیم احتمالاً احساس گناه یا پشیمانی خواهیم کرد. خطای هزینههای غرقشده با تعصب تعهد مرتبط است، جایی که ما از تصمیمات گذشته خود حمایت میکنیم، علیرغم شواهد جدیدی که نشان میدهد بهترین مسیر عمل نیست.
ما در نظر نمیگیریم که هر زمان، تلاش یا پولی که قبلاً صرف کردهایم بازگردانده نخواهد شد. ما در نهایت تصمیمات خود را بر اساس هزینههای گذشته میگیریم، نه هزینهها و منافع فعلی و آینده، که تنها مواردی هستند که از نظر منطقی تفاوت ایجاد میکنند.
خطای هزینههای غرقشده ممکن است تا حدی به دلیل تنفر از زیان رخ دهد که نشان میدهد تأثیر زیانها برای ما بسیار بدتر از تأثیر سود است. ما بیشتر از اینکه به دنبال سود باشیم، از ضرر جلوگیری میکنیم. ممکن است احساس کنیم که سرمایهگذاری گذشته ما اگر تصمیم خود را دنبال نکنیم "از بین میرود" و انتخاب خود را بر اساس تنفر از زیان انجام دهیم تا اینکه مزایای به دست آمده در صورت ادامه ندادن تعهد خود را در نظر بگیریم.
یکی از دلایل اینکه دنبال نکردن یک تصمیم منجر به احساس ضرر میشود این است که موقعیت به صورت یکجا قاببندی میشود، نه مرحله به مرحله. اگر تصمیم خود را دنبال نکنیم، روایت شکست است، حتی اگر انتخاب بعدی برای ادامه ندادن در واقع به نفع ما باشد. حتی اگر هزینهها در هنگام تصمیمگیری برای ادامه یک تصمیم، مانند رفتن به کنسرت علیرغم باران و بیماری، بالاتر باشد، باز هم میتوانیم روایت را به عنوان یک موفقیت کلی قاببندی کنیم. در غیر این صورت، داستان این خواهد بود که ما ۵۰ دلار را هدر دادهایم، نه اینکه تصمیم هوشمندانهای برای سلامتی و رفاه خود گرفتهایم.
اهمیت شناخت خطای هزینههای غرقشده
همانطور که از طریق مثالهای مختلف در این مقاله مشاهده شد، خطای هزینههای غرقشده بر بسیاری از جنبههای زندگی روزمره ما و همچنین تصمیمهای بزرگتر با اثرات طولانیمدت تأثیر میگذارد. خطای هزینههای غرقشده به این معنی است که ما تصمیمهای غیرمنطقی میگیریم که منجر به نتایج نامطلوب میشود. ما بر سرمایهگذاریهای گذشته خود تمرکز میکنیم، نه هزینهها و منافع فعلی و آینده، به این معنی که خود را متعهد به تصمیماتی میکنیم که دیگر به نفع ما نیستند.
خطای هزینههای غرقشده یک چرخه معیوب است زیرا ما همچنان به سرمایهگذاری در تلاشهایی که قبلاً در آنها سرمایهگذاری کردهایم ادامه میدهیم. هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنیم، بیشتر احساس تعهد به ادامه پروژه میکنیم و احتمالاً پول، زمان و تلاش بیشتری را صرف میکنیم.
چگونه از خطای هزینههای غرقشده اجتناب کنیم
اگرچه غلبه بر خطاهای شناختی دشوار است، اما اگر از خطای هزینههای غرقشده آگاه باشیم، میتوانیم سعی کنیم بر هزینهها و منافع فعلی و آینده به جای تعهدات گذشته تمرکز کنیم. باید بر اقدامات مشخص تمرکز کنیم، نه احساس هدر رفتن یا گناه ناشی از ترک تعهد قبلی. همانطور که مطالعات نشان داده است، زمانی که تصمیمگیری بر اساس احساسات ما مانع میشود، اثرات خطای هزینههای غرقشده کاهش مییابد.
با این حال، برای ما دشوار است که احساسات خود را نادیده بگیریم زیرا آنها تأثیرات قدرتمندی بر تصمیمات ما دارند. در عوض، میتوانیم برای تصمیمگیری به فناوری روی آوریم. سیستمهای فناوری اطلاعات انتخابهای منطقی میکنند و تحت تأثیر زنجیره تصمیمگیریهای قبلی قرار نمیگیرند.
سوالات متداول
آیا خطای هزینههای غرقشده همیشه بد است؟
خب، خطا به تعریف، چیزی "بد" است - به این معنا که شما تصمیمی میگیرید که منجر به نتایج زیر بهینه میشود. با این حال، تعصبات، میانبرها و خطاها به دلیلی وجود دارند. در مورد خطای هزینههای غرقشده، میتوانیم آن را به عنوان جنبه تاریک توانایی مغز ما برای تعهد به اهداف بلندمدت در نظر بگیریم. یکی از چیزهایی که انسان را منحصر به فرد میکند توانایی او در برنامهریزی، همکاری و اجرای اهدافی است که ممکن است افق زمانی بسیار طولانی داشته باشند (گاهی حتی از خود ما طولانیتر). یکی از توضیحات احتمالی خطای هزینههای غرقشده این است که در حالی که این "سوپر قدرت تعهد" به ما کمک کرده است تا در مقایسه با سایر گونهها به دستاوردهای زیادی برسیم، اما با یک وابستگی غیرمنطقی به پایان رساندن آنچه را که شروع کردهایم همراه است.
آیا با تسلیم شدن به خطای هزینههای غرقشده چیزی به دست میآوریم؟
این بستگی به ذهنیت شما دارد. اگر مانند ما، شما دارای ذهنیت رشد هستید، میتوانید هر سرمایهگذاری بیش از حد انجام شده را به عنوان یک تجربه یادگیری در نظر بگیرید. بله، شاید آن رابطه باید یک سال زودتر تمام میشد... اما آیا در این بین چیزی یاد گرفتید؟ خطای هزینههای غرقشده ممکن است ما را به یادگیری و تجربه بیشتر سوق دهد تا اینکه یک مسیر عمل را به محض نامطلوب شدن رها کنیم. با وجود شرایط بد، ممکن است رفتن به آن کنسرت ارزشش را داشته باشد.
چگونه همه چیز شروع شد
دانشمندان رفتاری و اقتصاددانان دائماً در تلاشند تا درک کنند که چرا ما تصمیمات غیرمنطقی میگیریم. ریچارد تالر، پیشگام علوم رفتاری، برای اولین بار خطای هزینههای غرقشده را معرفی کرد و پیشنهاد کرد که «پرداخت هزینه برای حق استفاده از یک کالا یا خدمات، نرخ استفاده از آن کالا را افزایش میدهد».
دو روانشناس تأثیرگذار، هال آرکس و کاترین بلومر، میخواستند اثر هزینههای غرقشده را در عمل بررسی کنند تا تعریف تالر را فراتر از پول گسترش دهند. آنها خطا را به عنوان «تمایل بیشتر به ادامه یک تلاش پس از سرمایهگذاری در پول، تلاش یا زمان» تعریف کردند.
آرکس و بلومر چندین آزمایش برای نشان دادن تأثیر خطای هزینههای غرقشده بر تصمیمگیری افراد انجام دادند. اولین آزمایش یک مطالعه پرسشنامهای بود که در آن از شرکتکنندگان خواسته شد تصور کنند که ۱۰۰ دلار برای یک سفر اسکی به میشیگان و بعداً ۵۰ دلار برای یک سفر اسکی به ویسکانسین بدون اینکه متوجه شوند بلیتها برای یک آخر هفته هستند، هزینه کردهاند. به آنها گفته شد که فرض کنند از سفر ویسکانسین بیشتر لذت خواهند برد. سپس از شرکتکنندگان پرسیده شد که اگر برگرداندن هر یک از بلیتها خیلی دیر شده بود، کدام یک از سفرهای اسکی را خواهند رفت.
۵۴ درصد از شرکتکنندگان گفتند که به سفر میشیگان میروند، اگرچه انتخاب منطقی رفتن به سفر اسکی بود که لذتبخشتر بود زیرا هزینهها به هر حال از دست میرفت. آرکس و بلومر نتیجه گرفتند که بیش از نیمی از شرکتکنندگان میشیگان را انتخاب کردند زیرا سرمایهگذاری اولیه بیشتری انجام داده بودند، که این شواهدی برای خطای هزینههای غرقشده بود.
آرکس و بلومر میخواستند اطمینان حاصل کنند که خطای هزینههای غرقشده همچنان در یک موقعیت واقعی و نه در یک پرسشنامه فرضی آشکار است. محققان تصمیم گرفتند بلیتهای فصلی تخفیفدار را در یک تئاتر ارائه دهند تا ببینند آیا پولی که برای بلیت خرج میشود بر تعداد دفعات حضور افراد در نمایشها تأثیر میگذارد یا خیر.
افراد یا قیمت عادی (۱۵ دلار) را پرداخت کردند، یا تخفیف ۲ دلاری گرفتند، یا تخفیف ۷ دلاری گرفتند، اما فقط بعد از اینکه نشان دادند که میخواهند بلیت فصلی بخرند (این نشان داد که آنها مایل به پرداخت قیمت اصلی هستند). آرکس و بلومر سپس تعداد نمایشهایی را که هر فرد به آن رفته بود ثبت کردند و دریافتند که افراد گروه بدون تخفیف به طور متوسط ۴.۱۱ نمایش رفتند، در مقایسه با ۳.۳۲ نمایش برای افراد گروه تخفیف ۲ دلاری و ۳.۲۹ نمایش برای افراد گروه تخفیف ۷ دلاری. آرکس و بلومر نتیجه گرفتند که دلیل تفاوت بین گروهها این بود که گروه بدون تخفیف بیشترین هزینههای غرقشده را داشت و بنابراین به سرمایهگذاری زمان خود برای رفتن به تئاتر ادامه داد.
مثال ۱ - انتخابهای آموزشی
سرمایهگذاری در آموزش نیازمند تلاش، زمان و پول زیادی است که اغلب قبل از شروع آموزش صورت میگیرد. بنابراین هزینههای آموزش را میتوان به عنوان هزینههای غرقشده در نظر گرفت.
از آنجایی که آموزش میتواند بسیار گران باشد، با توجه به اینکه موسسات آموزش عالی در ایالات متحده در سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ صنعتی ۵۸۴ میلیارد دلاری بودند، دکتر مارتین کولمن، روانشناس، میخواست ببیند آیا خطای هزینههای غرقشده در تصمیمگیری برای ادامه تحصیل نقش دارد یا خیر.
به تمام شرکتکنندگان کولمن گفته شد که به آنها شغلی پیشنهاد شده است که نیاز به اخذ صلاحیت در مهارتهای ارتباطی دارد که حدود ۱۰۰ دلار هزینه خواهد داشت. به آنها گفته شد که کارفرمایان آنها گفتهاند که همه دورهها یکسان هستند و میتوانند هر کدام را انتخاب کنند. به شرکتکنندگان یک دوره با نرخ قبولی ۷۵ درصد اطلاع داده شد که با تخفیف "فقط برای امروز" ارائه میشد. نرخ تخفیف برای برخی از شرکتکنندگان ۵۰ دلار، برای برخی دیگر ۱۰۰ دلار و برای برخی دیگر ۱۵۰ دلار تعیین شد تا برای از دست ندادن معامله به شرکتکنندگان اطلاع داده شود که قبلاً ثبتنام کردهاند.
سپس به شرکتکنندگان گفته شد که دوستشان یک دوره رایگان یکسان با نرخ موفقیت ۸۵ درصد پیدا کرده است، بنابراین آنها شما را ثبتنام کردهاند. سپس از شرکتکنندگان سه سوال زیر پرسیده شد:
آیا در کلاسهای کالج که مبلغ کمتر/برابر/بیشتر از بودجه برای آن هزینه کردهاید شرکت میکنید؟ آیا در کلاسهای رایگان با شانس موفقیت بهتر شرکت میکنید یا در هر دو شرکت میکنید؟
تصمیم منطقی این بود که شرکتکنندگان در کلاسهایی با نرخ قبولی ۸۵ درصد شرکت کنند، زیرا این تصمیم احتمال موفقیت آنها را بیشتر میکند. با این حال، کولمن دریافت که شرکتکنندگانی که بیش از بودجه هزینه کرده بودند (۱۵۰ دلار) احتمال بیشتری داشت که حتی با نرخ قبولی پایینتر به دوره اولیه پایبند بمانند، در مقایسه با شرکتکنندگانی که برای دوره اولیه کمتر از بودجه هزینه کرده بودند.
این مطالعه نشان داد که هر چه در ابتدا در آموزش سرمایهگذاری بیشتری کنیم، احتمال بیشتری وجود دارد که به دلیل خطای هزینههای غرقشده به آن ادامه دهیم.
مثال ۲ - فیلمهای خستهکننده
آیا تا به حال متوجه شدهاید که ۳۰ دقیقه پس از تماشای یک فیلم از آن لذت نمیبرید اما به هر حال به تماشای آن ادامه میدهید؟ این به دلیل خطای هزینههای غرقشده است. ما به هدر دادن وقت خود برای یک فیلم خستهکننده ادامه میدهیم زیرا قبلاً ۳۰ دقیقه از وقت خود را در آن سرمایهگذاری کردهایم.
احتمال اینکه به تماشای یک فیلم خستهکننده ادامه دهیم با جوانتر بودن ما بیشتر میشود. جونل استراو، روانشناسی که به نحوه تأثیر سن بر تصمیمگیری علاقهمند است، به همراه گروهی از محققان، این پدیده را بررسی کرد.
شرکتکنندگان در مطالعه استراو بین ۱۸ تا ۲۷ سال و بین ۵۸ تا ۹۱ سال سن داشتند. همه شرکتکنندگان دو سناریو را دیدند. در سناریوی اول، به شرکتکنندگان گفته شد که ۱۰.۹۵ دلار برای تماشای فیلم از طریق تلویزیون پولی پرداخت کردهاند و پنج دقیقه بعد، آنها خسته شدهاند و به نظر میرسد فیلم بدی است. شرکتکنندگان سناریو مشابهی را در ویدیوهای بعدی دیدند، اما بدون سرمایهگذاری مالی. سپس به شرکتکنندگان پنج گزینه برای هر یک از دو سناریو ارائه شد:
- کاملاً تماشا را متوقف کنید
- پنج دقیقه دیگر تماشا کنید
- ده دقیقه دیگر تماشا کنید
- سی دقیقه دیگر تماشا کنید
- تا پایان تماشا کنید
استراو دریافت که شرکتکنندگان گروه سنی ۵۸ تا ۹۱ سال کمتر احتمال دارد قربانی خطای هزینههای غرقشده شوند، به این معنی که کمتر احتمال دارد فیلم را تا پایان تماشا کنند یا برای مدت طولانی به تماشای آن ادامه دهند. علاوه بر این، شرکتکنندگان مسنتر احتمال بیشتری داشت که در تصمیمگیری خود برای هر دو سناریو ثابت قدم باشند. استراو نتیجه گرفت که افراد جوانتر بیشتر تحت تأثیر خطای هزینههای غرقشده قرار میگیرند و در تصمیمگیریهای خود ثابتتر هستند.
دیدگاه خود را بنویسید