میتوانیم با لحنی قاطع و محکم صحبت کنیم؛ درست شبیه تمایز بین خلبانان خوب و بد یا جراحان مغز و اعصاب ماهر و مبتدی، والدین خوب و بد هم وجود دارند. بدیهی است که در برخی موارد، طیف وسیعی از رفتارها دیده میشود و همیشه دلایل تکاندهندهای برای شکست والدین وجود دارد که ممکن است با اعتراف و ابراز پشیمانی، تسلیبخش و دلگرمکننده به نظر برسد. با این حال، نباید چند معیار اساسی برای سنجش شایستگی والدین را از دست بدهیم.
اولین و مهمترین ویژگی یک والد کارآمد، خوشحالی بیاندازه از به دنیا آمدن فرزندشان است. چنین والدی هرگز – به طور مستقیم یا غیرمستقیم، در لحظات کوچک و بزرگ، تقریباً هر روز – فراموش نمیکند که این خوشحالی را به خود و فرزندش یادآوری کند. ابراز دائمی این خوشحالی، هرگز باعث لوس شدن فرزند نمیشود. افراد لوسشده کسانی هستند که از عشق محروم بودهاند، نه کسانی که دائماً در آرامش ناشی از محبت غوطهور بودهاند. گذراندن دوران بزرگسالی کار آسانی نیست و اشتیاق بیاندازه والدین در اوایل زندگی، ما را برای این مسیر سخت و طاقتفرسا تقویت میکند. تا زمانی که در ابتدای راه طعم عشق را به اندازه کافی چشیده باشیم، هرگز در دورههای پرتلاطم بعدی، کاملاً امید خود را از دست نمیدهیم. عشق، بهترین حامی ما در برابر ناامیدی خواهد بود.
دوماً، والد خوب با فرزندش همسو است: آنها با دقت بسیار به حرفهای کودک گوش میدهند، حتی اگر عجیب یا ناامیدکننده به نظر برسد. این یعنی اینکه والدین باید زانو بزنند و با آرامش به پیامهایی که گاهی بسیار عجیب و غریب یا آزاردهنده به نظر میرسند، توجه کنند.
شاید کودک بگوید که خیلی ناراحت است، حتی اگر تولدش باشد و والدین برای هدیههای او زحمت زیادی کشیدهاند. شاید بگوید از معلم خود عصبانی است، حتی اگر تحصیل از نظر والدین بسیار مهم باشد و ورود به آن مدرسه دشوار بوده باشد. شاید توضیح دهد که از مادربزرگش متنفر است، با وجود اینکه او نیت خیر دارد و مادرِ شما هم هست. کودکان مملو از احساسات پیچیدهای هستند که اغلب در ارزیابی بزرگسالان از آنچه «عادی» یا حتی راحت در نظر گرفته میشود، جایی ندارند. والدین خوب قضاوت خود را کنار میگذارند و قطعیتهایشان را زیر سؤال میبرند. با این کار، خطری برای ایجاد حس خودبزرگبینی در کودک وجود ندارد. افرادی که جنجال به پا میکنند، معمولاً به دلیل زیاد شنیده شدن حرفهایشان این کار را نمیکنند. آنها جیغ میزنند و فریاد میکشند (و بعداً ممکن است مواد مخدر مصرف کنند یا مغازهها را خالی کنند) زیرا حرفهای کوچکتر و قدیمیترشان هرگز شنیده نشده است.
علاوه بر این، یک والد خوب آنقدر شکننده نیست که دائماً نیاز به اطاعت داشته باشد. آنها میتوانند تحمل کنند که گاهی اوقات اسمهای بد به آنها گفته شود؛ آنها مدتهاست که غرور خود را کنار گذاشتهاند. آنها به اندازه کافی بی عدالتیهای زندگی را درک میکنند که ناراحت نمیشوند از اینکه گاهگاهی، به خصوص از طرف نوجوانان، محل تخلیه ناامیدیها و بدبختیهایشان باشند. آنها نیازی به القای وحشت ندارند؛ آنها اعتماد به نفس کافی برای نادیده گرفته شدن یا بیاحترامی دیدن را دارند، زمانی که رشد کودک به آن نیاز دارد.
یک والد خوب به فرزندانش حسادت نمیکند. آنها به اندازهای قوی هستند که به فرزندانشان اجازه دهند زندگی بهتری نسبت به خودشان داشته باشند.
والدین خوب، آزارگر نیستند: آنها هرگز از ناراحتی فرزندانشان احساس آرامش نمیگیرند. آنها با گفتن اینکه کودک احمق است، احساس باهوشتر بودن نمیکنند یا با کنترل تک تک حرکات کودک، احساس قدرت نمیکنند. آنها نمیخواهند غم و پشیمانی خود را منتقل کنند – و فکر نمیکنند این کار خوبی باشد که کسی را به شدت ناراحت کنند، چون شخص دیگری مدتها پیش آنها را آزار داده است.
والدین خوب به اندازهای بر مسائل خود مسلط هستند که بتوانند فرزندانشان را در مورد آنها آگاه کنند. آنها برای فرزندشان تشخیص مشکلات خانوادگی و گذر از آنها را آسان میکنند. روی «عادی» بودن خود پافشاری نمیکنند و سپس فرزندشان را با چالش کشف دروغهایشان مواجه نمیسازند. سم خود را به کسی تزریق نمیکنند؛ حسادت، ترس، جاهطلبی یا ناامیدی آنها، تنها به خودشان مربوط است.
آنها به توجه بیش از حد فرزندانشان نیاز ندارند. آنها خواهان تحسین و به ویژه قدردانی نیستند. آنها در جای دیگری مخاطب کافی دارند.
آنها میدانند که چگونه آرام و حتی کمی خستهکننده باشند. هیجانات و ترسهای کودک را جذب میکنند بدون اینکه بر آنها بیافزایند. هر روز سر و کلهشان پیدا میشود و با بیحوصلگی قابل اعتمادی رفتار میکنند؛ البته که زیر سطح، درامهای خودشان را دارند، اما هیچ کودکی نمیخواهد به والدینش به عنوان فردی بیش از حد پیچیده یا چندبعدی فکر کند. یک والد خوب در اینکه به نوعی خوشخیم، کاریکاتور باشد، مشکلی ندارد.
والدین خوب بازی کردن بلد هستند – تخیلات آنها آزاد است. عروسک میتواند یک شاهزاده خانم باشد، مبل میتواند یک کشتی باشد و شام بدون هیچ خطری نیم ساعت به تعویق بیفتد. آنها به اندازهای درونیات محکمی دارند که نیازی به تحمیل انعطافناپذیری بر دنیا نداشته باشند. گاهی اوقات میتوانند به خودشان اجازه دهند خیلی احمقانه رفتار کنند.
آنها از مرزها خبر دارند. بازی برای مدت زیادی خندهدار بود، اما حالا زمان آرام شدن، جمع کردن رنگها، بازگشت به کار یا رفتن به رختخواب است. یک والد خوب، برای حفظ احترام به واقعیت، برای مدتی از اینکه مورد تنفر قرار گیرد، ناراحت نمیشود.
در کنار یک والد خوب، به کودک اجازه داده میشود در پاسخ به برخی مسائل «نه» بگوید و با استقلال کافی مخالفت کند. کودک ممکن است همیشه حرفی برای گفتن نداشته باشد، اما همیشه باید صدایی داشته باشد.
در نهایت، یک والد خوب، مهربان است: بدیهی است که در نگاه کلی، گم شدن چشم عروسکی اهمیتی ندارد، اما دنیای کودک کوچک است و چیزهای کوچک در آن بسیار بزرگ به نظر میرسند. بنابراین، والدین خوب صبر دارند تا با اطمینان از اینکه بلوغ از طریق اغماض به جا و هدفمند پدیدار میشود، به بحرانها و لذتهای جزئی فرزندشان واکنش نشان دهند.
جدول کوچکی در اینجا ارائه شده است که موضوعات مورد بحث را خلاصه میکند. به گذشته خود فکر کنید و به مراقبان خود از ده نمره بدهید تا ارزیابی کنید که اوضاع چگونه پیش رفته است. قضاوت یا نامهربانی در خلوت ذهن خودمان، ناعادلانه یا بد نیست. ما برای اینکه بزرگسالان سرسختی باشیم، به نمره 120 نیاز نداریم، اما اگر نمره به زیر 60 برسد، ممکن است دلایل زیادی برای غم و اندوه – و تأمل ضروری – وجود داشته باشد.
ویژگی | توضیح |
ابراز خوشحالی از تولد فرزند | والدین خوب از به دنیا آمدن فرزندشان بی اندازه خوشحال هستند و این خوشحالی را به طور مداوم به او القا میکنند. |
توجه و گوش دادن | والدین خوب به حرفهای فرزندانشان با دقت گوش میدهند، حتی اگر عجیب و غریب یا ناامیدکننده به نظر برسد. |
درک احساسات پیچیده کودک | آنها احساسات پیچیده کودک را درک میکنند و قضاوت خود را کنار میگذارند. |
تحمل و درک | والدین خوب در برابر بیاحترامی و خشمهای کودک صبور هستند و درک میکنند که این رفتارها بخشی از رشد کودک است. |
پرهیز از حسادت | والدین خوب به فرزندانشان حسادت نمیکنند و از موفقیتهای آنها خوشحال میشوند. |
پرهیز از آزار رساندن | والدین خوب هرگز از ناراحتی فرزندانشان احساس رضایت نمیکنند. |
حل مشکلات خانوادگی | آنها مشکلات خانوادگی را برای فرزندانشان توضیح میدهند و به آنها در حل این مشکلات کمک میکنند. |
پرهیز از جلب توجه | والدین خوب به توجه بیش از حد فرزندانشان نیاز ندارند. |
آرامش و ثبات | رفتار آنها قابل پیشبینی و قابل اتکا است. |
مهارت بازی کردن | آنها میتوانند با فرزندانشان بازی کنند و از تخیل خود استفاده کنند. |
تعیین مرزها | آنها میتوانند قوانین را به طور واضح و قاطعانه تعیین کنند و در اجرای آنها ثبات داشته باشند. |
احترام به استقلال کودک | آنها به فرزندانشان اجازه میدهند که "نه" بگویند و نظرات خود را ابراز کنند. |
مهربانی و شفقت | آنها به احساس |
دیدگاه خود را بنویسید