همانطور که تحقیقات پیچیدگی های تروما را روشن تر می کند، این واقعیت نیز به طور فزاینده ای آشکار شده است که تروماهای حل نشده نه تنها به دلیل فقدان درک شناختی، بلکه به دلیل ناتوانی اساسی در پردازش، رهاسازی و تجربه کامل پاسخ عاطفی، می توانند ریشه دوانده و ماندگار شوند.

در پاسخ به این نیاز حیاتی، هنر درمانی در اواسط قرن بیستم به عنوان یک روش درمانی نوین پدیدار شد. در طول جنگ جهانی دوم، آدریان هیل، هنرمند و مربی بریتانیایی، پتانسیل درمانی بیان هنری را برای سربازان مجروحی که در یک آسایشگاه بهبود می یافتند، مشاهده کرد. هیل متوجه شد که با انجام تمرینات هنری ساده و هدایت شده، این سربازان قادر به دسترسی و پردازش تروماهای عمیق جنگ خود به گونه ای بودند که فراتر از ارتباط کلامی سنتی بود.

هیل با درک قدرت تحول آفرین هنر در تسهیل رهاسازی عاطفی و بیان خود، اصطلاح "هنر درمانی" را در کتاب خود در سال 1945 با عنوان "هنر در برابر بیماری" ابداع کرد. این کار پیشگامانه پایه و اساسی برای رویکردی درمانی بنا نهاد که به تکامل خود ادامه می دهد و کارایی خود را در پرداختن به اثرات ماندگار تروما نشان می دهد.

هنر درمانی از آن زمان به یک رشته‌ی مهم تبدیل شده است که در کنار روان‌درمانی سنتی قرار می‌گیرد و آن را تکمیل می‌کند. درست مانند روان‌درمانگران، درمانگران هنری نیز می‌خواهند احساسات ناخودآگاه را به سطح بیاورند، اما در حالی که روان‌درمانگران به ابزار محدود زبان وابسته هستند، درمانگران هنری می‌توانند از شواهد غنی و قابل اعتمادی بهره ببرند که هر زمان به ما یک برگه خالی و انگیزه‌ای برای بیان خود با قلم یا مداد داده می‌شود، نمایان می‌گردد.

در اکثر تمرینات مورد علاقه درمانگران هنری، به سرعت حس می‌کنیم که هیچ انتظاری از ما برای «خوب» کشیدن وجود ندارد، بلکه تنها از ما دعوت می‌شود تا نشان دهیم از نظر احساسی در چه وضعیتی قرار داریم. یک تمرین از ما می‌خواهد: «حال و هوای فعلی خود را به شکل یک فرم انتزاعی ترسیم کنید.» تمرین دیگری ما را ترغیب می‌کند: «خودتان را به شکل یک درخت بکشید.» عنصر مشترک این تمرینات، امید به سوق دادن ما به سوی اشکال غنی‌تر از خودآگاهی است.

تمرینات هنر درمانی: کاوش در دنیای درون

تمرینات زیر برای تسهیل خودکاوی و پردازش عاطفی از طریق بیان هنری طراحی شده‌اند. مواد مورد نیاز برای هنر درمانی بسیار ساده هستند: فقط به کاغذ، ابزار نقاشی و ذهنی باز نیاز دارید. به یاد داشته باشید که هنر درمانی بر بیان و احساسات درونی شما تأکید دارد و نه بر مهارت هنری.

دستورالعمل‌ها:

  1. هدیه:  یک هدیه پیچیده شده را نقاشی کنید. دوست دارید چه چیزی داخل آن باشد؟ این تمرین می‌تواند عمیق‌ترین خواسته‌ها و نیازهای برآورده نشده شما را آشکار کند.
  2. نقشه اضطراب:  یک بازنمایی بصری از اضطراب‌های خود ایجاد کنید. به هر اضطراب یک شکل یا فرم منحصر به فرد بدهید. اضطراب‌های شما چه شکلی هستند؟
  3. اشک و غم:  یک اشک غول‌پیکر بکشید. بنویسید که چه چیزی در درون اشک وجود دارد. غم‌ها و بارهای پنهان شما کدامند؟
  4. پل گذار:   پلی با دو طرف متمایز بکشید: یک "طرف نزدیک" و یک "طرف دور". در طرف نزدیک، چیزهایی را که می‌خواهید از آنها دور شوید فهرست کنید. در طرف دور، چیزهایی را که برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنید فهرست کنید. چه پل‌هایی باید در زندگی خود عبور کنید؟
  5. خوشه خانواده:  خودتان را در مرکز یک صفحه بکشید. سپس، تصاویر اعضای کلیدی خانواده یا دوستان نزدیک خود را در اطراف خود اضافه کنید. خطوطی را که شما را به هر شخص متصل می‌کند بکشید و در کنار هر خط آنچه را که در حالت ایده‌آل باید به آنها بگویید بنویسید.
  6. هنر خشم:  یک بازنمایی بصری از خشم خود را نقاشی کنید. به خودتان اجازه دهید این احساس را آزادانه روی صفحه بیان کنید.
  7. نقشه بدن:  یک طرح کلی از بدن خود را بکشید. نواحی که در آنها درد فیزیکی را تجربه می‌کنید سایه یا علامت‌گذاری کنید. آیا بین سلامت جسمی و عاطفی شما ارتباطی وجود دارد؟
  8. لنگرها و موانع:  یک لنگر در کف دریا و یک کشتی در سطح آب بکشید. چه چیزی شما را از پیشرفت باز می‌دارد؟ آیا به گذشته چسبیده‌اید؟
  9. حیوان روح:  خودتان را به شکل یک حیوان نقاشی کنید. شهود شما پشت این انتخاب چیست؟ چه ویژگی‌های این حیوان با شما هم‌خوانی دارد؟
  10. کوه بزرگنمایی:  یک کوه بزرگ و یک مورچه‌خوار کوچک در کنار آن بکشید. با استفاده از تجربیات زندگی خود به عنوان مرجع، برچسب بزنید که کدام جنبه‌ها به کوه (مواردی که بزرگنمایی می‌کنید) و کدام به مورچه‌خوار (مواردی که کم‌اهمیت جلوه می‌دهید) تعلق دارند.
  11. دایره زندگی:  یک دایره برای نشان دادن زندگی خود بکشید. بخش منفی را سایه بزنید و قسمت مثبت را خالی بگذارید. در مورد مفهوم این تصویر با خودتان صحبت کنید و ببینید چه چیزی را در مورد تعادل (یا عدم تعادل) در زندگی خود نشان می‌دهد.
  12. زندگی ایده آل:  زندگی ایده‌آل خود را ترسیم کنید. کجا زندگی می‌کنید، با چه کسانی هستید، همه در حال انجام چه کاری هستند؟ سپس این تصویر را با واقعیت زندگی فعلی خود مقایسه کنید. چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد؟
  13. خانواده هسته‌ای:  خانواده هسته‌ای خود (والدین، خواهر و برادر) را بکشید. سپس به نحوه قرارگیری اعضا و فاصله آن‌ها نسبت به هم توجه کنید. آیا این چیدمان چیزهایی را در مورد روابط خانوادگی شما آشکار می‌کند؟
  14. عشق ایده‌آل:  فردی را که دوست دارید عاشقش شوید، بکشید. چه ویژگی‌هایی در او برایتان مهم است؟ در یک رابطه ایده‌آل به دنبال چه چیزی هستید؟
  15. قله کوه:  قله یک کوه را بکشید. بر روی این قله چه موانع و مشکلاتی را در زندگی خود پشت سر گذاشته‌اید؟
  16. خط زمان:  یک خط زمان از زندگی خود ترسیم کنید. رویدادهای مهم و دردناک زندگی خود را در این خط زمان مشخص کنید. این رویدادها چگونه بر مسیر زندگی شما تأثیر گذاشته‌اند؟
  17. پناهگاه امن:   یک فضای بسیار امن را ترسیم کنید.  برای احساس امنیت و آرامش به چه چیزهایی نیاز دارید؟ از چه چیزهایی می‌خواهید دوری کنید؟
  18. علامت ایست:  یک تابلو راهنمای توقف (STOP) بکشید. می‌خواهید به چه عادت‌ها، الگوها یا رفتارهایی در زندگی خود پایان دهید؟
  19. تولد دوباره:  یک تخم مرغ و چیزی که از آن بیرون می‌آید، نه جوجه، بلکه نمادی از یک چیز جدید و مهم در زندگی شما، ترسیم کنید. دوست دارید این چیز جدید چه باشد؟
  20. سوال بزرگ:  یک علامت سوال غول پیکر بکشید. زیر آن سوالی را بنویسید که ذهن شما را درگیر کرده است. چه چیزی در زندگی شما مبهم و نامشخص است؟
  21. چهره‌های مختلف من:   چهره‌های مختلفی از خود را بکشید که نشان دهنده جنبه‌های گوناگون شخصیت شما هستند. این بخش‌های مختلف در چه موقعیت‌هایی بروز پیدا می‌کنند؟
  22. دویدن با شکل‌ها:  به مدت یک هفته، هر روز در زمان تقریباً ثابتی، اشکالی را که به ذهن شما می‌آیند و برایتان لذت بخش هستند، به طور ناخودآگاه و با رهایی بر روی کاغذ نقاشی کنید. انتخاب‌های مختلف شما در طول هفته ممکن است چه چیزی را در مورد احساسات و افکار درونی شما آشکار کند؟
  23. وضعیت فعلی:   وضعیت فعلی خود در زندگی را به تصویر بکشید. احساسات و عواطف غالب خود را در این تصویر بگنجانید.

نکته‌ی تکان‌دهنده‌ی هنر درمانی، میزان جدایی‌ای است که ممکن است از برخی از حقیقت‌های بنیادین خود تجربه کرده باشیم - و این که یک طراحی ساده‌ی غیرحرفه‌ای تا چه حد قدرتمندانه می‌تواند ما را به «خانه‌ی وجودی‌مان» بازگرداند.

همچنین، شرکت در جلسات گروهی هنر درمانی بسیار جالب است. نگاه کردن به طرح کسی که دوست شماست یا فردی که به تازگی با او آشنا شده‌اید، می‌تواند تجربه‌ای عمیق‌تر و فروتنی‌آفرین‌تر از صرفاً پرسیدن حال او باشد.

ممکن است کلاس‌های هنری مدرسه ناخواسته ما را در مورد کاری که هنگام کشیدن باید انجام دهیم، سردرگم کرده باشند. همان‌طور که در هنر درمانی مورد توجه قرار می‌گیرد، شاید پربارترین هدف از طراحی‌های ما، کمک به شکل‌گیری مجموعه‌ای از پرتره‌های هر چه واضح‌تر از «خود حقیقی» گریزپای ما باشد.