آیا شادی برای فروش است؟ به گرمای لطیف یک فنجان شکلات داغ در یک روز برفی، هیجان یک تعطیلات لوکس پایان سال یا به سادگی رضایتی که از نظر مالی ایمن بودن به همراه دارد فکر کنید. انکار تأثیر مثبت راحتی های مادی بر سلامت روان ما دشوار است.

اما آیا این یک خیابان یک طرفه است؟ آیا ناامنی اقتصادی بر رفاه ما تأثیر می گذارد؟ و اگر چنین است، آیا فقر می تواند یک چرخه خودپرور باشد، جایی که اثرات منفی روانی همچنان وضعیت مالی فرد را بدتر می کند؟

بررسی همبستگی

بیایید با اولین سوال شروع کنیم. برخلاف باور رایج قرن بیستم، بیماری های روانی دیگر به عنوان "بیماری های ثروت" در نظر گرفته نمی شوند. شواهد زیادی از کشورهای با درآمد بالا و متوسط وجود دارد که ثابت می کند همبستگی مثبتی بین فقر و بیماری روانی وجود دارد.

در یک بررسی سیستماتیک از 115 مطالعه مبتنی بر جامعه، این همبستگی در حدود سه چهارم آنها مشاهده شد. به طور خاص، شرکت کنندگانی با کمترین درآمد در یک جامعه 1.5 تا 3 برابر بیشتر از کسانی که بالاترین درآمد را دارند، از افسردگی، اضطراب و سایر بیماری های روانی رنج می برند. برای درک بهتر این موضوع، به داده های نظرسنجی ملی سلامت روان هند در زیر نگاه کنید و تفاوت بین کمترین و بالاترین کوانتیل درآمد در افسردگی را مشاهده کنید.

شواهد قوی تر

شواهد حتی قوی‌تر از یک مجموعه عظیم آزمایش‌های کنترل شده تصادفی می‌آید - نه تنها همبستگی بین فقر و بیماری روانی، بلکه همچنین علت آن را اثبات می‌کند. به عنوان مثال، کریستین و همکاران نشان داد که دادن 22 دلار به شرکت کنندگان در اندونزی نرخ خودکشی را به طور شگفت انگیزی 18 درصد نسبت به میانگین سالانه کاهش داد. این تنها موردی نبود که انتقال نقدی بدون قید و شرط - پرداخت مالی انجام شده به افراد یا خانوارها بدون هیچ گونه الزامات ضمیمه - به افزایش رتبه بندی رفاه روانشناختی کمک کرد. مک‌گوایر و همکاران یک تحلیل متا از 37 مطالعه در مورد انتقال نقدی بدون قید و شرط در کشورهای با درآمد پایین و متوسط انجام دادند که شامل بیش از 112000 پاسخ دهنده بود. آنها دریافتند که به طور متوسط، دریافت پول نقد به طور قابل توجهی سلامت روان شرکت کنندگان را بهبود بخشید. این اثر، اگرچه کاهش یافته بود، اما هنوز دو سال بعد مشاهده شد، که نشان دهنده یک تأثیر مثبت ماندگار است.

در توسعه این کار، رومرو و همکاران سایر مداخلات اقتصادی مانند انتقال نقدی مشروط (پولی که با شرایط خاصی داده می‌شود)، انتقال دارایی، کوپن مسکن، برنده شدن در قرعه‌کشی و بیمه درمانی رایگان را نیز گنجاندند. به طور متوسط، آنها یک اثر کوچک اما مثبت بر رفاه روانشناختی مشاهده کردند، با بزرگترین اثر مشاهده شده برای انتقال نقدی بدون قید و شرط.

در مجموع، این یافته‌ها ادعای قوی را مطرح کرد: رابطه علی بین فقر و رفاه روانشناختی وجود دارد.

تله فقر

این شواهد علمی تأیید می‌کند که فقر می‌تواند مشکلات سلامت روان را افزایش دهد. اما آیا این اثر آنقدر قوی است که این مسائل نیز به نوبه خود فقر را افزایش دهند و یک تله فقر را تشکیل دهند؟

برای بررسی این موضوع، ابتدا باید درک کنیم که تله فقر چیست. به زبان ساده، این یک مکانیسم خود تقویت کننده است که فرد یا کشور را در وضعیت فقر نگه می دارد. با این حال، یک تله فقر فقط شامل چرخه خود نمی شود. نکته اصلی در اینجا این است که یک افزایش مالی قابل توجه برای تغییر مسیر فرد به سمت ثبات پایدار ضروری است.

پس آیا اثرات روانشناختی فقر برای ایجاد این چرخه خودپرور کافی است؟ متأسفانه پاسخی مستقیم وجود ندارد. برای بررسی این موضوع، هاوشوفر یک مطالعه در کنیا را برای بررسی اینکه چگونه درآمد بر رفاه روانشناختی تأثیر می‌گذارد، بازبینی کرد و تحقیق لوند و همکاران را برعکس در نظر گرفت: تأثیر رفاه روانشناختی بر درآمد. از این تحلیل جامع، هاوشوفر نتیجه گرفت که یک تله فقر مبتنی بر افسردگی بعید است. با این حال، زمانی که هاوشوفر قبلاً به تحقیقات اوزوالد، پروتو و اسگروی پرداخته بود، نتیجه متفاوتی در مورد تأثیر شادی کشف کرد که نشان دهنده تعامل پیچیده‌تر بین وضعیت مالی و جنبه‌های مختلف رفاه روانشناختی است.

به طور خلاصه، تحقیقات در مورد چگونگی تأثیر سلامت روان بر فقر، ایده یک تله فقر مستقیم را به چالش می‌کشد، اما همچنان بر ارتباط حیاتی بین ذهن و پول تأکید می‌کند.

هزینه بیش از سلامت روان است

در حالی که تله فقر روانشناختی برای ما یک معما باقی می ماند، اثر بالقوه دو طرفه بین فقر و رفاه روانشناختی باید توجه ما را جلب کند. متأسفانه، شواهد نوظهری وجود دارد که نشان می‌دهد تأثیر روانی فقر فراتر از رفاه عاطفی است.

کار اخیر در علوم رفتاری نشان می‌دهد که فقر ممکن است با تأثیرگذاری بر فرآیندهای تصمیم‌گیری مالی مانند پس‌انداز، مصرف و سرمایه‌گذاری، خود را تقویت کند. یکی از راه‌هایی که این اتفاق ممکن است بیفتد می‌تواند از طریق مالیات گذاری بر پهنای باند شناختی باشد. به عنوان مثال، مانی و همکاران به طور آزمایشی افکار در مورد موقعیت‌های مالی را در بین شرکت‌کنندگان مطرح کردند و دریافتند که این امر عملکرد شناختی را در بین شرکت‌کنندگان فقیر اما نه در شرکت‌کنندگان ثروتمند کاهش می‌دهد. سپس محققان پهنای باند شناختی کشاورزان را در طول چرخه کاشت بررسی کردند. آنها متوجه شدند که همان کشاورزان قبل از برداشت، زمانی که فقیر بودند، نسبت به بعد از برداشت، زمانی که ثروتمند بودند، عملکرد شناختی ضعیف‌تری داشتند. با کاهش پهنای باند شناختی موجود برای انجام فعالیت‌های زندگی، افراد ممکن است از هر سطحی از مصرف احساس شادی یا رضایت کمتری داشته باشند.

فراتر از پول

آیا شادی برای فروش است؟ پاسخ کوتاه این است که یک روایت واحد وجود ندارد. رابطه پیچیده بین فقر و رفاه روانشناختی ماهیت چند وجهی رفاه اجتماعی را نشان می دهد. برای متخصصان توسعه که از علوم رفتاری به عنوان یک ابزار استفاده می کنند، این نشانه روشنی است که باید رویکردی جامع تر اتخاذ کنیم، حمایت روانشناختی و مداخلات سلامت روان را در برنامه های توسعه اقتصادی ادغام کنیم. این ادغام برای طراحی راه حل هایی که واقعاً متحول کننده هستند، قادر به شکستن چرخه پیچیده فقر و ایجاد تأثیر ماندگار بر رفاه اقتصادی و روانشناختی ضروری است. تنها با تشخیص و رسیدگی به این جنبه‌های مرتبط، می‌توان امید داشت که شادی برای همه به فروش برسد.


منابع:

  • Lund, C., Breen, A., Flisher, A.J., Kakuma, R., Corrigall, J., Joska, J.A., Swartz, L., & Patel, V. (2010). Poverty and common mental disorders in low and middle-income countries: A systematic review. Social Science & Medicine, 71(3), 517-528. doi: 10.1016/j.socscimed.2010.04.027.
  • Ridley, M., et al. (2020). Poverty, depression, and anxiety: Causal evidence and mechanisms. Science, 370, eaay0214. https://doi.org/10.1126/science.aay0214
  • Christian, C., Hensel, L., & Roth, C. (2018, July 31). Income shocks and suicides: Causal evidence from Indonesia. Retrieved from http://barrett.dyson.cornell.edu/NEUDC/paper_338.pdf 
  • McGuire, J., Kaiser, C., & Bach-Mortensen, A. M. (2022). A systematic review and meta-analysis of the impact of cash transfers on subjective well-being and mental health in low- and middle-income countries. Nature Human Behaviour, 6(3), 359–370. https://doi.org/10.1038/s41562-021-01252-z 
  • Romero, J., Esopo, K., McGuire, J., & Haushofer, J. (n.d.). The effect of economic transfers on psychological well-being and mental health. Retrieved from https://haushofer.ne.su.se/publications/Romero_et_al_Metaanalysis_2021.pdf 
  • Haushofer, J., & Salicath, D. (2023). The psychology of poverty: Where do we stand? (NBER Working Paper No. 31977). National Bureau of Economic Research. https://www.nber.org/papers/w31977
  • Haushofer, J., & Fehr, E. (2014). On the psychology of poverty. Journal of Economic Perspectives, 28(3), 127-148. American Economic Association.
  • Mani, A., Mullainathan, S., Shafir, E., & Zhao, J. (2013). Poverty impedes cognitive function. Science, 341(6149), 976-980. https://doi.org/10.1126/science.1238041