حدود 20 درصد بزرگسالان هر ساله دچار بیماری روانی می شوند. این آمار باید شوکه کننده باشد، اما احتمالاً برای بسیاری از ما چندان تعجب آور نیست.

بحث در مورد سلامت روان مدت‌هاست از اتاق‌های مشاوران خارج شده و وارد قلمرو صحبت‌های روزمره شده است. به لطف از بین رفتن انگ‌ها، دیگر یک راز سرپوشیده نیست که بسیاری از ما در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم. مشکل اکنون این است که چگونه آن را برطرف کنیم.

متأسفانه، این تقاضای روزافزون برای حمایت، چیزی است که نیروی کار موجود در زمینه سلامت روان به سادگی قادر به پاسخگویی به آن نبوده است و البته، قیمت جلسات درمانی نیز نیاز به دسترسی به مراقبت‌های مقرون به صرفه را بیشتر برجسته می‌کند.

با توجه به این مشکل، فناوری به عنوان یک راه حل محبوب برای پر کردن شکاف عرضه و تقاضا ظهور کرده است و پتانسیل ارائه مراقبت به تعداد بیشتری از افراد با قیمت‌های پایین‌تر یا حتی کاملاً رایگان را دارد.

اپ‌های سلامت روان از ما می‌خواهند که با خلق و خوی خود چک کنیم، چهره‌های عمومی در مورد تجربیات شخصی خود با اضطراب آنلاین صحبت می‌کنند و وب‌سایت‌ها خدمات رایگان بحران را ارائه می‌دهند که به ما یادآوری می‌کنند در پایان یک هفته کاری استرس‌زا، اولویت سلامت روان خود را در نظر بگیریم. اما با همه این پیشرفت‌ها، این سوال مطرح می‌شود: آیا فناوری واقعاً همان نجات‌بخش است که همه امیدوار بودیم؟

در این مقاله، ما به محدودیت‌های درمان سنتی و چگونگی کمک راه حل‌های دیجیتال برای افزایش اثربخشی آنها از طریق ردیابی، شخصی‌سازی و توانمندسازی خواهیم پرداخت.

پس از دسترسی چه می‌آید؟ سوالاتی که باید از خود بپرسیم

هنگامی که فردی با حمایت سلامت روان مرتبط می‌شود، ما اغلب مشکل را "حل شده" می‌دانیم و آن را رها می‌کنیم. با این حال، لحظه ای که فردی به دنبال مراقبت است، دقیقاً زمانی است که باید شروع به پرسش در مورد اعتبار این درمان‌ها کنیم. خوشبختانه، روی آوردن به راه حل‌های آنلاین می‌تواند به ما کمک کند تا به سه سوال زیر پاسخ دهیم.

  1. مداخلات سلامت روان چقدر موثر هستند؟

اینجاست که ما وارد یک منطقه خاکستری می‌شویم. اگرچه با تحقیقات زیادی پشتیبانی می‌شود، اما اثربخشی حتی روش‌های درمانی "کلاسیک" نیز به دلایلی مانند تعصبات انتشار،3,4 نقص در طراحی آزمایشی،5 و گاهی اوقات، تنها مزایای نسبتا متوسط مورد بحث است.6 صرف نظر از نتایج آماری، این بحث‌ها حداقل یک یادآوری مهم است که اگرچه درمان برای بسیاری یک مداخله نجات‌بخش است، اما ممکن است برای همه یک راه حل جادویی نباشد.

البته، انتقادات از درمان نیز در مورد روش‌های درمانی دیجیتال اعمال می‌شود - اما مشاوره آنلاین با مزایای شناخته شده اضافی مانند ناشناس بودن و دسترسی همراه است. این بدان معنی است که برای کسانی که به دنبال درمانی با موانع درمانی هستند، مانند زندگی در یک مکان دور افتاده یا در یک جامعه‌ای که مسائل سلامت روان دارای انگ هستند، گزینه‌های دیجیتال می‌توانند یک تسکین بزرگ باشند.

با این حال، این مزایای درمان تسهیل شده دیجیتال ممکن است با هزینه یک رابطه درمانی ضعیف‌تر بین ارائه دهنده و بیمار به دلیل عناصر گمشده تعاملات اجتماعی رو در رو همراه باشد.7 این خطر بالقوه ممکن است مشکل ساز باشد، با توجه به این واقعیت که اتحاد درمانی نشان داده شده است که یک تعیین کننده ثابت نتایج درمانی است.8 تحقیقات نشان دهنده اثربخشی برابر مشاوره آنلاین در مقابل حضوری وجود دارد، اما محققان نسبت به نقص‌های آزمایشی مانند نرخ بالای ترک شرکت کنندگان هشدار می‌دهند که نتایج را با تنها شامل کردن گزارش‌های کسانی که انگیزه ماندن در آزمایشات را داشتند، منحرف می‌کنند.9 با این حال، یک نظرسنجی آنلاین توسط Healthline در مورد درمان دیجیتال نشان می‌دهد که بیماران به طور کلی دید مثبتی نسبت به پلتفرم‌ها، درمانگران و تجربه کلی دارند، که نشان می‌دهد درمان تسهیل شده دیجیتال تأثیر مفیدی برای اکثر کاربران دارد.10

در واقع، خدمات رایگان بحران مانند خطوط متنی بیشترین اثرات را نشان می‌دهند، با حدود 90 درصد از پیام‌رسانان گزارش می‌دهند که این سرویس به آن‌ها کمک کرده است - که اهمیت حمایت نجات‌بخش قابل دسترسی دیجیتال را برجسته می‌کند.11 اگرچه تحقیقات در مورد اثرات طولانی مدت این مداخلات هنوز وجود ندارد،12 این مداخلات دیجیتال ناشناس فرصت بزرگی برای اندازه‌گیری تأثیر دارند. به عنوان مثال، Kids Help Phone به طور معمول بازخورد در مورد تأثیر متن‌های بحران یا جلسات مشاوره را جمع‌آوری می‌کند، عملی که معمولاً در درمان سنتی دیده نمی‌شود. در نتیجه، ممکن است شواهد بیشتری در مورد اثربخشی یک جلسه از این خدمات سلامت روان نسبت به چندین جلسه حضوری داشته باشیم.

بنابراین، مداخلات درمانی دیجیتال به طور کلی نویدبخش هستند، به ویژه برای پاسخگویی به بحران در یک جلسه. فرصت ناشی از مداخلات دیجیتال این است که امکان گزارش‌دهی و ردیابی این جلسات را فراهم کند و از بینش‌های عمیق‌تر در مورد آنچه منجر به بهترین نتایج می‌شود بهره‌برداری کند.

فرصت دیجیتال 1: ردیابی تأثیر

عدم تلاش برای نظارت بر تأثیر یکی از نقاط اصلی انتقاد از درمان سنتی است.15 فناوری پتانسیل تسهیل ردیابی مداخلات سلامت روان به روش آسان و جذاب را دارد.

برای صنعت، این فرصتی را برای کسب بینش عمیق‌تر در مورد اینکه کدام مداخلات برای پروفایل‌های خاص موثرترین هستند، ارائه می‌دهد، در حالی که کاربران می‌توانند درک بهتری از اینکه کدام مداخلات برای آن‌ها کار می‌کنند - یا اگر دیگر مفید نیستند - داشته باشند. به این ترتیب، آن‌ها می‌توانند تغییرات آگاهانه‌تری ایجاد کنند.

2. آیا درمان برای من مناسب است؟

حرکت حیاتی به سمت آگاهی و پذیرش موضوعات سلامت روان به نظر می‌رسد که منجر به طرفداران و پیام‌های بازاریابی شده است که اعلام می‌کنند "درمان برای همه است." و البته، همه باید به درمان دسترسی داشته باشند، اما باید از خود بپرسیم: آیا درمان برای همه مفید است؟

برای پاسخ به این سوال بیایید در مورد اثرات Iatrogenic صحبت کنیم. این اصطلاح غیرجذاب اثرات منفی احتمالی یک مداخله پزشکی را برای درمان مشکل دیگری توصیف می‌کند.14 اساساً، این دلیلی است که یک پزشک هرگز جراحی را به کسی که درد جزئی زانو دارد توصیه نمی‌کند: مزایای جراحی به سادگی خطر ایجاد مشکل دیگری را جبران نمی‌کند. آنچه ممکن است کمتر شناخته شده باشد، یا حداقل در مورد آن صحبت شود، این است که این خطرات نیز برای مداخلات سلامت روان وجود دارد.15 برای درمان، این موارد می‌تواند شامل استفاده از رویکرد اشتباه، اعمال نادرست یک تکنیک و همچنین عدم دانستن نحوه ایجاد یک اتحاد درمانی باشد.

برای رفع چنین خطراتی، می‌توان از روش‌های دیجیتال برای شخصی‌سازی ارائه به بیمار استفاده کرد. از یک طرف، این می‌تواند شامل یک جلسه راه اندازی باشد که به فرد کمک می‌کند تا درک کند کدام نوع درمان برای او بهترین است یا اینکه درمان دیگری به طور کلی موثرتر خواهد بود. ارائه اطلاعات مفید در مورد گزینه‌ها و جایگزین‌های مناسب می‌تواند در زمان، هزینه و استرس احساس اینکه یک مداخله کار نمی‌کند - در حالی که ممکن است فقط برای او مناسب نباشد - صرفه‌جویی کند.

برای کسانی که احساس اطمینان دارند که درمان چیزی است که آن‌ها باید برای رفع مشکلات خود انجام دهند، می‌توان از ابزارهای دیجیتال بیشتر برای شخصی‌سازی جلسات و حتی ایجاد روابط درمانی قوی‌تر استفاده کرد. یکی از دلایل مهمی که درمان می‌تواند بی‌فایده باشد، به عنوان مثال، عدم بررسی با مشتری است که آیا یک رویکرد برای آن‌ها کار می‌کند.16 راه حل‌های دیجیتال به راحتی امکان شخصی‌سازی را از طریق تعیین هدف و پیشنهادات مرتبط فراهم می‌کنند که می‌تواند به دریافت‌کننده مراقبت کمک کند تا بیشتر شنیده شود و مراقب را بیشتر در قبال نتایج جلسه مسئول کند. برای یک گام جلوتر، می‌توان از ابزارهای دیجیتال حتی برای مطابقت دادن یک درمانگر با دریافت‌کننده مراقبت استفاده کرد، تکنیکی که نتایج امیدوارکننده‌ای را در یک مطالعه مبتنی بر انگلستان با بیش از 4800 شرکت‌کننده نشان داده است.17

فرصت دیجیتال 2: شخصی‌سازی

برای رفع نقاط دردناک در درمان سنتی مانند یافتن "مطابقت" مناسب درمانگر یا رسیدگی به عدم تعیین هدف، می‌توان از ویژگی‌های شخصی‌سازی برای بهبود تجربه کلی و ایجاد نتایج واضح‌تر جلسه استفاده کرد.

3. چه چیز دیگری می‌توانم برای سلامت روانم انجام دهم؟

البته، درمان ممکن است یکی از بهترین راه حل‌ها برای مشکلات متوسط تا شدید سلامت روان باشد. اما این بدان معنا نیست که باید فقط عقب بنشینیم و منتظر بمانیم تا ببینیم آیا برای ما کار می‌کند یا نه. بلکه، تکنیک‌های دیگری نیز وجود دارد که ثابت شده است تأثیر مثبتی بر رفاه کلی ما دارند که می‌توانند در رابطه با مداخلات سنتی سلامت روان استفاده شوند.

فعالیت‌هایی مانند مدیتیشن،18 بررسی وضعیت ذهنی ما،19 و ورزش منظم20 تنها برخی از ابزارهایی هستند که ممکن است از تعداد زیادی برنامه‌های رفاهی که در مورد آن‌ها می‌شنوید، بشناسید - و به دلایل خوب. فعالیت‌های ذکر شده بالا دارای تحقیقاتی هستند که اثربخشی آن‌ها را در کاهش احساس اضطراب، استرس و افسردگی نشان می‌دهند و یک راه عالی برای افراد هستند تا احساس توانمندسازی کنند که سلامت روان خود را در دست خود بگیرند.

آنچه این روش‌ها را واقعاً ارزش امتحان کردن می‌کند، خطر پایین اجرای آن‌ها است - علاوه بر اینکه از طریق مداخلات دیجیتال بسیار قابل دسترسی هستند. برنامه‌های رفاهی برای حمایت از ما در پذیرش و حفظ چنین عادات خوبی وجود دارند. آن‌ها می‌توانند ما را از نیت‌های خوب خود یادآوری کنند، چه از طریق یادآوری‌های ساده یا به عنوان مثال، به اشتراک گذاشتن پیشرفت خود با افراد در شبکه شما. به طور کلی، توانمندسازی کاربر برای انجام چالش‌های کوچک می‌تواند یک افزودنی عالی به مداخلات سنتی سلامت روان باشد.

فرصت دیجیتال 3: خودتوانمندسازی

حتی زمانی که در حال مبارزه هستیم، یک برنامه حمایتی که ما را تشویق می‌کند تا عادات را بپذیریم و روش‌های جدید اثبات شده را برای رسیدگی به سلامت روان خود امتحان کنیم، می‌تواند در کنار مداخلات سنتی به ما کمک کند. این برنامه‌ها کاربران را برای کنترل زندگی خود به روش‌های ساده‌ای برای کمک به تقویت خلق و خوی و رفاه کلی خود توانمند می‌کنند.

قدم بعدی چیست؟

به طور کلی، ما در مورد نحوه کمک ردیابی، شخصی‌سازی و توانمندسازی از طریق راه حل‌های دیجیتال برای افزایش تأثیر مداخلات سنتی سلامت روان بحث کردیم. با این حال، درست مانند هر مشکل پیچیده‌ای، تحقیقات بیشتری برای درک کامل تأثیر نه تنها مداخلات سنتی سلامت روان، بلکه مداخلات انجام شده از طریق ابزارهای دیجیتال مورد نیاز است.

بدون شک، برای مفید بودن یک راه حل دیجیتال، کاربران نیز باید بخواهند با آن تعامل مکرر داشته باشند. اینجاست که وارد دنیای طراحی محور انسان برای هدایت تعامل می‌شویم. خوشبختانه، طراحی محور انسان نیز چیزی است که ما در TDL برای طیف گسترده‌ای از زمینه‌ها، از جمله (اما نه محدود به) فضای سلامت روان انجام می‌دهیم. اگر تازه وارد این موضوع هستید، در اینجا چند منبع برای شروع وجود دارد! و اگر آماده هستید تا سفر بهره‌برداری از مزایای راه حل‌های دیجیتال برای افزایش تأثیر خود را آغاز کنید، ما خوشحال خواهیم شد که شما را در این فرآیند راهنمایی کنیم.

اولین برداشت‌هایی که ماندگار هستند: نحوه طراحی تجربیات ورود

امنیت روانشناختی در UX: تقویت اعتماد و تعامل

تقویت توانایی‌های کاربر: جادوی تغییر رفتار دسترسی دیجیتال


منابع:

  1. Mental illness. (2023). U.S. Department of Health and Human Services. https://www.nimh.nih.gov/health/statistics/mental-illness
  2. Behavioral health workforce: Supply and demand projections 2023. (2023). U.S. Department of Health and Human Services. https://bhw.hrsa.gov/sites/default/files/bureau-health-workforce/Behavioral-Health-Workforce-Brief-2023.pdf
  3. Pritz-Mirtakis, J. (2020). On the importance of understanding and controlling publishing bias in clinical psychology and research: A PRISMA Systematic Review: A PRISMA systematic review. SFU Forschungsbulletin, 67-83.  
  4. Cuijpers, P., & Cristea, I. A. (2016). How to prove that your therapy is effective, even when it is not: a guideline. Epidemiology and Psychiatric Sciences, 25(5), 428-435.
  5.  Ioannidis, J. P. A. (2016). Most psychotherapies do not really work, but those that might work should be assessed in biased studies. Epidemiology and Psychiatric Sciences, 25(5), 436-438. 
  6. Fordham B, Sugavanam T, Edwards K, et al. The evidence for cognitive behavioural therapy in any condition, population or context: a meta-review of systematic reviews and panoramic meta-analysis. Psychological Medicine. 2021;51(1):21-29. doi:10.1017/S0033291720005292
  7.  Sullivan, L. C. (2009). Online Counseling and Its Effectiveness. Perspectives In Learning, 10(1), 9.
  8. Martin, D. J., Garske, J. P., & Davis, M. K. (2000). Relation of the therapeutic alliance with outcome and other variables: a meta-analytic review. Journal of consulting and clinical psychology, 68(3), 438.
  9. Gould, M. S., Pisani, A., Gallo, C., Ertefaie, A., Harrington, D., Kelberman, C., & Green, S. (2022). Crisis text‐line interventions: Evaluation of texters' perceptions of effectiveness. Suicide and Life‐Threatening Behavior, 52(3), 583-595.
  10. Online therapy user survey 2022: Overall user experience. (2022, July 14). Healthline. https://www.healthline.com/health/online-therapy-user-survey-2022#overall-user-experience
  11. Kids Help Phone. (n.d.). Get insights at home. https://kidshelpphone.ca/get-insights/home/
  12. Hoffberg, A. S., Stearns-Yoder, K. A., & Brenner, L. A. (2020). The effectiveness of crisis line services: a systematic review. Frontiers in public health, 7, 399.
  13. Parry, G. D., Crawford, M. J., & Duggan, C. (2016). Iatrogenic harm from psychological therapies–time to move on. The British Journal of Psychiatry, 208(3), 210-212.
  14. Phelos, H., Haak, D., (2023, August 18). Iatrogenic disease: Definition & effects. https://study.com/academy/lesson/iatrogenic-disease-definition-effects.html#:~:text=An%20iatrogenic%20reaction%20is%20a,unintentional%20error%20or%20medical%20negligence.
  15. Parry, G. D., Crawford, M. J., & Duggan, C. (2016). Iatrogenic harm from psychological therapies–time to move on. The British Journal of Psychiatry, 208(3), 210-212.
  16.  Bowie, C., McLeod, J., & McLeod, J. (2016). ‘It was almost like the opposite of what I needed’: A qualitative exploration of client experiences of unhelpful therapy. Counselling and Psychotherapy Research, 16(2), 79-87.
  17. Delgadillo, J., Rubel, J., & Barkham, M. (2020). Towards personalized allocation of patients to therapists. Journal of consulting and clinical psychology, 88(9), 799.
  18. Chu, L. C. (2010). The benefits of meditation vis‐à‐vis emotional intelligence, perceived stress and negative mental health. Stress and Health: Journal of the International Society for the Investigation of Stress, 26(2), 169-180.
  19. Sohal, M., Singh, P., Dhillon, B. S., & Gill, H. S. (2022). Efficacy of journaling in the management of mental illness: a systematic review and meta-analysis. Family medicine and community health, 10(1).
  20. Mikkelsen, K., Stojanovska, L., Polenakovic, M., Bosevski, M., & Apostolopoulos, V. (2017). Exercise and mental health. Maturitas, 106, 48-56.