زمانی خواهد آمد که در مورد ازدواج خود احساس بسیار تاریبدیکی خواهید کرد.
شما تعجب خواهید کرد که چرا اصلاً وارد این وضعیت شدید. شما احساس خواهید کرد که یک اشتباه فاجعهبار در پیوند زندگی خود با این شخص مرتکب شدهاید. آن لحظات لزوماً طولانی نخواهند بود، اما قطعاً به وجود خواهند آمد - و ما باید آماده باشیم.
بنابراین، در اینجا کمی تسلی برای دورههای رنج وجود دارد:
1) هر کس، وقتی به درستی شناخته شود، به شکلی اساسی غیرقابل تحمل است
کسی نیست که با او ازدواج کنید و در بعضی مواقع از دستش احساس درماندگی نداشته باشید. شما هم پیچیده هستید، این را باید به یاد داشته باشید.
2)غمهای شما بسیار عادی است
بسیاری از افراد به روشهای مشابهی رنج میبرند، در گذشته چنین بودهاند و در آینده نیز چنین خواهند بود. این غمانگیز است، اما شما در تجربه مشترک بشریت همراه هستید. شاید آنها در مورد آن زیاد صحبت نمیکنند، اما میلیونها نفر عمیقاً با آنچه شما آن را میگذرانید همدردی میکنند. شما کاملاً تنها احساس میکنید، در حالی که در یک اکثریت (خجالتی) عظیم قرار دارید:
یک جراح متفکر و با سواد دیشب دیروقت به شریک زندگی خود از پشت در حمام فریاد زد و بچهها را بیدار کرد.
هماکنون، یک مشاور فناوری اطلاعات سرحال و مرتب از اینکه شریک زندگیش متوجه شود که او در فضای مجازی خیانت کرده است، میترسد.
احساس اینکه اگر شریک زندگی شما به سرعت و بدون درد بمیرد و شما را برای شروع دوباره ترک کند، به شما آسیبی نمیرساند: این یک فکر بسیار رایج است که در ذهن افراد سالم و منطقی میگذرد. این به این معنا نیست که شما به شریک زندگی خود آسیب میرسانید. این هم خواهد گذشت.
3) هیچکس واقعاً دیگری را درک نمیکند
اینکه همسر شما شما را به از پایه و اساس و کامل درک نمیکند کاملاً اجتنابناپذیر است.
4) عجیب نیست اگر بخواهید خیانت کنید
عادی و طبیعی است که بخواهید خیانت کنید. این شگفتانگیز نیست که کسی بخواهد در آغوش گرفته شود و دوست داشته شود و به درستی در رختخواب از او قدردانی شود. اما خیانت مشکلات اساسی مرتبط با ناکامی و فقدان را حل نمیکند.
5) احساس ناامیدی شدید شما احتمالاً خیلی سریع میگذرد
در این لحظه عذاب شما بسیار واقعی است. اما بعداً به نظر خیلی بد نخواهد آمد. ما به چیزها عادت میکنیم. ما بهتر از آنچه فکر میکنیم کنار میآییم. این هم خواهد گذشت.
دیدگاه خود را بنویسید