نظرسنجیها نشاندهنده نوسانات و تضادهای دیدگاههای عمومی درباره علم هستند. پس از تابستانی پرحادثه از درامهای سیاسی در ایالات متحده – از جمله دو تلاش برای ترور رئیسجمهور سابق دونالد ترامپ و تصمیم غافلگیرکننده جو بایدن برای انصراف از نامزدی مجدد – ممکن است به نظر برسد که هیچ جنبهای از انتخابات پیش رو وجود ندارد که بهطور کامل در پوشش خبری و گفتگوهای شبکههای اجتماعی مورد بررسی قرار نگرفته باشد. اما در سیاست، همانند بسیاری از جنبههای زندگی، چیزهایی که مردم درباره آنها صحبت میکنند، کل داستان را بیان نمیکنند.
در ظاهر، انتخابات ریاست جمهوری امسال عمدتاً بر تورم، امنیت مرزی و حقوق تولید مثل متمرکز است. با این حال، با نگاهی عمیقتر، بسیاری از مسائل حیاتی برای سیاست علم و فناوری نیز در معرض خطر هستند. این مسائل ممکن است تیتر اخبار نشوند، اما تأثیر بسزایی بر جهتگیری آینده اقتصاد، محیط زیست، امنیت ملی و وضعیت کلی سلامت و رفاه عمومی دارند. تصمیمات سیاست علمی امروز، زمینهساز دنیایی خواهد بود که در 10، 20 و حتی 50 سال آینده در آن زندگی میکنیم.
به عنوان یک نظرسنجیگر، بخش عمدهای از حرفه خود را صرف بررسی عوامل موثر بر انتخاب رأیدهندگان در صندوق رأی و در عین حال، عواملی که بر دیدگاه مردم نسبت به علم تأثیر میگذارد، کردهام. نظرسنجیهایی که من و همکارانم انجام دادهایم، به ما کمک میکند تا الگوهایی را در آنچه عموم مردم به آن اهمیت میدهند و چگونه انتخابهای پیش رو را میبینند، مشاهده کنیم. کار ما همچنین به تغییرات نوظهوری اشاره میکند که میتواند عواقب ماندگاری برای علم در ایالات متحده داشته باشد.
نسبت به علم و سیاست، زمانی میتوانست به عنوان رشتههای جداگانهای در روان آمریکایی در نظر گرفته شود، اما در سالهای اخیر شاهد درهم تنیدگی این دو موضوع بودهام. نظرسنجیهایی که از همکاران سابق خود در مرکز تحقیقات Pew و سایر سازمانها مشاهده میکنم، همچنین تفاوتهای مهمی را در نگرشهای علمی بین گروههای جامعه نشان میدهد. این واگراییها میتواند برای جایگاه علم در جامعه به طور فزایندهای مهم باشد.
وابستگی به حزب سیاسی یکی از عوامل اصلی است، اما تحصیلات، نژاد و قومیت و گروه سنی نیز مهم هستند.
آنچه در نظرسنجیهای اخیر مشاهده میکنم، دیدگاه متفاوتی در مورد آنچه در این انتخابات در معرض خطر است و اینکه چه نوع آیندهای ممکن است مردم انتخاب کنند - یا به ارث ببرند - ارائه میدهد.
همه گیری کووید-19 در سال 2020، علم و دانشمندان را به صدر توجه عمومی پرتاب کرد و زمینه را برای پیروزی بایدن بر ترامپ در آن پاییز فراهم کرد. اما اختلاف نظر بر سر نحوه برخورد دولت با این شیوع بیماری، به سرعت شکافهای سیاسی شدید و ماندگاری را ایجاد کرد.
در سالهای اخیر، من و همکارانم شاهد افزایش شکاف دیدگاهها بین گروههای سیاسی در مورد میزان اعتماد به دانشمندان بودهایم. نظرسنجیهای مرکز تحقیقات Pew نشان میدهد که سهم جمهوریخواهان و مستقلان متمایل به جمهوریخواه که دیدگاه منفی نسبت به دانشمندان دارند - یعنی میگویند "اعتماد چندانی ندارند" یا "هیچ اعتمادی ندارند" به دانشمندان برای عمل در جهت منافع عمومی - دو برابر شده است، از 18 درصد در ژانویه 2019 به 38 درصد در اکتبر 2023. همزمان با این افزایش، سهم جمهوریخواهان و مستقلان متمایل به جمهوریخواه با اعتماد قوی به دانشمندان کاهش یافته است، اگرچه 61 درصد از آنها در نظرسنجی 2023 حداقل دیدگاههای مثبت نسبی نسبت به دانشمندان دارند. در مقابل، اکثریت قریب به اتفاق دموکراتها و مستقلان متمایل به دموکرات (86 درصد در اکتبر 2023) حداقل سطح اعتماد نسبی به دانشمندان را ابراز میکنند و سهم افرادی که بالاترین سطح اعتماد را دارند، به سطح قبل از همهگیری بازگشته است.
این دادههای نظرسنجی، نشاندهنده رشد بخش قابل توجهی از جامعه است که با نگاهی شکاکانه به علم مینگرد و به تبع آن، تمایل به به چالش کشیدن یافتهها و توصیههای دانشمندان دارد. این نوع نگاه شکاکانه میتواند پیامدهای متعددی داشته باشد. از جمله این پیامدها، میتوان به حمایت از طرحهایی اشاره کرد که در "پروژه 2025" ارائه شده است. این طرح، که با توصیههای مشاوران سابق رئیسجمهور سابق ترامپ تدوین شده است، پیشنهاد میکند تا بسیاری از کارمندان حرفهای دولت را با افراد منصوب سیاسی جایگزین کنند. همچنین، حکم دادگاه عالی ایالات متحده که به دکترین "احترام چروین" (Chevron deference) پایان داد، تأثیر مشاوران علمی و سیاستگذاری مبتنی بر علم را محدود کرده است. این دکترین، سابقه چند دههای از احترام قانونی به تفسیر قوانین توسط سازمانهای فدرال را به رسمیت میشناخت. حکم سال 2024، نقش دانشمندان دولتی را در هدایت سیاستهایی که به بهترین نحو از سلامت و ایمنی عمومی محافظت میکنند، محدود میکند.
اختلافات سیاسی در حوزه سیاستهای اقلیمی، که از دهه 1970 آغاز شده است، نشان میدهد که شکافهای سیاسی در حوزه علم، با گذشت زمان عمیقتر و پایداری بیشتری پیدا میکنند، مگر اینکه تلاشهای هماهنگی برای رفع ریشههای این اختلافات صورت گیرد. گسترش این شکافها میتواند گفتگوی مدنی و اقدامات سازنده را با موانع جدی مواجه سازد. البته، وجود دیدگاههای مختلف تا حدودی برای گفتگوی مدنی ضروری است. بحث آزاد و منصفانه در مورد شواهد علمی و توصیههای سیاستهای مرتبط با علم، صرفنظر از دیدگاههای فردی نسبت به قوانین و مقررات خاص، از اهمیت بالایی برخوردار است.
یکی از سوالات کلیدی در انتخابات نوامبر امسال این خواهد بود که ترامپ و دیگر کاندیداهای جمهوریخواه چقدر در حفظ حمایت رأیدهندگان طبقه کارگر موفق خواهند بود. رأیدهندگان طبقه کارگر (که به طور ساده به عنوان کسانی که مدرک دانشگاهی چهار ساله ندارند تعریف میشوند)، به ویژه سفیدپوستان طبقه کارگر، که زمانی پایگاه اصلی حزب دموکرات محسوب میشدند، به پیروزی ترامپ در سال ۲۰۱۶ کمک کردند و به بخش مهمی از ائتلاف جمهوریخواهان در آستانه انتخابات ۲۰۲۴ تبدیل شدهاند.
یک تغییر کمتر مورد بحث، سالها قبل آغاز شد، زمانی که رأیدهندگان دارای مدرک دانشگاهی، به ویژه آنهایی که تحصیلات تکمیلی داشتند، به طور قاطع به سمت حزب دموکرات گرایش پیدا کردند. نظرسنجیهای پس از رأیگیری که توسط «مجمع ملی انتخابات» سازمانهای رسانهای انجام شد، نشان داد که در سال ۱۹۸۸، فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی تقریباً به طور مساوی بین کاندیداهای ریاست جمهوری دموکرات و جمهوریخواه تقسیم شده بودند. از سال ۲۰۰۴، احتمال رأی دادن فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی به کاندیدای ریاست جمهوری دموکرات، بیش از ۱۰ درصد بیشتر بود. در سال ۲۰۱۶، این برتری به بیش از ۲۰ درصد افزایش یافت. امروزه، آمریکاییها به طور فزایندهای بر اساس پیوند میان تجربیات تحصیلیشان با هویتها و دیدگاههای سیاسیشان، دچار شکاف و چنددستگی شدهاند.
تحصیلات همچنین ارتباط تنگاتنگی با دیدگاه افراد نسبت به علم دارد. در نظرسنجیهای مرکز تحقیقات پیو که از سال ۲۰۱۶ جمعآوری شده است، من و همکاران سابقم به طور مداوم همبستگی قوی بین تحصیلات و اعتماد به دانشمندان برای عمل به نفع منافع عمومی، حمایت از بودجه فدرال برای تحقیقات علمی و داشتن این دیدگاه که تأثیر علم بر جامعه تا حد زیادی مثبت بوده است، مشاهده کردیم. تا اکتبر ۲۰۲۳، حدود ۸ نفر از هر ۱۰ بزرگسال آمریکایی با تحصیلات تکمیلی (۷۹ درصد) در مقایسه با ۴۲ درصد از کسانی که دیپلم دبیرستان یا تحصیلات کمتر داشتند، گفتند که تأثیر علم بر جامعه عمدتاً مثبت بوده است. جان بسلی از دانشگاه ایالتی میشیگان و درک هیل از مرکز ملی آمار علوم و مهندسی در تحلیلی در سال ۲۰۲۰ به نمایندگی از بنیاد ملی علوم به این نتیجه رسیدند که "به طور کلی، بهترین پیشبینیکننده دیدگاههای مثبت در مورد علم و فناوری در ایالات متحده، تحصیلات است."
افراد در تمام سطوح تحصیلی میتوانند با علم در زندگی روزمره درگیر شوند و میشوند. علاقهمندان به نجوم و پرندهنگری برای قدردانی از شگفتیهای جهان نیازی به سالها تحصیلات عالی ندارند. بسیاری از حرفهها - مانند برقکارها، مکانیکهای خودرو و تکنسینهای پزشکی - نیازمند تسلط قوی بر اصول علمی هستند که از طریق آموزش یا خودآموزی به دست میآید. با این وجود، بزرگسالان آمریکایی با مدرک دانشگاهی یا بالاتر، بیشتر در معرض تجربیات مرتبط با علم مانند شرکت در یک پروژه علمی اجتماعی یا رفتن به موزه قرار میگیرند.
اینکه افرادی که بیشترین حمایت و مشارکت را با علم دارند، به طور فزایندهای از بخشی از جمعیت با مدرک دانشگاهی یا بالاتر هستند، نگرانکننده است. این الگو، تصویری حذفی برای کسانی که چنین مدرکی ندارند، تقویت میکند که گویی علم برای "افرادی مثل من" نیست. اختلافات مبتنی بر تحصیلات در مورد ارزش علم و دانشمندان در جامعه، آماده است تا بیشتر شود و برای سالهای آینده بخشی از چشمانداز افکار عمومی باقی بماند.
بزرگسالان لاتینتبار سهم فزایندهای از رأیدهندگان آمریکایی را تشکیل میدهند و سهم قابل توجهی از رأیدهندگان را در چندین ایالت رقابتی، از جمله بیش از یکپنجم رأیدهندگان واجد شرایط در آریزونا و نوادا، به خود اختصاص دادهاند. دادههای نظرسنجی نشان میدهد که دیدگاهها نسبت به علم و سیاست در این جمعیت بزرگ و متنوع به سرعت در حال تغییر است. این تغییرات اغلب در دادههای نظرسنجی که فقط به کل جمعیت کشور نگاه میکنند، پنهان میمانند. نظرسنجیها قبل از سال ۲۰۲۰، برتری تقریباً ۲ به ۱ را برای کاندیداهای دموکرات در میان رأیدهندگان لاتینتبار در سطح ملی نشان میدادند. بررسیهای اخیر نشاندهنده کاهش حمایت از حزب دموکرات در میان این گروه است. بر اساس نظرسنجیهای گالوپ، بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، ۱۰ درصد کاهش در سهم بزرگسالان لاتینتباری که خود را دموکرات یا مستقلهای متمایل به حزب دموکرات میدانند، رخ داده است.
مشخص نیست چه چیزی باعث تغییر در وابستگیهای سیاسی شده است یا اینکه آیا این تغییر در تمام بخشهای این گروه متنوع رخ میدهد یا خیر. طبق دادههای نظرسنجی، دیدگاه آمریکاییهای لاتینتبار نسبت به علم نیز در حال تغییر بوده است. یک نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو در سال ۲۰۲۳ نشان داد که ۴۹ درصد از بزرگسالان لاتینتبار میگویند تأثیر علم بر جامعه عمدتاً مثبت بوده است، در حالی که ۴۴ درصد میگویند ترکیبی مساوی از تأثیرات مثبت و منفی بوده است و ۷ درصد میگویند تأثیر آن عمدتاً منفی بوده است. سهم بزرگسالان لاتینتباری که میگویند تأثیر علم بر جامعه عمدتاً مثبت بوده است، از ۶۳ درصد در فوریه ۲۰۲۱ و ۶۶ درصد در ژانویه ۲۰۱۹، دو رقمی کاهش یافته است. این تغییر، نیاز به توجه بیشتر به عواملی را که بر دیدگاهها و تجربیات آمریکاییهای لاتینتبار نسبت به علم تأثیر میگذارند، برجسته میکند. من و مارک هوگو لوپز در یک نظرسنجی و گروههای متمرکز با آمریکاییهای لاتینتبار توسط مرکز تحقیقات پیو در سال ۲۰۲۱ دریافتیم که فقدان نمایندگی در علم و رشتههای مرتبط، به طور قابل توجهی بر نحوه نگرش و تجربه افراد از علم تأثیر گذاشته است.
اکثر آمریکاییهای لاتینتبار (۶۸ درصد) خود را حداقل تا حدودی علاقهمند به دنبال کردن اخبار علمی توصیف میکنند. اما تنها ۲۶ درصد از بزرگسالان لاتینتبار، دانشمندان را به عنوان یک گروه حرفهای «بسیار پذیرا» از افراد لاتینتبار در این نقشها ارزیابی کردند. ۲۹ درصد گفتند که آنها چندان پذیرا نیستند یا اصلاً از افراد لاتینتبار استقبال نمیکنند و ۴۲ درصد دیگر گفتند که دانشمندان تا حدودی از افراد لاتینتبار در این مشاغل استقبال میکنند. اکثر بزرگسالان لاتینتبار گفتند که دیدن تعداد بیشتری از لاتینتبارهای موفق در علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) کمک زیادی (۵۰ درصد) یا کمی (۳۱ درصد) به جذب افراد لاتینتبار بیشتر برای دنبال کردن مدارک دانشگاهی در رشتههای STEM میکند.
شواهد تا به امروز نشان میدهد که بزرگسالان جوانتر فرصت مهمی برای تعمیق تعامل با علم در ایالات متحده ارائه میدهند، با پتانسیل تأثیرگذاری بر گفتمان مدنی برای دهههای آینده.
در یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۴ که توسط گالوپ و بنیاد خانواده والتون انجام شد، اعضای نسل Z (که سنین ۱۲ تا ۲۷ سال را پوشش میدهد) به دلیل سطح نسبتاً بالای اعتمادشان به دانشمندان، مانند سال ۲۰۲۳، برجسته بودند. این گروه مانند عموم مردم ایالات متحده، سطح پایینی از اعتماد به کنگره و رسانههای خبری ابراز کردند. اما ۷۳ درصد از بزرگسالان نسل Z در سنین ۱۸ تا ۲۷ سال و ۶۵ درصد از جوانان نسل Z گفتند که اعتماد زیادی یا نسبتاً زیادی به علم دارند. سهم نسل Z با قویترین سطح اعتماد - ۳۴ درصد با «اعتماد زیاد» به دانشمندان - بسیار بالاتر از سایر گروهها و نهادهای رتبهبندی شده بود. تنها ۱۳ درصد از نسل Z همین سطح اعتماد را در مورد ارتش ابراز کردند.
بزرگسالان جوانتر در سالهای اخیر به سمت حزب دموکرات متمایل شدهاند. با این حال، هیچ تضمینی وجود ندارد که این رأیدهندگان در نتیجه انتخابات تفاوتی ایجاد کنند. از نظر تاریخی، بزرگسالان جوانتر کمترین احتمال را برای ثبتنام و ارسال رأی دارند. یک عامل X در این انتخابات این است که آیا حمایت تیلور سویفت از معاون رئیسجمهور کامالا هریس به ترغیب رأیدهندگان واجد شرایط در میان بیش از ۲۴۰ میلیون دنبالکننده اینستاگرام سویفت برای ارسال رأی کمک خواهد کرد یا خیر. نیویورک تایمز گزارش داد که ظرف ۲۴ ساعت پس از پست او در X، حدود ۴۰۵۹۹۹ نفر لینک او به Vote.gov را دنبال کردند، که به مردم کمک میکند تا ثبتنام کنند و وضعیت ثبتنام رأی خود را بررسی کنند.
بزرگسالان جوانتر اغلب انگیزه زیادی برای درگیر شدن با مسائلی مربوط به مشکلات مبرم در جوامع خود دارند. یک نظرسنجی از رأیدهندگان زیر ۳۴ سال در نوامبر ۲۰۲۳، پیشگیری از خشونت با اسلحه (۲۶ درصد)، پرداختن به تغییرات اقلیمی (۲۶ درصد) و گسترش دسترسی به سقط جنین (۱۹ درصد) را به عنوان اولویتهای اصلی مسائل پس از اقتصاد برجسته کرد. یک تحلیل جداگانه از نظرسنجی نیویورک تایمز/کالج سینا نشان داد که حقوق باروری «از اقتصاد به عنوان مهمترین مسئله برای رأی آنها» در میان زنان زیر ۴۵ سال پیشی گرفته است.
اعضای نسل Z همچنین سطح بالایی از علاقه به مشاغل مرتبط با علم را ابراز میکنند. سه چهارم از این افراد که در سال ۲۰۲۳ توسط گالوپ و بنیاد خانواده والتون مورد بررسی قرار گرفتند، حداقل علاقهای به شغل آینده مرتبط با رشته STEM ابراز کردند که فرصتی برای تعامل بیشتر فراهم میکند. دخترانی که برنامهنویسی میکنند و برنامههایی مانند آن به افزایش تنوع در فناوری و سایر مشاغل STEM کمک میکنند. تلاشهایی مانند برنامه مربیگری «آینده ما علم است» مؤسسه آسپن به جوانان کمک میکند تا کار علمی را با عدالت اجتماعی مرتبط کنند. اما برای بیش از ۳۰ میلیون بزرگسال آمریکایی زیر ۲۴ سال، تبدیل علاقه به علم به یک حرفه مادامالعمر مستلزم این است که این نسل متنوع، مشاغل STEM را به عنوان فرصتهای شغلی در دسترس و ارزشمند ببینند.
نگرشهای حزبی تنها بخشی از داستان را روایت میکنند. حتی اگر رأیدهندگان بر سر رویکردهای سیاسی خاص برای دستیابی به اهداف مشترک در حوزههای علمی مرتبط با زندگی روزمره اختلاف نظر داشته باشند، فرصتی نادیده گرفتهشده برای یافتن این اهداف وجود دارد.
اختلافات گسترده در دیدگاههای عمومی در مورد آب و هوا، انرژی و محیط زیست در میان خطوط سیاسی اغلب برجسته است. اما وقتی من و همکارانم در مرکز تحقیقات پیو با افرادی در ایالات متحده که ضرورت کمی برای پرداختن به تغییرات اقلیمی ابراز میکردند مصاحبه کردیم، شاهد حمایت از اصول تنوع زیستی و مراقبت از سیاره زمین، حتی در میان افرادی که نسبت به سیاستهای دولتی در این زمینهها ابراز تردید میکردند، بودیم. به قول مردی حدوداً بیست ساله: "فکر میکنم خیلی مهم است که توسعه بیش از حد صورت نگیرد تا هنوز فضایی برای زیستگاههای طبیعی وجود داشته باشد." مردی حدوداً پنجاه ساله گفت: "بیایید زباله نریزیم. بیایید آب تمیز و خوبی داشته باشیم. بیایید کاری نکنیم که به سیاره ما آسیب برساند."
به طور مشابه، ما حس منافع جمعی را در پیشبرد مراقبتهای بهداشتی با کیفیت و مقرون به صرفه مییابیم. یک نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو در ژوئن ۲۰۲۳ نشان داد که اکثر دموکراتها و جمهوریخواهان (۶۴ درصد از آمریکاییها به طور کلی) گفتند که مقرون به صرفه بودن مراقبتهای بهداشتی امروزه یک "مشکل بسیار بزرگ" در کشور است. یک نظرسنجی توسط دانشکده بهداشت عمومی هاروارد T.H. چان در نوامبر ۲۰۲۳ نشان داد که چهار موضوع مراقبتهای بهداشتی مورد حمایت قوی در تمام بخشهای عمومی قرار گرفت: پیشگیری از بیماریهای مزمن (۸۳ درصد)، پیشگیری و رسیدگی به بیماریهای روانی (۸۰ درصد)، کاهش مرگ و میر نوزادان (۷۹ درصد) و پیشگیری و رسیدگی به اعتیاد به مواد افیونی و سایر مواد (۷۲ درصد).
نگرانیها در مورد ظهور سریع هوش مصنوعی، مانند ChatGPT، نیز از مرزهای سنتی در جامعه عبور میکند. بر اساس نظرسنجیهای مرکز تحقیقات پیو، سهم آمریکاییهایی که خود را "بیشتر نگران از هیجانزده" در مورد افزایش استفاده از هوش مصنوعی در زندگی روزمره توصیف میکنند، از ۳۸ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۵۲ درصد در سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است. این نظرسنجیها اضطراب جمعی در مورد آیندهای را که تحت سلطه هوش مصنوعی است، برجسته میکند. من و همکارانم بارها و بارها این پرهیز را در پاسخهای عمومی به فناوریهای نوظهور دیدهایم. این پاسخ منعکسکننده یک باور گسترده در حفظ عاملیت انسانی بر تحولات علمی و فناوری است.
با توجه به این مشترکات اساسی - ارزش برای یک محیط پاک و سالم، حمایت از مراقبتهای بهداشتی مقرون به صرفه و نگرانیها در مورد هوش مصنوعی - منطقی است که دستیابی به زمینههای مشترک برای رهبران قانونگذاری مفید باشد. محققان مرکز قانونگذاری مؤثر، عوامل موفقیت قانونگذاری را تجزیه و تحلیل کردند و قانونگذاران را بر اساس ۱۵ معیار مانند تعداد لوایحی که قانونگذاران ارائه میکنند، میزان پیشرفت آنها به سمت تبدیل شدن به قانون و میزان تأثیرگذاری آنها، امتیازدهی کردند. یافته کلیدی محققان این بود که اعضای کنگره که حامیان مالی دو حزبی دارند، در پیشبرد پیشنهادات قانونگذاری مؤثرتر هستند. حتی اعضای حزب اکثریت در صورتی که لوایحی را با حامیان مالی دو حزبی ارائه دهند، احتمال موفقیت بیشتری دارند.
در اینجا نیز فرصتی برای سازمانهای مدنی وجود دارد تا بحثهای عمومی را تشویق کنند که ارزشها و اهداف مشترک را برجسته میکنند و علم را نه به عنوان وسیلهای برای دیکته کردن سیاست، بلکه به عنوان ابزاری برای تشخیص اقدامات مفید از اقدامات بیاثر یا مضر نشان میدهند. چنین رویکردی ممکن است به مقابله با روند نگرانکنندهای که در نظرسنجیهای اخیر مشاهده شده است، یعنی واگرایی نگرشهای ایالات متحده در مورد علم در امتداد خطوط حزبی، آموزشی، نژادی و قومی، کمک کند. یک حس اعتماد گستردهتر به علم میتواند به عبور از انسدادهای سیاسی و تغییر مسیر این کشور کمک کند.
کری فانک مشاور ارشد تعامل عمومی با علم در برنامه علم و جامعه مؤسسه آسپن است. او مدیر سابق تحقیقات در مورد علم و جامعه در مرکز تحقیقات پیو و مدیر مؤسس نظرسنجیهای علوم زیستی VCU در دانشگاه ویرجینیا کامنولث است.
دیدگاه خود را بنویسید