نظریه دلبستگی میگوید ما برای رشد سالم به یک پیوند عاطفی و جسمی قوی با یکی از مراقبها یا سرپرستهای دوران کودکیمان در سالهای اول زندگی نیاز داریم. اگر پیوند ما محکم باشد و یک دلبستگی ایمن داشته باشیم ، برای کشف جهان احساس امنیت میکنیم.
گاهی خود را در وضعیت ذهنیای مییابیم که حس میکنیم نمیتوانیم شرایطی ناخوشایند را تغییر دهیم. اگر این اتفاق برای مدتی طولانی بیفتد، ممکن است به درماندگی آموخته منجر شود؛ دیگر حتی اقدام به تغییر شرایط خود نمیکنیم. این مفهوم را نخستین بار مارتین سلیگمن مطرح کرد. وی این موضوع را در سگهایی مشاهده کرد که مرتب به آنها شوک الکتریکی وارد میشد و حتی وقتی برای دوری کردن از شوکها فرصتی به آنها داده میشد، تلاشی نمیکردند.
چهار سبک فراگیر فرزند پروری وجود دارد. مستبدانه، آسانگیر، غافل، و مقتدر. این چهار سبک در یک طیف از آزادی کامل تا کنترل کامل، و از سرد و بی علاقه تا دوست داشتنی و پذیرا قرار دارند. در سالهای اخیر یک سبک پنجم هم برای فرزندپروری شناخته شده است. این والدین به برف روب ها یا والدین هلیکوپتری معروفند!
این ویدئو به مقایسه روشهای سنتی و مدرن ملاقات و آشنایی میپردازد. سپس به عنوان اصلیترین مشکل روابط آنلاین که «نقص فنی عاطفه» نامیده میشود، میپردازد. اینکه چگونه فاقد بودن حضور فیزیکی، تماس چشمی و حالات چهره، میتواند عمق و احساسات واقعی را در روابط کاهش دهد. برای کسانی که در روابط آنلاین هستند مفید است.
این ویدئو به مفهوم از هم گسیختگی در روابط میپردازد که شامل عدم اعتماد، ارتباط منفی و جدایی میشود. سپس به بحث ترمیم روابط میپردازد و راهکارهایی مانند: حل و فصل مشکلات گذشته، بازسازی ارتباط مثبت، ایجاد اعتماد مجدد، پذیرش مسئولیت ترمیم
دیدگاه خود را بنویسید