از دیرباز شناخته شده است که رنگها بر روانشناسی انسان تأثیر میگذارند. آنها میتوانند به روشهای مختلف بر خلقوخو، احساسات و درک ما تأثیر بگذارند. انتخاب یا ترکیب رنگها میتواند پاسخهای احساسی و ارتباطات مختلفی را برانگیزد که به انتقال پیامها و افزایش جذابیت زیباییشناختی کمک میکنند، بهویژه در تحقیق و طراحی UX/UI.
انتخاب رنگها در طراحی محصولات ضروری است زیرا باعث تقویت شناخت و هویت برند میشوند. آنها همچنین نقش مهمی در رسیدگی به دسترسی دارند، زیرا تضاد رنگ کافی و اطلاعات رنگبندی شده میتوانند به افرادی با اختلالات بینایی کمک کنند. اما کدام رنگهای خاص احساسات مثبت یا منفی را برمیانگیزند؟ کدام رنگهای خاص واقعاً بر خلقوخوی ما یا حتی سلامت روان ما تأثیر میگذارند؟
رنگها میتوانند احساسات مثبت و منفی را برانگیزند
یوهان ولفگانگ فون گوته، یک فرد چند رشتهای و نویسنده، اولین کسی بود که در کتاب خود با عنوان "نظریه رنگها" رنگها را با پاسخهای احساسی خاص مرتبط کرد. او رنگها را به دو دسته تقسیم کرد: "مثبت" و "منفی".
دسته "مثبت" شامل رنگهایی است که احساسات مثبت مانند زرد، قرمز-زرد و زرد-قرمز را القا میکنند. مطالعات دیگر نیز نشان میدهند که سایههای طبیعی و پاستلی احساس آرامش و نرمی را به همراه میآورند. بهطور خاص، رنگ سبز دیده شده است که استرس را کاهش داده و احساس آرامش را تقویت میکند، در حالی که مردم قهوهای روشن را گرم، نرم و آرامشبخش میدانند. همچنین مشاهده شده است که رنگ صورتی روشن با احساسات مراقبت، گرما و دوستی مرتبط است.
از سوی دیگر، گوته درباره رنگهای "منفی" مانند آبی، قرمز-آبی و آبی-قرمز صحبت میکند که احساسات منفی را القا میکنند. بهطور مشابه، رنگهای تیره مانند سیاه و خاکستری دارای کنایههای فرهنگی اضطراب و افسردگی هستند.
در مطالعه دیگری، بهویژه قرمز بهعنوان برانگیختن تحریک و هیجان بالاتر درک شد. با این حال، چندین مطالعه سلامت روان توصیه میکنند که قرمز را در کنار اطلاعات مربوط به خودآزاری قرار ندهید. این امر در طراحی محصولاتی مانند برنامههای درمانی و وبسایتهایی برای کمک به افراد در شرایط پریشانی بسیار مهم است.
درخشندگی و اشباع رنگ بر خلقوخو و سلامت روان تأثیر میگذارند
درخشندگی رنگ به معنای "مقدار کمی سیاه که مخلوط شده است" است، در حالی که اشباع رنگ به معنای "مقدار کمی سفید که مخلوط شده است" است. مطالعهای در مورد مدل هیجان لذت-برانگیختگی-تسلط (PAD) توسط مهربین و راسل در سال 1974 نشان داد که درخشندگی رنگ میتواند لذت را افزایش دهد و برانگیختگی و تسلط را کاهش دهد. در این مورد، لذت به معنای احساسات کلی مثبت و منفی تجربه شده است، در حالی که برانگیختگی به سطح هوشیاری و فعالیت بدنی اشاره دارد. از سوی دیگر، تسلط نشاندهنده احساسات کنترل، عدم محدودیت و خودمختاری است.
علاوه بر درخشندگی، مشاهده شد که اشباع رنگ بالاتر باعث افزایش هر سه حوزه لذت، برانگیختگی و تسلط میشود. این با مطالعات قبلی مطابقت دارد که نشان میدهد شرکتکنندگان شادی را بیشتر در تصاویر روشنتر و اشباعتر درک میکنند.
بیایید این را با استفاده از مثال زیر بهتر درک کنیم:
[تصویر یک گل قرمز روشن و اشباع شده و یک گل قرمز کمرنگ و کماشباع]
در تصویر بالا، گل قرمز روشن و اشباع شده در مقایسه با گل قرمز کمرنگ و کماشباع، احساسات مثبت و تحریک بیشتری را القا میکند. این امر به دلیل افزایش درخشندگی و اشباع رنگ است.
به طور خلاصه، درخشندگی و اشباع رنگ بر احساسات ما تأثیر میگذارند. رنگهای روشنتر و اشباعتر میتوانند احساسات مثبت و تحریک را افزایش دهند، در حالی که رنگهای کمرنگتر و کماشباعتر میتوانند احساسات منفی و آرامش را تقویت کنند. این یافتهها برای طیف وسیعی از زمینهها، از طراحی محصول گرفته تا بازاریابی و حتی درمان، مهم هستند.
اگر از یک رنگ آبی مانند این شکل استفاده میکنید، میتوانید از طیف وسیعی از سطوح درخشندگی و اشباع انتخاب کنید، از جمله:
- آبی روشن (درخشندگی بالا، اشباع پایین)
- آبی آسمانی (درخشندگی بالا، اشباع بالا)
- خاکستری مایل به آبی (درخشندگی پایین، اشباع پایین)
- نیلی (درخشندگی پایین، اشباع بالا)
اگرچه هر یک از اینها یک نوع از آبی هستند، اما هر کدام پاسخهای احساسی متفاوتی را در بیننده برمیانگیزند. بهعنوان مثال:
- آبی روشن نسبتاً لذتبخش خواهد بود اما برانگیزاننده یا مسلط نیست و احساس آرامش را برمیانگیزد.
- آبی آسمانی لذتبخشترین و تا حدودی برانگیزاننده خواهد بود اما مسلط نیست و احساس شگفتی یا حیرت را برمیانگیزد.
- خاکستری مایل به آبی کمترین لذتبخش و نسبتاً بیطرف برای برانگیختگی و تسلط خواهد بود و احساس خستگی را برمیانگیزد.
- نیلی برانگیزانندهترین و مسلطترین خواهد بود اما برای لذت خنثی-مثبت است و احساس جسارت یا خصومت را برمیانگیزد.
مشاهده شده است که استرس با آبیها و سبزهای نرم کاهش مییابد، زیرا این رنگها یادآور طبیعتی مانند مزارع وسیع، باغهای شکوفه، رودخانههای آرام یا آسمان آبی هستند. تأثیر آرامشبخش این دو سایه موجود در طبیعت معمولاً در بسیاری از بیمارستانها و مراکز مراقبت از حیوانات در سراسر جهان اجرا میشود.
مطالعات دیگر نشان میدهند که رنگهای آبی-بنفش در تصاویر بهطور مثبت دریافت شدهاند زیرا احساس آرامش، هماهنگی و سادگی را القا میکنند که برای راحتی بصری بسیار مهم است. این امر بهویژه برای متخصصان بهداشت یا طراحانی که در حال توسعه منابع برای افراد در شرایط پریشانی هستند، مهم است.
در حالی که رنگ میتواند تأثیر قابل توجهی بر سلامت روان و رفاه داشته باشد، مهم است که تشخیص دهیم پاسخهای فردی به رنگ میتواند متفاوت باشد. عوامل فرهنگی و شخصی نیز ممکن است در نحوه درک یک استفاده خاص از رنگها و تصاویر نقش داشته باشند.
بهطور خلاصه، رنگها میتوانند از طریق موارد زیر بر سلامت روان تأثیر بگذارند:
- تقویت خلقوخو: رنگهای تقویتکننده خلقوخو مانند رنگهای گرم مانند زرد، نارنجی و قرمز میتوانند احساساتی مانند گرما، شادی و انرژی را برانگیزند.
- کاهش استرس: رنگهای آرامبخش و طبیعی مانند سبز و آبی دیده شده است که سطح استرس را کاهش داده و آرامش را تقویت میکنند، همانطور که اغلب در محیطهای درمانی مشاهده میشود.
- تحریک و هوشیاری: رنگهای روشن و پر جنبوجوش میتوانند ذهن را تحریک کرده و هوشیاری را افزایش دهند. بهعنوان مثال، رنگ قرمز با افزایش ضربان قلب و فشار خون مرتبط بوده است که میتواند هوشیاری و توجه را افزایش دهد. این امر در دکمههای فراخوان عمل (CTA) که به خطوط تلفن اورژانس وبسایتهای مرتبط با سلامت هدایت میشوند، اجرا میشود.
- راحتی و امنیت: رنگهای نرم و مات مانند بژ و رنگهای پاستلی اغلب در محیطهای مراقبت بهداشتی و خانهها برای ایجاد احساس گرما و ایمنی استفاده میشوند.
نظریه رنگ نه تنها در ایجاد یک طراحی بصری زیبا کمک میکند، بلکه حس نظم و هماهنگی را نیز ایجاد میکند. روانشناسان، بازاریابان و طراحان میتوانند از روانشناسی پشت رنگها برای برانگیختن احساسات یا پاسخهای خاص در افراد استفاده کنند. با انجام این کار، آنها میتوانند رفتار کاربر را تغییر دهند و یک تجربه مثبت و تأثیر ماندگار بر زندگی افراد ایجاد کنند.
دیدگاه خود را بنویسید