در زندگی مشترک، لحظاتی وجود دارد که یک گفتگوی معمولی ناگهان به درگیریای شدید و غیرقابل کنترل تبدیل میشود. این اتفاق زمانی رخ میدهد که یکی از طرفین، به گفتهی طرف مقابل، موضوعی کاملاً بیربط به بحث را مطرح میکند.
فرض کنید زوجی در حال صحبت در مورد موضوعی ساده، مانند نحوهی رفتن به مهمانی، زمان مناسب برای دعوت دوباره مادر، یا املای صحیح کلمه "پرتقال" هستند. ناگهان، یکی از طرفین با لحنی تند و غیرمنتظره، موضوعی کاملاً بیربط را مطرح میکند. به عنوان مثال، ممکن است بگوید: "اصلاً دوست ندارم به مهمانی بروم! چرا باید ارزشمندترین لحظاتمان را با صدها نفر غریبه به اشتراک بگذاریم؟ سال گذشته در ایتالیا هم لازم نبود دوستت و خواهرش را دعوت کنیم!"
یا ممکن است با همان خشم پاسخ دهند: «تو همیشه اینطوری هستی! مثل سال گذشته که در خانه پدرم بودیم، هر بار که حرفی میزدم مخالفت میکردی و میگفتی که برایت خیلی سخت است که با من باشی. چرا نمیتوانی حتی یک بار هم که شده طرف من را بگیری؟!»
در این لحظه، طرف مقابل باید به صراحت بیان کند که رویه بحث به طور آشکار نقض شده و اتفاق اشتباهی رخ داده که حق دارد از آن ناراحت باشد. از این پس باید روی موضوع اصلی بحث تمرکز شود. به یاد داشته باشیم که موضوع بحث در مورد انتخاب وسیله نقلیه برای مهمانی بود، نه اتفاقی که سال گذشته در ایتالیا رخ داده است. یا قرار بود در مورد املای درست کلمه ای بحث شود، نه در مورد توازن قدرت در روابط. تغییر مسیر بحث به این شدت و با وجود تذکرات قبلی، بسیار توهین آمیز است. ادامه این روند به بحثی جدید در مورد اینکه چه موضوعاتی برای بحث مناسب هستند و قبل از مطرح کردن موضوعات جدید و مهم چه هشدارهایی باید داده شود، منجر خواهد شد.
ما ممکن است به این نوع بحثها، که در آنها گفتگو به سرعت از موضوع X به ادعای بزرگ و نادرستی در مورد موضوع Y منحرف میشود، "بحثهای مهارنشده" بگوییم. دریافتکننده این ادعا را نادرست میداند و این نوع بحث نشاندهنده مشکلی در رابطه است. در چنین رابطهای، بهداشت عاطفی نادیده گرفته میشود، موضوعات تنشزا به درستی حل نشده و رها میشوند، و در نتیجه ناامیدیها و احساسات منفی برای تخلیه انرژی انباشته شده، منتظر فرصتی برای بروز هستند.
ممکن است به نظر برسد که فردی که اظهارات خصمانه و شتابزدهای را مطرح میکند، غیرمنطقی عمل کرده و مقصر ناگهانی افزایش خشم است. اما در واقع، دیواری از سوءتفاهم و کدورت بین طرفین وجود دارد که در ایجاد آن هر دو مقصرند.
درست است که فردی که مورد تکهپرانیهای ناگهانی قرار میگیرد، احساس ناخوشایندی میکند، به خصوص زمانی که این صحبتها بدون رعایت نزاکت و احترام بیان شوند. همچنین حق دارد بگوید که این نکات به طور شتابزده و بدون مقدمه مطرح شدهاند.
اما با بررسی دقیقتر موضوع، میتوان دریافت که فردی که به او اتهام شتابزدگی زده میشود، در واقع به طور مستقیم به سراغ هسته اصلی مشکلی میرود که باید مدتها پیش حل میشد. بحثهای مهارناپذیر نشاندهنده وجود کارهای ناتمام در رابطه است که مانع از تبادل آزاد و صمیمانه افکار و احساسات بین طرفین میشود.
اگرچه پنهان کردن مشکلات از شریک زندگی در کوتاهمدت ممکن است وسوسهانگیز باشد، اما در نهایت به ضرر رابطه خواهد بود. بهخصوص اگر طرف مقابل نتواند روند بحث را دنبال کند، پنهانکاری فقط باعث تشدید سوءتفاهم و رنجش میشود.
به یاد داشته باشید که "هیچوقت زمان بدی برای مطرح کردن یک موضوع مهم وجود ندارد." در واقع، دو شریک عاشقانه باید به طور مرتب به خود اجازه گفتگوی آزاد و صادقانه در مورد مسائل کوچک را بدهند تا از انباشته شدن مشکلات و انفجار ناگهانی آنها در قالب بحثهای بزرگ و پرمخاطره در آینده جلوگیری شود.
دیدگاه خود را بنویسید